خانه دانشنامه
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||
- | !!!!~~blue:__دکتر کسیی مفیز :__ ~~ ~~fuchsia:ویسنده شاعر قاضی انگلیسی ~~ ~~maroon:وی که در ((لندن)) ندگی ی کند تالیفات معتبی در زمیه ن دارد او ی وید : ( ینی نرین ر یی و سم و نسا بدو کاستن از ارزش اقعی ن بدون افزودن بر ارج واعی ن ... و می ای : برای اتال مف اژ و ((نر)) و ((نم)) نقش خای را یفا ی کنن . ینی را با کم و لف و اژ و نم نمی وا ب درستی ری و اگو کرد . ) رب ای ات ای که ف باید و آ را نمای . و مچننکه می توان ا توی درا ه رفن و نف کشید ن ف کیدن و راه ن ر تبه نود ر نی با تویح و ((توصیف)) عی می وان در کد .~~ ~~maroon:دبار ن عای یای وود اد . ا و عریف دیگر هم ربا ی ن نقل می کیم : ~~ ~~fuchsia: * یی ل گن واه ب ی و زارا ه ژد . *ن ینی هاجر ا راب به طب آر .~~ |
+ | __یوری (ب یدارا)__ ~~maroon:بود هیدارما ، د حدد ال 520 بد از میاد ز هند وارد " کانتو " ین شد و درر ((رو))ی نا " و " از ینگ ک هوادار و حای پ و پ ق " یم " بود راه یات لی حکمت و ((فس)) " د یدارا " و رز برخود شخصی و خای از شریفات ا پراطور با گی ک امراطور ز او اخرسد گردد و ر نتی " بد هیرا " کانتون ا رک گوید . د هیرا پس ا ترک کخ اراطر یکه به ((وم)) ای ((ای)) " ی " رفت و از آن ((ای)) در نزوای د یه بر یور شد ، ی را ی کر ت نک در معه مریی یفت بنام " هوی کو " ک ع ا دمین پیوای " ذن " در ین د . " بود هیارا " هتمین انی " ودا " ست و وود و ا هند به چی چیی عید نبود . زیرا " کامرایا " پیش ز سال 400 " دی سی " ز سال 500 ود چین ه بن و " اراارتا " ر د همن سالینی ک " بود هیدارم " واد چی یار " لیانگ " بسر ی بر .~~ | ||||||||||||||||||||||||||||||||
- | !!~~green:تاریخچه ذن ~~ ~~maroon:درباره پیدا شدن و بنیان گذاری ((مکتب)) " ذن " ((داستان)) هایی گفته و نوشته شده که قویترین و قدیمی ترین آن داستان راهبی است بنام " ((بود هیدارما)) " که در میان شاگردان مکتب " ذن " چهره شاخصی داشته است . با هم بیوگرافی بنیان گذار مکتب " ذن " را بصورت خلاصه می خوانیم: ~~ !!!~~orange:بیوگرافی (بود هیدارما)~~ ~~maroon:بود هیدارما ، د رحدود سال 520 بعد از میلاد از هند وارد " کانتون " چین شد و به دربار ((امپراطور))ی بنام " وو " از لیانگ که هوادار و حامی پر و پا قرص " بودیسم " بود راه یافت ولی حکمت و ((فلسفه)) " بود هیدارما " و طرز برخورد شخصی و خالی از تشریفات او با امپراطور باعث گردید که امپراطور از او ناخرسند گردد و در نتیجه " بود هیدارما " کانتون را ترک گوید . بود هیدارما پس از ترک کاخ امپراطور یکسره به ((صومعه)) ای در ((ایالت)) " وی " رفت و از آن ((تاریخ)) در انزوای خود خیره بر دیوار شده ، مدتی را سپری کرد تا آنکه در صومعه مریدی یافت بنام " هوئی کو " که بعد ها دومین پیشوای " ذن " در چین شد . " بود هیدارما " هشتمین جانشین " بودا " است و ورود او از هند به چین چیزی بعید نبود . زیرا " کاماراجیوا " پیش از سال 400 و " بودی روسی " پس از سال 500 وارد چین شده بودند و " پارامارتا " در حدود همان سالیانی که " بود هیدارما " وارد چین شد در دیار " لیانگ " بسر می بردند .~~ !!!~~orange:ورود ذن به ژاپن~~ |
+ | __ورود ذن به ژاپن__ | ||||||||||||||||||||||||||||||||
