تحول خط عربی را پیش از ظهور اسلام در این آثار بازمانده میتوان بررسی کرد:
1. نوشتهای در مدائن صالح (الحجر) به سال 267م.
2. نوشتهای در امالجمال (در حوران در شرق اردن) به سال 270م.
3. نوشتهای در النماره (شرق جبلالدروز) به سال 328م.
که نخستین نوشتهی بازمانده به زبان نزدیک به لهجه قریش به شمار میرود.
4. نوشتهای در زبد (خرابهای در جنوب شرقی حلب) به سه خط یونانی، سریانی، و عربی به سال 512م.
5. نوشتهای در حران (سوریه) به سلا 568م.
مهمترین نقش خط در زمان پیامبر اسلام، ثبت و نگهداری کلام الهی و گسترش این آیین بود. از این رو خوشنویسی والاترین هنر اسلامی به شمار رفته است. قرآن موجود، چنان که گزارش کردهاند، به دستور خلیفهی اول، ابوبکر و به دست زید بن ثابت گردآوری گشت و بعدها در زمان عثمان از روی آن نسخهبرداری گردید. زید گوید: ابوبکر پس از جنگ یمامه که شمار بسیاری از یاران پیامبر و قاریان قرآن کشته شدند، به دنبال من فرستاد و گفت: اینک عمر حاضر است و میگوید: قاریان قرآن در یمامه شهید شدهاند و اگر پیشامدی چنین تکرار شود، خوف آن است که قسمتی از قرآن را که آنان حفظ هستند، از میان برود. تو چون مردی عاقل از کاتبان وحی هستی و به تو اطمینان است، قرآن جمعآوری نما. پس من قرآن را از روی نوشتههای اصلی و صدور رجال گردآوری کردم. پس از درگذشت عمر، مصحف نزد دخترش حفصه (همسر پیامبر) نگهداری میشد تا سال بیستو دو هجری در زمان خلافت عثمان، اختلافاتی در قرائت قرآن مشهود گردید. از این رو به دستور خلیفه، قرآن را حفصه برای نسخهبرداری گرفتند و از روی آن به دست زید بن ثابت (کاتب اصلی) و به همیاری عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن هشام (اعضای اسبق لجنهی جمع قرآن) و سعید بن عاص، چند نسخه نویسانیده و پس از بازگرداندن نسخه اصلی به حفصه، یکی از نسخههای مکتوب را در مدینه نزد خود نگهداری نموده، دیگر نسخهها را به کشورهای اسلامی بزرگ فرستاد.
خط عربی نخستین، اعراب و نقطهگذاری درست و دقیقی نداشت و در نتیجه امکان بروز نادرستی در نوشتن و خواندن کلام الهی وجود داشت. پس لازم بود که این خط به سرعت به سوی دقت و زیبایی گام بردارد. از جمله کسانی که در اعراب گذاری کوفی کوشیدند، ابوالاسود دؤلی (ف 688م.) است. گفتنی است در این خط، نخست اعراب اضافه گشت و سپس نقطهی حروف. چرا که ساختار زبان عربی به گونهای است که تغییر حرکات حرفها سبب تغییرات فاحش در معنا و مفهوم میشود. در نسخههای بازمانده از این خط به چهارگونه نشانهگذاری بر میخوریم.
الف: نوشتههایی که تنها اعراب دارند. اعراب در این نمونهها به شکل دوایر قرمز رنگی است که اگر پایین حرف قرار گیرد، کسره است. اگر بالای حرف باشد، فتحه و اگر بالای حرف و اندکی جلوتر از حرف باشد، ضمه خوانده خواهد شد.
ب: نوشتههایی که دارای اعراب و نقطه است. در این نمونهها نقطهها با دایرههای کوچکتر و اعراب با دایرههای بزرگ تر و بیشتر رنگین، نوشته میشوند.
ج: نوشتههایی که دارای اعراب و نقطه است. به این صورت که نقطهها را با خطهای مایل (مانند اعراب امروزی) و حرکتها را با دایرههای رنگی کوچک نشان میدادند.
د: نوشتههایی که نقطهگذاری و اعراب در آنها به شکل امروزی است.
گویا کهنترین نسخهی قرآن که تاریخ کتابت دارد، با شماره 162 در موزهی قم نگهداری میشود. قرآن یاد شده منسوب کوفی و قطع خشنی است و تاریخ 198ق. دارد. قرآنی به خط ابنمقله (272 – 328ق) در موزهی هرات و قرآن دیگری نیز به خط وی در چهارصد و سه صفحه در قطع 5/19×12 که در مکتبهالرضا، رامپور هند نگهداری میشود. همچنین قرآنی به خط علیبنهلال، ابن بواب (ف 413ق) که در تاریخ 391ق. به خط نسخ ریحانی نوشته شده و اکنون در موزهی چستربیتی انگلستان نگهداری میگردد.
سه نمونه یاد شده نخست در نشانهگذاری (الف و ب و ج) در نسخههایی که تا اواخر سدهی چهارم هجری نوشتهشدهاست، به چشم میخورد. نمونهی (د) در سدهی پنجم و پس از آن شکل گرفته و استفاده گردیدهاست. خط کوفی، پیش از خط نسخ قدیم (که از صدر اسلام در نوشتار وجود داشته است) تا اواخر عصر عباسی (132 – 656ق) در گسترهی اقلیمی فراوانی به کار میرفته است. از مرزهای چین و هند تا یونان و شمال آفریقا و اسپانیا. این گستردگی جغرافیایی که در میان خطهای اسلامی، تنها نصیب خط کوفی شد، سبب گشت تا امروزه بیش از چهل گونه از خط کوفی به جای بماند.
تنوع و گوناگونی میان شیوههای کوفی در کشورهای مختلف و نیز در سدههای متفاوت از کتابت تا کتیبه، بسیار بیش از تفاوت خطهایی چون رقاع و توقیع است. اما به دلیل کم بودن افراد با سواد و اهل فرهنگ، سبکهای کوفی، چنان که باید از هم متمایز نگشت و نامگذاری دقیق و شایستهای نیافت. گفتنی است که همزمان با خط کوفی، خط سادهتری هم که آن را نسخ قدیم مینامند، وجود داشته که دارای حروف نازک و مدور بوده و قدمتش همچون کوفی است و نباید این خط را با خط نسخ امروزی که از خطهای ششگانه (سته) است، اشتباه کرد. خط کوفی در کشورهای عربی تا اواخر سدهی ششم و گاه هفتم هجری به کار میرفته است. کاربرد کوفی در معماری سبب شد تا این خط تزیینات و ظرافتهای بسیار بیابد و همین نکته سبب کندشدن نوشتار گشت و نیز خوانایی کوفی را کاهش داد. خطی که منسوخ کنندهی کوفی (در کتابت و نه در معماری) بود را نسخ نامیدند. این خط از نظر سرعت نوشتار و نیز خوانایی، بر کوفی برتری چشمگیری داشت و از سدههای نخستین تا کنون به ویژه در کتابت متنهای مقدسی چون قرآن، خط بلامنازع به شمار میرود.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!