منو
 کاربر Online
450 کاربر online
 : هنر
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه هنر 3 ستاره ها ارسال ها: 252   در :  چهارشنبه 25 آذر 1388 [10:18 ]
  هدف معماری، قوطی‌سازی= سازماندهی‌ فضا!
 

مقدمه:
معماری را باید مجموعه‌ای بسیار کامل از فرهنگ یک جامعه دانست. مجموعه‌ای که در آن اقلیم، سازمان کار، نوع روابط اجتماعی، امکانات محیطی، نقش خرد و سرانجام انطباق طبیعی با زندگی آشکار می‌شود.
یکی از مهم‌ترین سبک‌های معماری جهان که در آن میان زندگی و تحولات طبیعی، مکالمه‌ای بسیار زیبا و کم‌هزینه برقرار می‌شد، در ایران قابل ردیابی بود. این مکالمه که به صورت مهاجرت از گوشه‌ای به گوشه‌ی دیگر از خانه و با تغییرات فصول انجام می‌گرفت، موجب شد. طبیعت حضوری مستمر در زندگی ایرانیان داشته‌باشد. هنر و فرهنگ ایرانی در محضر طبیعت، هرگاه با فن و صنعت معماری و ساختمان آمیخته شوند، مجسمه فرهنگ قابل رؤیت می‌شود.
تعریف معماری:
معماری عبارت است از سازماندهی خلاق فضا. یعنی آن‌گونه فضا را سازماندهی کنیم که محصول کار، خلاقیت باشد یا یک درجه پایین‌تر از آن که همان معقولیت فضاست. این همان رازی است که معماران در طول تاریخ آموخته، آن را با صنعت آمیخته و از این طریق توانسته‌اند در ساخت خلاقیت و یا معقولیت، نتیجه کار را ارائه دهند. آنچه که فرد را در معماری تحت تاثیر قرار می‌دهد، فضاست و تاثیر مصالح به کار رفته در ساختمان در درجه بعدی قرار دارد. برای این که فضا یا همان عنصر لایزال ، جسمیت و ماهیت پیدا کند و هر کس به میزان نیاز و یا توانایی‌اش از قضا استفاده کند باید خلاقیت وجود داشه باشد. مقام معمار در «اَراپیرا» کردن فضا یعنی استحکام بخشیدن و جلوه‌دادن، همانند رهبر ارکستر است و هنگامی که این رهبران کلیه عناصر موجود را طوری با هم ترکیب کردند که یک مجموعه تاثیرگذار و خلاق به وجود آمد، آن‌گاه معماری و محقق شده است، اما بهره‌‌بری ما از فضا همانند بهره‌وری‌مان از آب آشامیدنی شهری همانند تهران است، به همان‌گونه که آب را هدر می‌دهیم. فضا را هم هدر می‌دهیم و نتیجه این‌است که آنچه امروزه به نام معماری شناخته می‌شود معماری نیست، ساخت‌های پایین‌تر از معماری است. یعنی ساختمان ‌سازی، آلونک‌سازی و قوطی‌سازی تمام این موارد در جهت ساماندهی فضاست ولی ساختش از خلاقیت خیلی پایین‌تر آمده‌است.
دوران گسست:
هدف از معماری، تامین کلیه‌ی نیازهای مادی و معنوی انسان بوده‌است و یکی از نیازها، مفهوم درون و خلوت بوده‌است؛ در نتیجه فضایی که معماری ایران می‌ساخته معطوف به فضاهای مرکزی بوده‌است که می‌توانسته‌ مفهوم نیاز به درون را محقق کند. یعنی لایه‌های فضایی حول و حوش مرکز ساخته می‌شدند. سازماندهی فضا همواره در حد فاصل دو قلمرو خصوصی و عمومی که برای انسان مهم بوده، صورت می‌گرفته و حتی در یک خانه کوچک هم این امر محقق می‌شده و این‌گونه معماری ایرانی انعطاف‌پذیر بوده‌است. در معماری ایرانی به کلیه‌ی نیازهای انسانی پاسخ داده‌ شده و طبیعت را یعنی سایه، باد و آفتاب را به راحتی می‌توانستید در این ساختمان‌ها تجربه کنید و این‌گونه از طریق معماری می‌توانستید خودتان را بهتر بشناسید. فضای معماری ایرانی یادآور شکوه، کرامت و بزرگی انسان است. برای درک معماری ایران باید فضای معماری را تجربه کرد و برای تجربه هر فضا باید در معرض فضا قرار بگیرید و آن‌جاست که متوجه می‌شوید گویایی معماری ایرانی در همین سازماندهی خلاق فضا بوده‌است. تداوم ویژگی‌ یک دوره از تاریخ است و گسست هم ویژگی ورود به عصر جدید یا ورود ایران به مدرنیته بوده‌است. تا دوره رضا شاه اقوام ایرانی نسبت به فضا یک تفکر واحد داشتند و این تفکر واحد بدین‌گونه بوده که فضا را حتماً در سه گونه باز، بسته و پوشیده (هر سه به همراه هم) به‌عنوان مسکن و مأمن انتخاب می‌کردند. این امر حتی در آخرین آثار باقیمانده از پاسارگاد، شوش و تخت جمشید مشهود است. اقوام ایرانی نمی‌توانستند بدون فضای باز، بدون ایوان و بدون اتاق زندگی کنند و در پای این تفکر در تمامی آثار قدیمی دیده‌ می‌شود و حتی به ادبیات ایران هم رخته کرده است تا آن‌جا که فردوسی، ایوان معادل خود بتا استفاده کرده است. اما با رشد شهرنشینی که نشان‌دهنده یک اتفاق سیاسی، اقتصادی است نظم موجود به هم خورد؛ افزایش فروش نفت و قرار گرفتن در مرکز توجه ژئوپلیتیک خاورمیانه بر رشد «سریع و ناموزون شهرنشینی دامن زد. در جامعه اورژانس، همه به دنبال پاسخ‌های آنی هستند، بنابراین معماری هم فقط تا حد رفع نیازهای بیولوژیک باقی می‌ماند. به این طریق گسست به معماری هم رخنه کرد؛ معماری‌ای که منطبق با فرهنگ ایرانی در دو قلمرو خصوصی و عمومی بوده، فرهنگی که تمام توان‌های محیطی (انرژی، نور خورشید و ...) را به خدمت درآورده و آن را از مجرای معماری عبور داده‌است.

تصویر


  امتیاز: 0.00