در زندگی همواره بخشهایی از تجربه «قابل انتقال» است و بخشهایی از آن «غیرقابل انتقال». در هنر نیز به همینگونه است، بخش غیرقابل انتقال آن «خلاقیت» است. خلاقیت را نمیتوان منتقل کرد. حتی اگر ما قادر باشیم با بحث و سخنوری خلاقیت را به نحو قابل فهمی تعریف و آن را عرضه کنیم باز قابل انتقال نیست.
همه با این موضوع موافقند که خلاقیت ویژگی مثبتی است و برخورداری از آن یک موهبت به شمار میرود. اما افراد تعاریف متفاوتی از خلاقیت دارند. براساس دادههای فرهنگ لغت، خلاقیت توانایی آفرینش است و ویژگیهای خود را از آفرینندگی و بیانگری کسب میکند. این تعریف درست اما کمی کلی است. بیایید با هم به سه باور نادرست دربارهی خلاقیت بپردازیم.
1. خلاقیت موهبتی است که تنها گروهی خاص از افراد آن را در اختیار دارند. این باور پایه و اساس محکمی ندارد. همه انسانهای طبیعی با این ویژگی متولد میشوند. خلاقیت را میتوان ویژگی انحصاری نوع بشر دانست. نهاد هر یک از ما به هنگام تولد همچون صفحه پاکی است و ما دارای ویژگیهای بالقوهای برای تبدیل به موجوداتی خلاق هستیم. هر روز هر یک از ما به انتخابهایی خلاقانه دست میزنیم. با کمی دقت در کارهای خود میتوانیم به وجود خلاقیت در نهاد خود پی ببریم. خلاقیت تنها به هنرمندان اختصاص نمییابد.
2. خلاقیت مستلزم وجود استعداد است اگر از استعداد کافی برخوردار نیستید، خلاقیت را فراموش کنید.
استعداد را میتوان توانایی طبیعی بشر یا مهارتی گسترش یافته توصیف کرد. توانایی طبیعی مشخصهای فیزیکی است که به دستاوردهایی موفقیتآمیز میانجامد؛ مهارتها را میتوان در سنین کودکی گسترش داد و با گذشت زمان بر دامنه آن افزود. هیچ عاملی نمیتواند فرد عادی را از گسترش دامنه مهارتهای خلاق باز دارد. هنر در بر گیرنده تواناییها خود از تمرین و دانش که حاصل مطالعه است، پدید میآیند. هنگامی که از مهارتها و دانش کافی برخوردارید، میتواند به خلاقیت نیز دست یابید.
3. خلاقیت از کودکی آغاز میشود، اگر پرورش خلاقیت خود را از کودکی آغاز نکردهاید، فرصت را از دست دادهاید.
این باور نیز نادرست است، متاسفانه موانع بسیاری در راه خلاقیت در دوران کودکی وجود دارد، از جمله این موانع میتوان به مخالفت والدین با فعالیتهای خلاقانه کودکان و نیز شیوههای نادرست مدارس در نقد این فعالیتها اشاره کرد. بدین ترتیب کودکان از انجام این فعالیتها دلسرد میشوند و یا به انجام دیگر فعالیتها مبادرت میورزند. البته محیط پرورش افراد با یکدیگر متفاوت است و بعضی افراد مجبورند برای جلب رضایت اطرافیان خود دست از هنر بکشند، من هنرجویی را میشناسم که در سن هفتاد سالگی نقاشی با آبرنگ را آغاز کرد. او علاقه بسیاری به کارش داشت و به شدت برای دستیابی به اهداف خود میکوشید. گر چه شرایط جسمانی او چندان مساعد نبود و همسرش را نیز به تازگی از دست دادهبود، اما دست از تلاش بر نمیداشت. او هنوز در سن 91 سالگی هم به نقاشی مشغول است و هر سال نمایشگاهی برگزار میکند و تکتک نقاشیهای خود را نیز میفروشد.
میتوان خلاقیت را یک انتخاب دانست. تصمیم شما دنیای شما و خود شما را میسازد. اگر برای دستیابی به هدف خود بکوشید، حتماً آن را به دست خواهید آورد. هیچگاه برای آفرینش دیر نیست.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!