موضوعات مورد بحث
- آیا تا بحال بشقاب پرنده دیدهاید؟
- تا چه اندازه به وجود بشقاب پرنده اعتقاد دارید؟
- حیات در کرات دیگر را تا چه اندازه میپذیرید؟
- آیا آدمهای فضایی با بشقاب پرنده نقل مکان میکنند؟
- نظرتون در مورد جنگ ستارگان چیه؟
- در مورد روءیت اشیاء نورانی سال گذشته در اکثر شهرهای ایران ، آیا بشقاب پرنده بودند یا ماهوارههای جاسوسی یا ............. ؟
- به نظر میرسد بشقاب پرندهها وجود خارجی ندارند. شاید هم بی ارتباط با سراب کیهانی و ... نیستند.
- آثار حیات در برخی از کرات از جمله ماه ، مریخ و ... کشف شده اما به اثبات 100% نرسیده.
- آدمهای فضایی بعضیها میگویند از کرات و سیارات و یا از جهانهای دیگر آمدهاند، نمیدونم چقدر صحت دارد. آثاری از خود بجای گذاشتهاند و تکه پارهای از لباسهاشون و ... یافته شده است. و به گفتهای برخیها با آنها ملاقات هم داشتهاند.
- این اشیاء نورانی برخی از متخصصان میگویند که مربوط به گذر زهره و هالههای و حلقههای نورانیش هست و عدهای عوام اعتقادشون بر این هست که مربوط به ماهوارههای جاسوسسی آمریکا و ... هست، خودتان صاحب اختیارید که تشخیص دهید.
مقدمه
شاید شروعی برای دوران جدید بشقابهای پرنده را بتوان سالهای 1946 و 1947 دانست . در این سالها که جامعه انسانی از پیشرفتهای علمی و فنی خود کاملا به وجد آمده بود؛ به یکباره گزارشهای فراوانی از مشاهده اجرام پرنده ناشناس در گوشه و کنار آمریکا و اروپا منتشر شد. در ابتدا گمان می شد این اجرام نوعی ابزار پروازی جدید و ساخت شوروی سابق است که اینک در آغاز جنگ سرد قرار است نقش جاسوسهای هوایی بلوک شرق را بر عهده گیرد. اما انتشار گزارش رویت این سفاین بیگانه! بر فراز کاخ کرملین در مسکو و سپس نقاط دیگر شوروی و انتشار این نکته که روسها هم مدتی است با این میهمانان ناخوانده درگیر هستند توجه دانشمندان را بسوی پاسخ متفاوتی رهنمون ساخت.
سازمانهای هوایی و فضایی دو قدرت شرق و غرب هریک کمیسیونهای ویژهای را برای بررسی این موارد ترتیب دادند. هدف اصلی این کمیسیونها پاسخ به دو سوال اصلی بود، نخست آنکه اجرامی که رصد آنها توسط گروهی از افراد از طیفهای مختلف از کشاورز گرفته تا خلبانها و حتی برخی از فضانوران گزارش میشد آیا واقعا وجود دارند و اگر اینطور است منشا آنها چیست؟ و دوم اینکه آیا این اجرام خطری برای امنیت ملی کشورها و در مرحله بعد زمین به بار خواهند آورد؟ یکی از این کمیسیونها در سال 1953 تأسیس شد و به بررسی دقیق تمام گزارشهای منتشر شده تا آن موقع پرداخت و در سال 1954 گزارش این کمیسیون منتشر شد.
در این گزارش سعی شده بود با دلایل علمی وجود
یوفوها به چالش کشیده شود. اگرچه انتظار میرفت با انتشار این گزارش داستان بشقابهای پرنده پایان پذیرد، اما سیل مشاهدات ادامه داشت و در نهایت در سال 1956 سازمان
نیکاپ (
NICAP) یا
کمیته ملی تحقیقات پدیدههای فضایی مسولیت تحقیق را بر عهده گرفت. این کمیسیون با عضویت چندین مقام هوانوردی و اعضای سابق
CIA تلاش داشت تا به توضیحی دقیق دست یابد.
