بخش سی و یکم: پایتختهای ایران از دوران اساطیری تا دوران تاریخی
برای رفع خستگی دیدگان و ذهن خوانندگان و تغییر ذائقه فکری و مطالعاتی، موضوعات جغرافیای تاریخی را که به ترتیب الفبا آمدهاست، قطع میکنیم و به شرح جغرافیای تاریخی مکانهایی که به عنوان پایتخت در دوره اسطورهای تاریخ ایران است میپردازیم و سپس به جغرافیای تاریخی ایران از حرف شین تا آخر میپردازیم. نویسنده در نوشتن این مبحث به غیر از استفاده از منابع باستانی از آثار مورخین اسلامی نیز سود جستهایم.
فصل اول: پایتختهای اسطورهای ایران باستان
آمل: پایتخت منوچهر
در اساطیر ایران آمدهاست که پس از جنگهای زیادی که بین افراسیاب پادشاه توران و منوچهر پادشاه ایران طولانی گردید، منوچهر به مازندران (طبرستان) (تیپورستان) پناه برد و آمل را پایتخت خویش ساخت و پیمانی بین او و افراسیاب بسته شد و بدین ترتیب که یکی از دلاوران ایران تیری افکند و هر جا که تیر افتاد آن جا مرز ایران و توران باشد. آرش شواتیر (کمانگیر) که از پهلوانان ایران بود و در زبان های قدیمی اوستایی ارخش (Arexsh) آمدهاست، از فراز دماوندکوه تیری پرتاب کرد. این تیر پس از پیمودن راهی طولانی در ساحل جیحون و به روایتی در مرو به درختی برخورد کرد و مرز دو کشور معین گردید.
مرو: اصفهان پایتختهای طهمورث
به موجب متن شاهنامه، هوشنگ نوه کیومرث چهل سال سلطنتت کرد. آتش را او اختراع کرد و به قولی او کشف کرد. گویند تمدن در زمان او پیشرفت کرد. وزیر او شیدسب که مرد متدینی بود، نماز صبح و عصر را برقرار کرد. این پادشاه شهرهای مرو و اصفهان را ساخت و آن دو شهر دو پایتخت او گردیدند.
کیقباد و پایتختهای او:
کیقباد اولین پادشاه سلسله کیان بودهاست. میگویند رستم برای یافتن کیقباد البرز کوه رفتهاست تا در خدمت او باشد. متون مختلف شهرهای متفاوتی را برای حکمرانی او نوشتهاند از جمله استخر فارس، همدان (هگمتانه) از مراکز حکومتی او بودهاند.
کیکاووس(کاووس): کیکاوس که پس از کیقباد به پادشاهی رسید، قزوین (کاسپین) را به پایتختی انتخاب کرد و از راه قزوین همه مازندران را تسخیر کرد.
پایتختهای دیگر اسطورهای ایران
پایتخت کیخسرو، شهر شیز: واقع در تخت سلیمان، پایتخت لهراسب شهر بلخ و هم چنین مرکز حکومت لهراسب، شهر بلخ قرار داشت. پایتخت گشتاسب، شهر ریوند (نیشابور) بودهاست و همچنین در اسطورههای ایران آمده است که هر داریگرد یا شوش مدتی مرکز داراب بودهاست.
دنباله شهرها و مناطق جغرافیایی از نظر جغرافیای تاریخی را از مد نظر میگذرانیم. این مناطق جغرافیایی در فلات ایران قدیم وجود داشته و ما از شوشتر آغاز میکنیم.