- | ~~maroon:مکتب ذن "رینزائی" در سال 1911 بوسیله "ایزائی" ((راهب)) "تین تائی" ژاپنی به این کشور آورده شد . این راهب تحت حمایت امپراطور شروع به تاسیس موسسات و ((باشگاه))ها کرده ، مکتب "ذن" منتها از نوع رینزائی را به شاگردان آموخت . او باشگاه ها را در شهر های ((کیوتو)) و ((کاما کورا)) بنیاد نهاد . مکتب "ذن" از نوع "سوتو" هم در سال 1227 وارد ژاپن شد . آورنده این مکتب هم "((دوژن))" بود که وی نیز باشگاه بزرگ " ایهی جی " را بنیان گذاشت . ورود " ذن " به ژاپن مصادف با دیکتاتوری نظامی " یورتیومو " و پیروان ((سامورائی)) اش بود که اینان قدرت و حکومت را از دست اشراف رو به زوال گرفته بودند . این تصادف و تقارن تاریخی باعث گردید که طبقه نظامی سامورائی ها پیدا شد و ((رشد)) یافت و سامورائی ها هم مکتب " ذن " را مورد مورد توجه قرار داده و فلسفه سامورائی و ذن را درهم آمیختند و روش خاص "((زیست))" بوجود آوردند بنام " بوشیدو " اما آنچه که اصل و ((اساس)) تهور و ((شجاعت)) " سامورایی " ها را پی ریخت این بود که از مکتب " ذن " یاد گرفتند که از ((مرگ)) نترسند و وقتی ترس از مرگ را از دست دادند بر تهور و بی باکی و جنگندگی شان در میدان های مبارزه افزوده شد . " بوشیدو " به عبارتی دیگر اصل کاربرد " ذن " در ((فنون جنگی)) است و البته حضور و شرکت " ذن " در ((فرهنگ)) ژاپنی به هیچ وجه محدود به " بوشیدو " نمی شود بلکه ذن از همان زمان رسوخ و نفوذ خود تقریبا در بسیاری از جنبه های زندگی مردم ژاپنی وارد شده است . ((ورزش)) ، ((هنر)) ، ((معماری)) ، ((شعر)) ، ((نقاشی)) ، ((گلکاری)) ، و ... از جمله پدیده هایی هستند که در ژاپن با " ذن " در آمیخته و راه خود را طی کردند . آنچه جالب است آنکه پس از قرن های متوالی هم اینک نیز می بینیم که هم " ذن " رینزائی و هم " ذن " سوتو " هر دو در ژاپن وجود دارد . چیز عمده و جالب توجهی که هر سه " ذن " مشترکا با هم دارند " مراقبه نشسته " یا " ذا _ذن" است. آنها ساعت های متوالی می نشینند و اهمیت زیادی به وضعیت صحیح نشستن قائلند و نیز به قرار گرفتن صحیح بدن و طرز ((تنفس)) صحیح ارزش فراوانی می دهند . در " ذن " ژاپن انسان به طور تصادفی با نوعی " ذن " هم برخورد می کند که بیشتر روی " ذا _ ذن " تاکید نمی کند و بلکه بیشتر از کارهای عادی شخصی به عنوان " مراقبه " استفاده می شود که مانند : ((تیر اندازی با کمان)) _ ((شمشیر زنی)) _ ((جوجیتسو)) که به عنوان راه های نهفته ((تجربه)) " ذن " می باشد . هم اینک " ذن " در باشگاه های ژاپن به عده زیادی " ذن گرا " تعلیم داده می شود و کسانی که مایلند به درجه استادی این مکتب دست یابند باید حدود 30 سال زحمت بکشند . البته ممکن است کسانی 30 سال تلاش و زحمت خود را هم بکشند ، اما به درجه استادی نایل نشوند و همچنان در "صومعه" در صف ذن گرایان ، تلاش خود را برای وصول به مقصود و مقصد ادامه دهند . |
+ | ~~maroon:مکتب ذن "رینزائی" در سال 1911 بوسیله "ایزائی" ((راهب)) "تین تائی" ژاپنی به این کشور آورده شد . این راهب تحت حمایت امپراطور شروع به تاسیس موسسات و ((باشگاه))ها کرده ، مکتب "ذن" منتها از نوع رینزائی را به شاگردان آموخت . او باشگاه ها را در شهر های ((کیوتو)) و ((کاما کورا)) بنیاد نهاد . مکتب "ذن" از نوع "سوتو" هم در سال 1227 وارد ژاپن شد . آورنده این مکتب هم "((دوژن))" بود که وی نیز باشگاه بزرگ " ایهی جی " را بنیان گذاشت . ورود " ذن " به ژاپن مصادف با دیکتاتوری نظامی " یورتیومو " و پیروان ((سامورائی)) اش بود که اینان قدرت و حکومت را از دست اشراف رو به زوال گرفته بودند .