پروژه کتاب آبی
در همان زمان پروژه معروف به
کتاب آبی که هدفش بررسی دقیق گزارشهای مربوط به این موارد بود آغاز شد و البته هیچگاه گزارش نهایی آن فرصت انتشار نیافت، چرا که در 27 اوت 1966 به دلیل اختلالی که در سیستم مخابرات پایگاه استراتژیک
موشکهای قاره پیما در داکوتای شمالی و همزمان با رویت شیء پرنده ناشناسی رخ داد، جانسون رییس جمهور وقت آمریکا را وادار کرد تا دستور تشکیل یک کمیسیون دیگر به سرپرستی ادوارد کندون را صادرکند. وی و همکارانش به بررسی بیش از 100 مورد از معتبرترین گزارشها پرداختند. اعضای این کمیسیون 60 نفره که اعضای آن را تیمی از اخترشناسان ، مهندسان ، خلبانان و حتی روانشناسان تشیکل میدادند؛ سرانجام نتیجه این تحقیق را که به گزارش کندون مشهور شد در 1000 صفحه و با تأیید آکادمی ملی علوم امریکا ، منتشر کردند.
بررسی گزارشات رسیده
در این گزارش مفصل اعلام شده بود تمامی موارد بررسی شده در این گزارش دارای توضیحات علمی و قابل قبول بوده و ارتباطی با موجودات
هوشمند فرازمینی یا فعالیتهای جاسوسی دیگر کشورها ندارند. در روسیه نیز داستان با عاقبتی مشابه مواجه شد. یک گروه 18 نفره به نام کمیسیون دایمی امور فضایی مسولیت بررسی این گزارشها را بر عهده داشت و پس از آن نیز کمیسیون علمی شوروی به بررسی دقیق آنها پرداخت و سرانجام اعلام شد که بررسی تمام گزارشات رسیده نشان از آن دارد تمام این موارد دارای منشأ طبیعی بودهاند و هیچ موردی بصورت مشکوک باقی نمانده است.
این گزارشها اگر چه با ذایقه علاقمندان ارتباط با
موجودات فضایی سازگاری نداشت، اما انجام آنها نشان از اهمیت یافتن این موضوع در بین اذهان علمی جامعه داشت. اینک طبقه بندیهای گوناگونی برای این اشیاء ناشناس انجام شده بود. گزارشهای معتبر در سه دسته با عنوان برخورد نزدیک از نوع اول تا سوم دسته بندی میشد. در برخورد نوع اول افراد تنها این اشیاء را میدیدند ، در نوع دوم علاوه بر دیدار با آنها صدای این اشیاء نیز به گوش میرسید و در برخورد نزدیک از نوع سوم علاوه بر دیدن سفاین بیگانه و شنیدن صدای آنها ملاقاتهایی نیز بین سرنشینان آن با زمینیان گزارش میشد.
اگرچه با گذشت زمان از تعداد این گزارشها کاسته شد، اما این به معنی متوقف شدن آنها نبود. هنوز بیش از یکسال از ادعای پزشکان فرقه "
رائلی" مبنی بر موفقیت در
شبیه سازی انسان نمیگذرد. اعضای این فرقه که خبر این فعالیت آنها چندی پیش تیتر اول تمام خبرگزاریهای جهان بود، خود را مرید مردی به نام "رائل" میدانند. وی معتقد است در یکی از کوهنوردیهای هفتگی خود در آمریکا با موجودات فضایی ملاقات کرده و آنها به او اعلام داشتهاند که به زودی برای ملاقات دوباره به زمین باز خواهند گشت و ضمن آموزش روش کلونینگ انسان به او ، از او خواستهاند زمینه را برای بازگشت آنها آماده کند.