شوشتر: شوشتر شهری بین شوش و مسجد سلیمان قرار دارد و در ایام باستان در شرق آن ناحیه (پارسوماش))(Parsumash) قرار داشت که خاستگاه پارسیان و اجداد هخامنشیان بود. در بنای این شهر اختلاف نظر است، در اساطیر ایران آمدهاست که هوشنگ پیشدادی، آن را بنا کردهاست. در دوره تمدن عیلامی(ایلامی)، شهر هایدالو (Haidalu) به روایتی در محل شوشتر واقع بوده و به روایت دیگر هایدالو در خرمآباد کنونی بودهاست. به احتمال زیاد بنای شهر شوشتر بدست داریوش اول بنا شدهاست. در دوره ساسانی اوج ترقی شهر شوشتر بودهاست. در زمان شاپور اول والرین قیصر روم به اسارت شاپور اول پادشاه ساسانی درآمد و مدت هفت سال که در اسارت بود به فرمان شاپور به اتفاق سایر اسیران به ساختن سد شادروان که در زیر شوشتر واقع شدهاست اشتغال داشتند و به همین مناسبت این بند یا سد، به بند قیصر (بند قیر) معروف گردید. بستر رود را در سمت غربی شوشتر سنگ فرش کردهبودند و سنگها به وسیله آهن به هم جفت شدهبود. نهری که در نتیجه این سد ایجاد شدهبود به آب گرگر معروف است و نام دیگر آن مسرقان و اسم دیگر اردشیر کان که به معنی ترعه اردشیر است معروف گردید. در هشت فرسنگی شمال غربی شوشتر سر راه دزفول خرابههایی که امروز به آن شاه آباد میگویند وجود دارد که که محل جندی ساپور یا جندی شاپور (گندی شاپور) است میگویند که جندی شاپور را شاپور اول بنا کرد و او دستور داد که اسرائی از رومیان که در شهر انطاکیه اسیر کردهبودند در جندی شاپور اسکان دادند. جندی شاپور در زمان ساسانیان مرکز خوزستان شد و به فرمان بهرام اول (272-275) پس از آن که مانی را دستگیر کردند جسد او را در این شهر به دار آویختند. در سال 264 هجری قمری یعقوب لیث که به فکر جبران شکست خود از خلیفه بود، در این شهر درگذشت. در 1050 هـ ق فتحعلی خان خوزستان در محل جندی شاپور قریهای به نام شاهآباد بنا کرد که هم اکنون باقی است.
شهر بابک: شهری در استان کرمان که ساختن آن را به بابک پدر اردشیر بابکان نسبت میدهند در فتنه افغان ویران شد.
شهر سوخته: در استان سیستان و بلوچستان که عصر مفرغ دارای تمدنی بوده و یک شهر بزرگ صنعتی محسوب میشده است.
صد دروازه: این شهر را که یونانیان به آن هکاتم پلیس (Hecatom Polis) به معنی صد دروازه میگفتند از پایتختهای اشکانیان بودهاست. در بعضی از منابع هکاتوم پیلوس هم نوشتهاند. در متون قدیم آمدهاست که در راهی که از ری به خراسان در محدوده کومیسن (Komisene) منتهی میشد قرار گرفتهاست. شهر صددروازه در واقع به معنی شهر برجهای صدگانههرتسفلد (Herzfeld) شرق شناس آلمانی ضمن تحقیقاتش عقیده دارد که کومیسن با ناحیه دامغان تطبیق میکند. گروههای باستان شناس در محلی به نام قوشه روستایی بین دامغان و سمنان اکتشافاتی کردهاند ولی هنوز آثار مهمی را بدست نیاوردهاند. برخی از باستانشناسان خیال میکنند که محل صد دروازه در هیرکانیا (دشت گرگان) است. این ابهامات هنوز برطرف نشدهاست.
طاقبستان: مجموعهایست از آثار تاریخی مشهوری از دوره ساسانیان واقع در شمال شرقی شهر کرمانشاه. این آثار در مقابل چشمه معروف به سراب طاق بستان مشتمل بر دو ایوان بزرگ تراشیده بر سینه کوه است که در ایوان بزرگتر دو مجلس حجاری شده. در مجلس اول در بخش فوقانی آن، خسرو پرویز پادشاه ساسانی در حالت بیعت با اهورامزدا و آناهیتا را نشان میدهد. در مجلس دوم (بخش پایینی، نقش ایزد بهرام با زرهی بر تن، نیزهای در دست در حالیکه سوار بر اسب است. در ایوان کوچکتر شاپور دوم و شاپور سوم ساسانی در کنار هم ایستادهاند و کمی دورتر صحنه بیعت اردشیر دوم ساسانی با میترا و اهورامزدا حجاری شده و پیکر دشمن زیر پای شاه و اهورامزدا افتادهاست.
