تاریخ
اقتصاد نشان می دهد که حکومتها برای نشان دادن اقتدارشان
سکه ضرب می کردند . رواج سکه نشانه ای از پذیرش
حکومت بود . بنابراین هر اندازه که حوزه
جغرافیایی پذیرش سکه گسترده تر می شد ، حکومت پابرجاتر و پرقدرت تر به نظر می رسید .
با تحول اقتصاد کشورهای جهان و رواج
پول کاغذی به جای سکه ، چاپ اسکناس جای ضرب سکه را گرفت .
مشکل این بود که سکه های ضرب شده در هر صورت ارزشی ذاتی داشت که حتی بدون وجود حکومت ضرب کننده سکه ، سکه را قابل استفاده می ساخت . در مورد پول کاغذی این فرض نمی تواند درست باشد ، یعنی چاپ
اسکناس باید با پذیرش مردم یا ارائه پشتوانه از طرف حکومتی که اسکناس را چاپ می کند ، همراه باشد .
برای ترویج استفاده از
پول در محدوده حکومتی خاص ، دولتها پولهایشان را رواج قانونی دادند . یعنی اعلام کردند که برای مبادلات باید پول آنها به کار گرفته شود و نپذیرفتن پول ملی برای مبادله کالاها خلاف قانون است .
اعتبار بخشیدن به پول ابتدا با برقرای
معیارهای پولی ممکن شد .رواج قانونی پول ملی یک مفهوم دیگر را نیز می رساند و آن این است که ناشر پول ملی باید قدرت
قانونی داشته باشد به عبارت دیگر ، عرف این است که ناشر پول دولت باشد . حق ضرب امتیازی است که دولتها به دلیل برخورداری از حق انحصاری چاپ اسکناس به دست می آورند .
امروزه ، ما تنها اسکناس و و
مسکوک انتشار یافته توسط دولتها را پول نمی دانیم . پول نوعی
دارایی است که به
وجه نقد قابل تبدیل باشد . درجه این نقدینگی اهمیت بسیار دارد هرقدر درجه نقدینگی بیشتر باشد دارایی بیشتر خاصیت پولی دارد . آنچه امروز حجم پول یا پول خوانده می شود ، مجموعه ای از داراییهاست که بالاترین درجه نقدینگی را دارد . نقدینگی خصوصی یا نقدینگی مجموعه ای است که پول و داراییها با نقدینگی کمتر از نقدینگی پول را در بر می گیرد . با این وجود این هنوز نمی توان مجموعه سازگاری را به وجود آورد که در مورد همه کشورهای جهان یکسان تعریف شود .