بشقاب پرندهها در ایران
... در دوره جدید که موج رویت بشقابهای پرنده به اوج رسید نام ایران نیز در بین کشورهایی قرا رگرفت که نه تنها تعداد قابل توجهی گزارش از آن مخابره میشد، بلکه تعدادی از گزارشهای مهم از نظر طرفداران وجود بشقابهای پرنده در ایران رخ داده بود. در این بین یکی از گزارشها اهمیت بیشتری داشت، شی ناشناس پرنده که در بامداد روز 19 سپتامبر سال 1976 در تهران دیده شد. بر اساس گزارشی از این ماجرا که در 31 اگوست 1977 منتشر شد، ساعت 12:30 نیمه شب 19 سپتامبر تلفنهایی از منطقه شمیرانات به نیروی هوایی ارتش ایران زده میشود و طی آن گزارش رویت یک شی پرنده ناشناس در افق شمالی گزارش میشود. دقایقی بعد برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران حضور این جرم را در
رادار خود تأیید میکند و بلافاصله یک فروند هواپیمای شکاری به تعقیب آن بر میخیزد.
با نزدیک شدن هواپیما به این جرم سیستم رادیویی هواپیما از کار میافتد و جنگنده دوم به هوا بر میخیزد، اما او نیز نمیتواند علی رغم مانورهای پیچیده پروازی به او نزدیک شود. در پایان تعداد این اشیاء از یک مورد به سه مورد افزایش یافته و سپس ناپدید میشوند. اما بهار بشقابهای پرنده در ایران سالها بعد ازا ین تاریخ فرا رسید. شاید انتشار گزارشهایی پراکنده در این زمینه ادامه داشت، اما داستان در پاییز 1369 به اوج رسید. زمانی که دکتر داریوش ادیب که پیش از آن بیشتر بواسطه تدوین مجموعه چهار جلدی
جواهر شناسی شناخته میشد کتابی با نام اسرار بشقابهای پرنده را ترجمه و منتشر کرد.
این کتاب ترجمه داستانی به نام
COMMUNION - A true story بود که در واقع خاطرات نویسنده آن
ویتلی استریبر از دزدیده شدنش توسط موجودات فضایی (یک برخورد نزدیک نوع سوم و البته بسیار هیجان انگیز!!) به حساب میآمد، اما پیشگفتار کوتاه داریوش ادیب بر این کتاب بیش از متن اصلی و طولانی آن مهم به نظر میآمد. چرا که در آن ضمن یادآوری خاطرهای از ملاقات با پسری که مدعی دیدار با بشقابهای پرنده در پارک جنگلی عباس آباد تهران بود تصاویری را که وی از بشقابهای پرنده در تهران گرفته بود منتشر میساخت.
تصاویری که گفته شد در ماهنامه بشقابهای پرنده (که در آمریکا منتشر میشود) نیز منتشر شده است. در همان سالها داریوش ادیب سلسله مقالاتی در روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از روزنامههای پر مخاطب ایران منتشر کرد و در آن با ارایه شواهد زیاد سعی در اثبات حیات هوشمند فرا زمینی و بشقابهای پرنده نمود. یکی از این موارد صورت فرعون مریخی بود که بعدها توسط تصاویر فضاپیمای مدار گرد مریخ موسوم به MGS ماهیت اصلی آن مشخص شد. در تصاویر دقیق این تپه یک کیلومتری طبیعی هیچ نشانی از صورت آنان نیست و فقط بر اثر بازی نور و وضوح کم تصاویر اول به این صورت دیده شده است.
مدتی بعد از موج اولیه ماهنامه نجوم به پاسخگویی به برخی از این شایعات پرداخت که نتیجه آن مجموعه مقالاتی بود که همراه با یک راهنمای عملی عکاسی از بشقابهای پرنده این موضوع را نه تنها رد، بلکه مطبوعات کشور را به دلیل انتشار چنین گزارشهایی مورد انتقاد قرار میداد. در این مقالهها نشان داده شده که چگونه مردم پدیدههای نجومی و جوی را با اشیای ناشناس پرنده اشتباه میگیرند. همینطور توضیح داده شده که چگونه حتی به کمک یک چراغ مطالعه میتوان تصویری از یک بشقاب پرنده ساخت.