در یکی از ایوانها فتحعلی شاه یک نقش برجسته گچی برای یادبود خودش ایجاد کردهاست.
طخارستان: طخارها قومی بودهاند که در ابتدا در حوزه رود تاریم و ترکستان زندگی میکردهاند و بخش دیگر از آنها در افغانستان کنونی هستند. طخارستان (تخارستان) بین رود جیحون، کوههای هندوکش و بلخ است. طخاری زبان مردم سغر بامیان یعنی باکتریان قدیم بود که طخارستان نامیده میشد.
در اساطیر ایران آمده که آرش کمانگیر از طبرستان تیری پرتاب کرد که به طخارستان رسید و مرز ایران و چین معین گردیده قابل توجه است که تمام منطقه طخارستان در دوره ساسانیان در دست دولت ایران بوده و در دوره تاریخ اسلامی تا زمان دولت صفویه این مناطق در دست حکام ایرانی بودهاست. طخارستان در مشرق کابل است.
طالقان: طالقان (تالقان) قلعه سرحدی کشور کوشان در افغانستان فعلی است. این منطقه در زمانهای باستانی تا دوره ساسانی در تصرف ایرانیان بود. این منطقه در زمان ساسانیان همواره مورد حمله شاخهای از اقوام هون یا خیون موسوم به کیداریان به این ناحیه تجاوز کردهاند ولی با شکست مواجه گردیدهاند. تا زمانی که افغانستان به ایران تعلق داشت. طالقان نیز از مناطق ایران بود. این منطقه را نباید با طالقانی که در سلسله جبال البرز غربی در جنوب تنکابن قرار دارد متفاوت است.
طبرستان: طبرستان (تبرستان) سرزمین (تیپورها) بوده که مردمان باستانی مازندران هستند. تیپور در همسایگی کادوسیان و کاسپیان بودند. کاسپینها کسانی بودند که شهر قزوین را پایهریزی کردند. نام تاریخی طبرستان در منابع اسلامی برگرفته شده از تیپورستان است. تیپورها (تپورها)، پادشاهی مادها و هخامنشیان را پذیرفتند. در زمان ابتدای ساسانیان تنسر بزرگ موبد زرتشتی نامهای به حاکم طبرستان نوشت و مذهب زرتشتی را در آنجا رواج داد. در اواسط دوره ساسانی حکام ساسانی را پادشاه ساسانی تعیین میکرد.
مشهورترین امرای طبرستانی کیوسیان که از فرزندان کیوس برادر انوشیروان بوده و مشهورترین امرای آنها، شاپور پسر شهریار، شروین پسر رستم، شهریار پسر شروین و آخرین امیر از فرزندان کیوس از آل باوند، از دولت آل بویه پیروی کرد و اسلام را پذیرفت. ولی آل باوند و کیوسیان از ابتدای سلطه اعراب با بنیامیه و بنیعباس به شدت مبارزه کردند. سلسلههایی که در مازندران به حکومت رسیدند تا زمان شاه اسماعیل اول در کوهستانهای طبرستان حاکمیت داشتند. این خاندانها به شاخههای زیر تقسیم میشدند.
1-پادوسبانان: این خاندان در طبرستان تا رستمدار، رویان، نور و کجور حکومت داشتند. جد آنان شخصی به نام گاوباره بود که در زمان یزدگرد سوم از ارمنستان به ایران آمد و به فرمان او به حکومت طبرستان رسید. فرزند او تا زمان شاه عباس اول در بعضی از نقاط مازندران حکومت داشتند.
2-آلباوند (باوندیان): که جد آنان کیوس بود و از زمان باوند فرزند شاپور اسپهبد طبرستان به شعبات زیر تقسیم شدهاند:
الف: کیوسیه ب: اسپهبدان ج: کینه خواریه د: افراسیابیان. آمل، ساری و حتی جبال مازندران و گیلان در حاکمیت آنها بود.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!