آنچه که دانشآموزان باید دربارهی هنرهای تجسمی بدانند و آنچه که میتوانند در اینباره انجام دهند.
شیوههای بسیاری برای کسب مهارت در رشتههای هنری وجود دارد. ممکن است دانشآموزان در دورههای زمانی گوناگون به یادگیری هنرهای مختلفی مشغول شوند. شاید آنان در مسیر یادگیری خود شیوههای مختلفی را بیازمایند. تواناییهای آنان نیز ممکن است به نسبتهای گوناگونی رشد یابد. مهارت به معنای توانایی فرد در بهرهگیری از مجموعهای دانشها و قابلیتها است. واژههایی که اغلب در توصیف مهارت، دانش و قابلیت مورد استفاده قرار میگیرد، عبارتند از: خلاقیت، چگونگی عملکرد، تاریخ، فرهنگ، مشاهده، تحلیل، نقد، زیباییشناسی، فنآوری و ادراک. مهارت به معنای توانایی فرد در به کارگیری این عوامل و درک وابستگی این عوامل به یکدیگر است. مهارت همچنین به معنای توانایی فرد در تکمیل مفهوم، دیدگاهها و شیوههای مرتبط با این عوامل گوناگون به منظور دستیابی به اهداف خاص هنری و تحلیلی است. دانشآموزان از آغاز یادگیری هنر با پیچیدگیهای مهارتها سر و کار مییابند، در ابتدا پیشرفت آنان در کسب مهارت کمی کند است اما به تدریج پیشرفت آنان از شتاب بیشتری برخوردار میشود و دقت آنان نیز به مراتب افزایش مییابد. در نتیجه، یادگیری هنر و غرور حاصل از تکمیل یک اثر هنری، لذت تجربه هنرها را بارور و شکوفا میسازد. در حقیقت بر اساس معیارهای آموزشی دانشآموزان در پایان مقطع راهنمایی باید نکات زیر را بدانند و قادر به انجام آنها باشند.
• آنان باید توانایی برقراری ارتباط با بهرهگیری از هنرهای تجسمی را داشتهباشند. تحقق این امر مستلزم کسب دانش و قابلیتهای لازم در بهکارگیری واژهها، مواد، ابزارها، فنون و شیوههای کاربردی همه رشتههای هنرهای تجسمی است.
• آنان باید توانایی بیان احساسات خود را در حداقل یکی از رشتههای هنرهای تجسمی داشتهباشند. این توانایی ، توصیف و حل مسایل هنری با بهکارگیری دانش، بینش و کارایی فنی را در بر میگیرد.
• آنان باید توانایی تحلیل و گسترش تحلیلهای خود را در حوزههای ساختاری، تاریخی و فرهنگی داشتهباشند و نیز باید بتوانند تحلیلهای خود را در این حوزهها با یکدیگر بیامیزند. تحقق این امر مستلزم توانایی دانشآموزان در درک و ارزیابی آثار هنرهای تجسمی است.
• آنان باید از هنر در فرهنگها و دورههای تاریخی گوناگون اطلاعاتی داشتهباشند، همچنین آنان باید دربارهی پیشرفتهای تاریخی هنرهای تجسمی در فرهنگهای گوناگون نکاتی را بدانند.
• آنان باید توانایی ایجاد ارتباط میان انواع دانشهای هنری و قابلیتهای هنری را در رشتههای گوناگون هنرهای تجسمی داشتهباشند. این توانایی شامل ترکیب و هماهنگ ساختن مهارتها و دانش آنها از آفرینش آثار هنری، تاریخ و فرهنگ و نیز تحلیل حوزههای مرتبط با هنر است.
گسترش این توانایی موجب میشود دانشآموزان در تصمیمگیریهای خود درباره هنر و آثار هنری به دانش، باورها و ارزشهای خاص خود دست یابند. به عبارت دیگر آنان میتوانند به درک عمیقی از طبیعت، ارزش و معنای هنر دست یابند و دستیابی به چنین ویژگیهایی بخشی از هویت انسانی آنان را تشکیل میدهد.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
بخش دوم:
معیارهای محتوای آثار هنرهای تجسمی
این آثار دارای معیارهای محتوایی زیر هستند.