رویت بشقابهای پرنده در اکثر شهرهای ایران
داستان بشقابهای پرنده در ایران برای چندین سال دوران آرامی را سپری کرد تا اینکه از اوایل دو سال گذشته و با مشاهده اشیا نورانی در برخی شهرها بار دیگر داستان از نو آغاز شد. اولین گزارشها از مرزن آباد و سپس بابل و مشکین شهر آغاز شد. جایی که گویهای نورانی میتوانست علاوه بر اینکه موجب وحشت اهالی شود حتی خسارات زیادی به جای گذارد. این پدیده که همزمان در برخی از کشورهای جهان هم رویت شد به سرعت مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه به زودی مشخص شد. آذرگویهای گلولهای که یک پدیده نادر ولی شناخته شده است، البته در مورد بابل گونهای از تخلیه انرژی ژئو فیزیکی علت اصلی حادثه اعلام شد، اما مشکین شهر نه تنها پایان داستان آذرخشهای گلولهای را رقم زد آغاز فصل جدید بشقابهای پرنده نیز از همانجا آغاز شد.
گزارشها
25 و 26 فروردین ماه 1383 خبرگزاریها خبر مشاهده شی ناشناس نورانی را در آسمان مشکین شهر و اردبیل دادند، بلافاصله صدا و سیما تصاویری که توسط یک دوربین آماتوری از این اجرام تهیه شده بود منتشر ساخت و بدین ترتیب موج جدید آغاز شد. خبرگزاری ایرنا در کمتر از 72 ساعت بیش از 6 خبر از رویت این اجرام در آسمان شهرهای مختلف ایران از مشکین شهر و اردبیل گرفته تا گنبد کاووس و تبریز و اراک و اشنویه و سنندج و ... منتشر کرد.
... گزارش اول از دو شی پرنده ناشناس در آسمان سخن میگفت که تلألوئی با رنگهای مختلف داشتند و حرکتهایی نامشخص در آسمان انجام میدادند هنوز درباره این گزارش نمیتوان اظهار نظر کرد، چرا که هیچ داده مشخصی از آن وجود ندارد. اما در بقیه موارد با شی درخشان در افق جنوب غرب یا شمال غرب مواجه شدیم که حتی از آن هم تصاویری تهیه و پخش شد. به غیر از گزارش اول که مانند رویت بسیاری از اجرام پرنده اطلاعات ناقص و نامشخصی دارد، برای بقیه پاسخ قاطعی وجود دارد. چیزی که حتی باور آن نیز مشکل است که چطور چنین شمار زیادی از مردم و رسانهها به آن بیتوجه بودهاند.
گزارش ایرنا از دیده شدن این شی در تبریز را مرور کنید : تعدادى از شاهدان عینی گفتند یک شی نورانی را چهارشنبه شب در آسمان تبریز مشاهده کردهاند. به گفته آنان ، این شی که طیفهایی از نورهاى قرمز ، آبی و سبز از آن به سرعت ساطع میشده است، مقارن ساعت 20.30 چهارشنبه درجنوب آسمان تبریز در منطقه ولیعصر رویت شد ... ، در طرفین این شی نورانی دو بازوى نورانی خط گونه وجود داشت. وى افزود این شی از سمت شرق به غرب با سرعتی بسیار کند و غیر محسوس در حرکت بود.
یک شی نورانی بار دیگر سه شنبه شب در ارتفاع پائین در ضلع جنوبی شهر گنبد کاووس دیده شد. به گفته منابع مردمی ، این شی از ساعت 20 تا 22.30 دقیقه در آسمان ظاهر شده و رنگهاى مختلف از خود انعکاس میداد. این شی نورانی ، کم کم در آسمان ناپدید شد. دوشنبه شب نیز یک شی نورانی در ارتفاع پایین در ضلع جنوبی شهر گنبد کاووس مشاهده شده بود. "ایرنا" گزارش داده بود که این شی به مدت 90 تا120 دقیقه در آسمان ظاهر شده و رنگهاى مختلف از خود انعکاس میداد. از این شی نورانی ، دو نور جدا شده و کم کم در آسمان ناپدید شد.