این تصادف و تقارن تاریخی باعث گردید که طبقه نظامی سامورائی ها پیدا شد و ((رشد)) یافت و سامورائی ها هم مکتب " ذن " را مورد مورد توجه قرار داده و فلسفه سامورائی و ذن را درهم آمیختند و روش خاص "((زیست))" بوجود آوردند بنام " بوشیدو " اما آنچه که اصل و ((اساس)) تهور و ((شجاعت)) " سامورایی " ها را پی ریخت این بود که از مکتب " ذن " یاد گرفتند که از ((مرگ)) نترسند و وقتی ترس از مرگ را از دست دادند بر تهور و بی باکی و جنگندگی شان در میدان های مبارزه افزوده شد . " بوشیدو " به عبارتی دیگر اصل کاربرد " ذن " در ((فنون جنگی)) است و البته حضور و شرکت " ذن " در ((فرهنگ)) ژاپنی به هیچ وجه محدود به " بوشیدو " نمی شود بلکه ذن از همان زمان رسوخ و نفوذ خود تقریبا در بسیاری از جنبه های زندگی مردم ژاپنی وارد شده است . ((ورزش)) ، ((هنر)) ، ((معماری)) ، ((شعر)) ، ((نقاشی)) ، ((گلکاری)) ، و ... از جمله پدیده هایی هستند که در ژاپن با " ذن " در آمیخته و راه خود را طی کردند . آنچه جالب است آنکه پس از قرن های متوالی هم اینک نیز می بینیم که هم " ذن " رینزائی و هم " ذن " سوتو " هر دو در ژاپن وجود دارد . چیز عمده و جالب توجهی که هر سه " ذن " مشترکا با هم دارند " مراقبه نشسته " یا " ذا _ذن" است. آنها ساعت های متوالی می نشینند و اهمیت زیادی به وضعیت صحیح نشستن قائلند و نیز به قرار گرفتن صحیح بدن و طرز ((تنفس)) صحیح ارزش فراوانی می دهند . در " ذن " ژاپن انسان به طور تصادفی با نوعی " ذن " هم برخورد می کند که بیشتر روی " ذا _ ذن " تاکید نمی کند و بلکه بیشتر از کارهای عادی شخصی به عنوان " مراقبه " استفاده می شود که مانند : ((تیر اندازی با کمان)) _ ((شمشیر زنی)) _ ((جوجیتسو)) که به عنوان راه های نهفته ((تجربه)) " ذن " می باشد . هم اینک " ذن " در باشگاه های ژاپن به عده زیادی " ذن گرا " تعلیم داده می شود و کسانی که مایلند به درجه استادی این مکتب دست یابند باید حدود 30 سال زحمت بکشند . البته ممکن است کسانی 30 سال تلاش و زحمت خود را هم بکشند ، اما به درجه استادی نایل نشوند و همچنان در "صومعه" در صف ذن گرایان ، تلاش خود را برای وصول به مقصود و مقصد ادامه دهند . | ||||||||||||||||||||||||||||||||
پایان کلام آنکه نگاهی به تاریخ ذن نشان می دهند که اغلب بزرگان این مکتب ، ((شاعر)) یا نقاش یا حتی مسلط بر فلسفه های متنوع بوده اند .~~ | پایان کلام آنکه نگاهی به تاریخ ذن نشان می دهند که اغلب بزرگان این مکتب ، ((شاعر)) یا نقاش یا حتی مسلط بر فلسفه های متنوع بوده اند .~~ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | !ذن نقطه کمال | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | ~~maroon:مکتب ذن نه ((مذهب)) است نه فلسفه ، نه روانشناسی ، نه ریاضیات و نه هیچ نوع علم دیگر از این قبیل ... ذن نمونه ای است از آنچه بشر برای رهایی از قیود روحی و فکری و مغزی جستجو می کند و نمونه دیگری است از آنچه در هند و چین به عنوان طریقه رهاسازی از قید و بند ها شناخته شده است . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | ذن چیزی است شبیه "((تائوتیسم))" _ دانتا _ و ((یوگا)) ولی هیچ کدام اینها نیز نیست . اصولا برای ذن تعریف ((صریح)) قطعی و مطلق نمی توان یافت . اما از لحاظ تاریخی می توان به ذن به عنوان سرانجام و نقطه کمال دور و دراز فرهنگ هندی و چینی نگریست . