منو
 کاربر Online
931 کاربر online

هوش فرازمینی

تازه کردن چاپ
علوم طبیعت > فیزیک > نجوم و اختر فیزیک > کیهان شناسی
(cached)

مقدمه

امروزه مطالعه ما در مورد منشا حیات ، جستجوی ما در فضا و همچنین علم نجوم ، همه و همه ما را به یک پنداشت فرازمینی از حیات رهنمون می‌‌کند. موضوعی که تاکنون صرفا در حیطه داستانهای علمی ، تخیلی بوده است. واژه «فرازمینی» توجه ما را به سوی آثار و فیلمهایی نظیر جنگ کیهان و فیلمهای دیگری از این نوع معطوف می‌‌کند. با شنیدن این واژه غالبا موجودات آرام یا غول دهشتناک که نیروی خارق‌العاده دارند، می‌‌اندیشیم. از همه مهمتر این که به آنها دست کم هوشی در سطح هوش خودمان نسبت می‌‌دهیم.

معمولا هنگامی ‌که موجودات فرازمینی را به تصویر می‌‌آوریم، فراموش می‌‌کنیم که احتمالا آنها به درجه تمدن و هوش ما نرسیده‌اند. گذشته از کاوشهای فضایی ، که توسط زیست شناسی ، فیزیک و شیمی ‌تاکید می‌‌شود، تنها روش یافتن اشکال پیشرفته حیات که ممکن است در ورای جو زمین حادث شده باشد، آن است که با برداری در جستجوی علامتهایی باشیم که احتمالا موجودات فرازمینی می‌فرستند. اخترشناسان از پشت تلسکوپهای رادیویی غول‌پیکر و الکترونیکی خود به دنبال این علامتها هستند.



تصویر




تاریخچه و سیر تحولی و رشد

نظریه هوش فرازمینی تاریخی طولانی دارد و به اتم شناسان یونانی و ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد می‌‌رسد. کپرنیک و گالیله در آن تجدید نظر کردند و معلوم شد که بین زمین و پنج سیاره سرگردان (عطارد ، زهره ، مریخ ، مشتری و کیوان) شباهتهایی وجود دارد که از روزگاران قدیم مردم از آنها اطلاع داشتند. این واقعیت در ذهن فلاسفه قرن هیجدهم میلادی کاملا جا افتاده بود. به هر حال در سال 1859 دو اتفاق بسیار مهم روی داد. در آن سال چارلز داروین منشا حیات را منتشر ساخت و گوستاو و کیرشهف از راه طیف نگاری به وجود عناصری در خورشید پی بردند. از آن پس بر همگان آشکار شد که حیات می‌‌تواند از راه تکامل فیزیکی حادث شود و همچنین این که ماده در همه جا یکسان است.



تصویر




دلیل توجه اخترشناسان به ستاره‌های دنباله‌دار

دلیل این که زیست اخترشناسانی که به دنبال منشا حیات در زمین و یا در جاهای دیگر کیهان هستند، به ستاره‌های دنباله‌دار اهمیت می‌‌دهند، این است که منشا این ستاره‌ها یک نقش استثنایی به آنها داده است. ستاره‌های دنباله‌دار اجرامی هستند که بطور همزمان دارای عناصر آغازین موثر در تشکیل منظومه شمسی هستند و همچنین اینکه طی میلیاردها سال آنها را به حالت انجماد نگاه داشته‌اند و این واقعیت که ستاره‌های دنباله‌دار تقریبا در دسترس دانشمندان قرار دارند، دلیل دیگری است.

تعداد موجودات فرازمینی

فرض کنیم در مقابل هر ده کهکشان یک جامعه فرازمینی وجود داشته باشد، اگر تعداد افراد را در هر جامعه ده میلیارد فرض کنیم، همانطوری که در جامعه بشری خود ما نیز به زودی این عدد حاصل خواهد شد، برای جهان قابل مشاهده عدد صد میلیارد میلیارد موجود فرازمینی بدست خواهد آمد. صحبت در مورد میلیونها موجود فرازمینی به این معنا نیست که تنها کار ما را روشن کردن رادیوترانزیستورهای کوچک و گرفتن پیامهای آنهاست، چون بطور متوسط ، ما باید ده هزار کهکشان را کاوش کنیم تا شانس منطقی پیدا کردن یکی از آنها را که مسکونی است، داشته باشیم.

معادله دریک

مساله یافتن موجودات فرازمینی را فرانک دریک در معادله معروف خود به طریق شایسته‌ای بیان کرده است. معادله بسیار ساده او صرفا به چند عمل ضرب مربوط می‌‌شود. این معادله تعداد تمدنهایی را (تنها در کهکشانها) بدست می‌‌دهد که حیاتی مشابه حیات ما دارند و قادرند با فاصله‌های دور بین ستاره‌ای ارتباط برقرار کنند. این فرمول شامل عوامل کیهانی ، زیستی و فن‌آوری می‌‌شود.

از زمانی که فرمول دریک ارائه شد تاکنون پژوهشگران بیهوده تلاش کردند که برای هر یک از عوامل ارزشهایی معین برقرار کنند. تنها میزان شکل‌گیری ستارگان و نسبت ستارگانی را که به خورشید شباهت دارند را می‌‌توان با عدد تعریف کرد، ولی ما هنوز در مورد وجود سیارات اطلاعات ناچیزی در دست داریم و حتی کمتر از آن درباره تعداد آنهایی که در موقعیت مناسبی قرار گرفته‌اند.



تصویر




تأثیرات کشف هوش فرازمینی بر زمینیان

آشکار است که کشف دنیای جدید توسط کریستف کلمب دیدگاههای مردم دنیای قدیم را به کلی تغییر داد. علی رغم این واقعیت که در دو هزار سال قبل ، بعضی از یونانیان می‌‌دانستند که زمین ، گرد است و کره‌ای به قطر ده هزار کیلومتر در فضا معلق است یا در میان کیهان بی‌حرکت ایستاده است، اما احتمالا دنیای جدید دیگری در ورای اقیانوسهای کیهانی وجود دارد. این چشم اندازی فوق‌العاده است، اما تا هنگامی ‌که در اثر مشاهداتمان اولین علامت را دریافت نکنیم، کاملا به دیدگاهی جهانی از یک کیهان ، درست مانند دیدگاه جهانی از جهان واحدی که کریستف کلمب ترسیم کرد، ایمان نخواهیم آورد.

هر چند کشف سال 1492 افق جدیدی را به روی اروپائیان گشود، ولی این کشف تقریبا منجر به از بین رفتن تمدنهای مردمان دنیای جدید شد. حال جای این سوال است که آیا اگر تمدن دیگری پیدا شود، انسان قادر خواهد بود که در مقابل وسوسه این که بار دیگر کار مشابهی انجام دهد، مقاومت کند و رفتاری معقولانه داشته و به این تمدنهای جدید احترام بگذارد.

مباحث مرتبط با عنوان


تعداد بازدید ها: 48010


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..