دلایل طبیعی در مورد نقض گزارشها
آیا این توصیفها که در گزارش مشاهدات شاهدان عینی نیز نقل شده است شما را یاد بانوی زیبای
منظومه شمسی نمیاندازد؟
زهره این روزها از تربیع گذشته و به حالت هلالی خود نزدیک میشود، به همین دلیل تقارن نورش در زمین کاملا یکسان نیست و همین امر باعث تشدید
پراش نوری در یک جهت میشود ، پدیدهای که شاهدان از آن به نام بازوهای اطرافش یاد کردهاند. حرکت غیر محسوس شرق به غرب چیزی جز مشخصه آشکار
ستارگان و البته
سیارات نیست و به یاد داشته باشید که در تمام گزارشها (منهای گزارش اول) این شی در افق غربی قرار دارد. علت تغییر رنگ زهره در هنگام غروب و در شهرها نیز پدیده جدیدی نیست،
آلودگی جوی و وجود ذرات معلق در
جو زمین از یک سو و از سوی دیگر بازتاب گرمای جذب شده در طول روز از زمین در ساعات اولیه غروب باعث تشدید پراش نور این سیاره میشود.
البته این اولین باری نیست که زهره مردم را به اشتباه انداخته است. رونالد ریگان رییس جمهور اسبق ایالات متحده (زمانی که فرماندار یکی از ایالات آمریکا بوده است)یک شب که از پنجره اتاق کا رخود نگاهی به بیرون انداخت نور خیره کنندهای را دید که او را مستقیما زیر نظر گرفته بود. بلافاصله جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد و دستور بررسی پدیده صادر شد، او فکر می کرد توسط هواپیماهای جاسوسی روسیه زیر نظر گرفته شده است، غافل از اینکه به زهره مینگرد. در جریان
جنگ جهانی دوم نیز بارها خلبانهای نیروی هوایی آمریکا در بازگشت از ژاپن به روی زهره آتش گشودند.
به هر حال عدم وجود نهادی معتبر که وظیفه پاسخگویی به چنین مسایلی را (که قطعا بعد از این نیز با آن روبرو خواهیم بود) بر عهده داشته باشد کماکان احساس میشود. در حالیکه این موضوع با یک تماس ساده به مراکزی مانند انجمن نجوم ایران یا ماهنامه نجوم قابل توجیه برای رسانهها بود.
ماهیت بشقاب پرندهها
بررسی گزارشهای مشاهده بشقاب پرنده توسط افراد مطلع و آشنا ، فقط معتبر است. زیرا ، بسیاری از کسانی که مدعی مشاهده بشقاب پرنده شدند، اشیاء یا پدیدههای شناخته شده را به عنوان بشقاب پرنده تلقی کردند. مشهورترین و آشناترین این اشیاء یا پدیدهها عبارتند از: موشکهای پرتاب شده توسط
هواپیما ، ماهوارههای برخاسته از زمین ، شهاب ، قطعات
شهاب سنگ خرد شده که با انعکاس
نور خورشید روشن دیده میشوند، روشن شدن ابرهای ارتفاع پایین توسط
خورشید ، طبقات موشکهای حامل ، نورهای به رنگهای مختلف حاصل از سوختن ماهوارهها در جو ، گلولههای منور نظامی ، هواپیماهایی که فرود آمدنشان را علامت میدهند، بالونهای آزمایش ، کرههای درخشان یا قرصهای براق و روشن حاصل از انعکاس نور توسط سطوح خارجی هواپیماهای مدرن ، دنباله بخار هواپیماها ، سطح بالونهای آزمایشی و هر سطح صیقل داده شده ، حشراتی که در ارتفاعات خیلی بالا پرواز میکنند، پرندگان ، هاله نورانی اطراف خطوط سیمهای انتقال برق فشار قوی در اثر احاطه شدن با کریستالهای یخ در زمستان ، سیارات ، ستارههای درخشان ، نورافکن ، اعلانات نورانی بدنه هواپیما ، امواج انعکاس یافته رادارهای دور برد روی صفحه رادار (در اثر تغییرات محلی جو) ، هواپیماهای بدون خلبان ،
سراب نوری جو ،
سراب الکترونیکی یونوسفری ، کاغذ سفید سرگردان در هوا که در اثر تابش نور خورشید درخشان دیده میشوند، حباب کف و غیره.