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | ذن بیشتر چینی است تا هندی ... | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | این مکتب 12 قرن در فرهنگ چین ریشه دوانده و در فرهنگ ژاپنی نیز آفریننده ترین و بهترین نقش ها را ایفا کرده است. ~~ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | !مختصری از عقاید ذن گرایان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | ~~maroon:برای آنکه ذن را به خوبی بشناسیم باید از عقاید ذن گرایان هم بگوئیم : | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | ذن اعتقاد دارد که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی بد آنها بیفزاید یا از آنها کم نماید ، نگاه کند . یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتر بدان بدهیم یا چیزی از ارزش آن کم نماییم نگاه کنیم . به عبارت دیگر انسان ذهن خود را بایستی چنان کند که عین واقعیت و حقیقت را ببیند و ارج و ارزش هایی را که بدان می چسبد ، دور بریزد . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | در مکتب "ذن" دور کردن افکار چسبیده به ذهن و تمرکز ، اصل اساسی بشمار می آیند . در این مکتب همچنین به "زیستن در حال گسترده" توجه زیادی مبذول می گردد . معنی زیستن در حال گسترده هم این است توانائی در حس کردن زندگی در زمان حال یعنی یک توانائی و تسلط و قدرت که آدمی "حال" را حس کند و گذشته و آینده نتواند "زندگی حال" را تحت شعاع قرار دهد . از این هنر "ذن گرایان" و مکتب دیرینه ذن در علم روانشناسی و ((روانکاوی)) استفاده های شگفتی می شود و بلطف "زیستن در حال گسترده" بسیاری ((بیماران روانی)) مورد ((معالجه)) و درمان قرار می گیرند چرا که ((زیستن)) در حال گسترده به انسان اعم از بیمار و غیر بیمار آرامش می بخشد . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | در مکتب "ذن" کار و کوشش و حرکت امری است کاملا ضروری و هنر جوی "ذن" یا "ذن گرا" و "رهرو" بایستی کار کند و از ریاضت کشی های آنچنانی خودداری و پرهیز نماید . در این مکتب استاد مقام والایی دارد و ایضا ارشاد و راهنمایی های استادان ... زیرا دست یابی به کمال "ذن" بدون استاد تقریبا امری است محال و غیر ممکن . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | با وجود اینکه "ذن" را مکتب "تحول ناگهانی" توصیف کرده اند یعنی تحول انسانی در مکتب ذن به صورت یکدفعه و ناگهانی حادث می شود _ ولی باز هم ذن گرایان معتقد اند به مراحل لازمی هستند که شاگردان و رهرو مکتب ذن باید آن مراحل را طی نمایند . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | از جمله این مراحل پاسخ دادن شاگردان به معما ها و سوالاتی است که استاد ذن مطرح می کند و رهرو و شاگرد وظیفه دارد که با تفکر در اطراف معما ها و مسائل مطروحه جواب کافی و وافی بدهد . ~~ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | !لینک های مرتبط | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
+ | *((ذن در هنرهای رزمی)) |
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها. برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد.. |