دانشآموزان:
• فنون و فرآیندهای مرتبط با هنر را درک خواهند کرد.
• دانش ساختارها و نقشهای هنر و آثار هنری را به کار خواهند گرفت.
• گسترهای از موضوعات، نمادها و ایدهها را برخواهند گزید و آنها را ارزیابی خواهند کرد.
• دربارهی ویژگیها و ارزشهای آثار هنری خود و دیگران خواهند اندیشید و به ارزیابی این آثار میپردازند.
• میان هنرهای تجسمی و دیگر رشتههای هنری ارتباط برقرار میسازند.
گسترهی تجربههای یادگیری
برای دستیابی به این اهداف مسئولین مدرسه موظفند تجربههایی هماهنگ با علایق، جایگاه اجتماعی و بلوغ زیباییشناختی دانشآموزان فراهم سازند. اما باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که همه این تجربهها در همه مقاطع تحصیلی و برای همه دانشآموزان مفید نیستند. با این وجود فراهم ساختن امکانات برای چنین تجربههایی با برنامه هنر مدارس به صورت کلی هماهنگی دارد. برنامه آموزش هنر در مدارس باید تجربههایی در این حوزهها پدید آورد:
• بررسی و آزمایش ساختههای بشر و موجوداتی که در طبیعت زندگی میکنند.
• بیان احساسات، باورها و درک اشخاص با بهرهگیری از ابزارهای هنری گوناگون که با تواناییها و نیازهای دانشآموز هماهنگ است.
• آزمایش فرآیندهای هنری برای درک امکانات بالقوه آنها در بیان احساسات فردی.
• کار با ابزارهای مناسب تواناییهای هنرجویان برای گسترش مهارتهای لازم در تحقق بیان زیباییشناختی.
• سازماندهی، ارزیابی و شناسایی فرآیندهای کار برای درک ساختار و ویژگیهای بالقوه و بیانی خط، فرم، رنگ، شکل و بافت در فضا.
• مطالعه، مشاهده و بحث درباره آثار هنری و طراحی در فرهنگهای معاصر و گذشته با بهکارگیری ابزارهای گوناگون آموزشی و منابع ارتباطی.
• ارزیابی اثار هنری دانشآموزان و نیز هنرمندان حرفهای.
• مشاهده و دقت در فعالیتهای هنرمندان و طراحان حین کار در کارگاه با بهرهگیری از فنآوری روز در کلاس آموزش هنر.
• مشارکت در فعالیتهایی که در فرصتهایی را برای بهکارگیری دانش هنری، فضاوت زیباییشناختی در زندگی شخصی، در خانه و کارگاه پدید میآورند.
غنای محتوا و گوناگونی تجربههایی که در این مقاله عرضه شد، از ویژگی های لازم برنامه آموزش هنر مدارس است، چرا که هنر تمامی این فرمها و فعالیتهای بشر را در بر میگیرد و نیز حصول این تجربهها در مدرسه امکانپذیر است.
گرچه هر یک از این اهداف نهگانه ذهنی سازماندهنده تجربههای دانشآموزان هستند اما درسهای منفرد نیز میتوانند در گسترش مهارتهای هنری دانشآموزان موثر باشند. به عنوان مثال، درک دانشآموزان از پدیدهی رنگ به تنهایی امکانپذیر و در برخی شرایط بسیار مطلوب خواهد بود. چرا که درک ارزشهای ساختاری و بیانی رنگ به درک چند مورد از اهداف نهگانه فوق منجر خواهد شد. از طرف دیگر هنگامی که هدف برنامه آموزش هنر مدارس وادار ساختن دانشآموزان به بیان خلاقانه باورها و احساسات با به کارگیری هنر و ابزارهای آن است، در نظر گرفتن قابلیتها، موارد مورد استفاده و فرآیندهای مرتبط با هنر و نیز سازماندهی کلی آثار در هنرهای تجسمی بسیار مطلوب خواهد بود. باید دانست که برخی از نیازها و توانایی ها برای تاکید و عموق بخشیدن به تجربههای هنری پدید آمدهاند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!