چشم انداز
اما آیا حل شدن معمای اشیا پرنده بهار 83 ایران به معنی بسته شدن کامل این پرونده در ایران و جهان خواهد بود. قطعا خیر. تا زمانی که مسایل را از دریچه مربوط به آن بررسی نکنیم همواره احتمال رخ دادن موارد مشکوک اینگونهای وجود دارد. اگر ندانیم در اسطوره شناسی کهن نقش دایره در حال پرواز سمبلی باستانی است که گاهی خود را در شکل ماندالای هندی و بودایی نمایان میسازد و گاهی به شکل محوطه معابد کهن ، نخواهیم توانست توجیه شی پرنده نقش برجستههای کهن را درست درک کنیم و اگر فراموش کنیم که در دید اساطیری تجلی امر مقدس با ظواهر وحشت همراه است ممکن خواهد بود توصیفی از تجلی یک امر مقدس را با مراحل فرود یک
سفینه فضایی اشتباه بگیریم و اگر به خود اجازه دهیم بدون بررسی کامل همزمانیهای خاص را به یک پدیده مربوط کنیم ممکن خواهد بود اشتباههای سنگینی مرتکب شویم.
همانگونه که برخی از
فضانوردان هنگام گذر از جو زمین اثر حرارتی سفینه را با اشیاء پرنده ناشناس اشتباه گرفتند و خلبانهایی که بازتاب نور ابرها را با بشقابهای پرنده مهاجم. نکتهای که باید بطور خلاصه بر آن تأکید کرد آن است که بحت ما مبتنی بر عدم وجود اشیایی موصوف به
UFO که حامل مسافرانی از سیارات دور دستند به معنی تأیید این نظر نیست که در کیهان حیات وجود ندارد. بحث آنجا است که ما معتقدیم باید تنها بر اساس شواهد و مدارک علمی به توضیح و تبیین پدیدهها دست زد و آنجا که مدارک ما ناتوان از پاسخگویی به پرسشها میشود به جای سعی در ارایه توضیحات نامأنوس بپذیریم که در آن مورد ناآگاهیم و فعلا نمیتوان در باب آن نفیا و اثباتا سخنی بگوییم.
بسیاری از ما بر مبنای محاسبات ریاضی و منطقی و با درک مقیاسی از عالم هستی بر این باوریم که در گوشهای از این کیهان حیاتی حتی هوشمند وجود دارد. شاید به همین دلیل بیشترین تلاش ما در پیدا کردن این حیا ت و پاسخ به این سوال کهن انجام شده باشد. طرحهای عظیمی چون
SETI به دنبال نشانههای احتمال حیاتند و پیش قراولان سفر به فراسوی منظومه شمسی با خود لوحی را حمل میکنند که محل آغاز سفر آنها را نشان میدهد اما این اعتقاد به وجود حیات دلیل آن نمیشود که زهره و یا هر پدیده آشنا یا نا آشنای دیگری را به جای سفینهای فضایی به مردم معرفی کنیم. موضوع بشقابهای پرنده بدون توجه به صحت و یا کذب بودن گزارشات ارایه شده و بدون توجه به ماهیت اصلی آنها ، به عنوان پدیدهای روانی نیز قابل بررسی است.
کارل گوستاو یونگ در پژوهشی بنیادی در خصوص بشقابهای پرنده (که ترجمه آن به قلم جلال ستاری و با نام اسطورهای نو ، نشانههایی در آسمان منتشر شده است) یاد آور میشود که ظهور و گسترش این پدیده به معنی بروز حادثهای روانی در ضمیر ناخوداگاه انسان است که ممکن است نشان از گونهای آشفتگی روانی اجتماعی داشته باشد. بشقابهای پرنده به عنوان اسطورهای نو شکل گرفتهاند و تا زمانی که با سلاح خرد و تدبیر و استفاده از طیف وسیعی از دانشها به بررسی آنها نپردازیم مطمئن باشید هرروز در گوشهای از آسمان نشانهای ظهور خواهد کرد. شاید روزی سفیران تمدنی دور به دیدار ما بیاییند و اسطوره واقعیت پیدا کند، اما تا آن زمان حق نداریم زهره و یا سایر پدیده های طبیعی را با آن جایگزین کنیم.
مباحث مرتبط با عنوان
در تهیه این صفحه ا