نظرية خورشيد مركزي آريستارخوس علت بعضي پديدهها را كه توسط يونانيان قابل توجيه نبود، را به خوبي توضيح مي داد. مثلاً حركت رجعي سيارات و اينكه چرا در حين حركت رجعي پرنورتر ميشوند. ولي با اين همه، اين نظر براي فلاسفة آن زمان قابل پذيرش نبود. اولاً اينكه تصور حركت زمين با انديشههاي فلسفي كه زمين با اجرام فلكي تفاوت دارد و جاي طبيعي آن بايد در مركز جهان باشد، مباينت داشت. دوماً فلاسفه دلايل قانعكننده خود را داشتند:
ايشان عنوان ميكردند كه اگر زمين به دور خورشيد در حال حركت باشد بايد حركات منظرهاي براي ستارگان رويت شود.
اختلاف منظر زماني پيش ميآيد كه ناظر مكان خود را نسبتبه جسمي كه به آن نگاه ميكند در جهت عمود بر خط واصل خود و جسم تغيير دهد.
ناظر زماني كه در نقطة A قرار دارد، خط كشي كه روي مسير ديدش قرار دارد را در امتداد درخت سمت راست ميبيند. در حالي كه وقتي از نقطة B نگاه ميكند، خط كش نسبت به تصوير زمينه تغيير مكان ميدهد و در امتداد درخت سمت چپ ديده ميشود.
فلاسفه ميگفتند اگر زمين به دور خورشيد در گردش باشد و مكانش تغيير كند بايد مكان ظاهري ستارگان در آسمان تغيير كند، يعني اختلاف منظر داشته باشند ولي در آن زمان چنين حركتي رؤيت نشده بود. (البته امروزه بوسيله تلسكوپها اختلاف منظر ستارگان رؤيت شده است)
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!