اشاره: کتاب «نمایش کودک» متن آموزشی وکاربردی در ارتباط با نمایش کودک بخصوص نمایش خلاق وبازیهای نمایشی است. نویسنده که از استادان ودست اندر کاران با سابقه تئاتر کودک ونوجوان است، تجربیات آموزشی وتدریس خود را در کلاسهای نمایش خلاق بویژه آموزش های مربیان کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان گرد آوری ،تنظیم ومنتشر نموده است. در این نوشتار به بررسی این کتاب می پردازیم.
بخش عمده کتاب حاوی بازیهای نمایشی (حرکتی وکلامی )مربیان مراکز فرهنگی هنری کانون است که به عنوان تکلیف در این کلاسها ارائه وتوسط استادجمع آوری، طبقه بندی و در23 بخش از کتاب گنجانده شده است .
عناوین تعیین شده برای بخشهای مختلف کتاب در قالب گفتگوهای نمایشی میان مربی (استاد) وشاگردان کلاس تنظیم وتصویری عینی و عملی وکاربردی از یک کلاس یا کارگاه نمایش خلاق به دست میدهد .برخی عناوین وسر فصل های کتاب عبارتند از: حضور وغیاب به شیوه نمایشی ،تعاریف ،اهداف،کاربردها، وتحلیل نمایش خلاق و... که درقالب بازی و گفتگو های نمایشی به معرفی روش های مختلف کار نمایش به ویژه نمایش خلاق با کودکان می پردازد.
در این کتاب بیش از 300 بازی، ترانه عامیانه ،قصه(متل) و بعضا نمایشنامه کوتاه،جمع آوری و ارایه شده تا مربیان علاقه مند با استفاده از آن ها به کار نمایش خلاق با کودکان سامان ببخشند . این بازی ها به بازی های نمایشی ،آموزشی ،هوش،حرکتی، کلامی ،خیالی، و... تقسیم ، وکاربردهای خاص برای آن ها پیشنهاد شده است که خوانندگان با مطالعه کتاب می توانند بیشتر با آن ها آشنا شوند .
این کتاب حاوی مباحث نظری با رویکرد عملی در حوزه نمایش خلاق وبازی های نمایشی است وتاکید عمده بر استفاده از بازی ها ، ترانه ها ، و ادبیات عامیانه در فعالیت آموزشی نمایش کودک ونمایش خلاق دارد .
از آموزه های علمی و اخلاقی نمایش خلاق توجه مثبت وسازنده به آفرینش های ادبی وهنری وارزشیابی با نگاه مثبت وسازنده و.نقادی موثر است.، لذا برخی نقاط قوت و امتیازات مثبت این کتاب عبارت است از: ثبت تجربیات کارگاه آموزشی نمایش خلاق وانتقال آن به مربیان علاقه مند ودانش پژوهان با توجه به کمبود منابع آموزشی نمایش کودک ،کاربردی بودن تمرین ها وبازی های ارایه شده به زبان ساده وقابل درک برای مربیان تازه کار وجوان ،گرد آوری بازی ها و ترانه های محلی از مناطق مختلف ایران و طبقه بندی و تنظیم آن ها برای فعالیت سازنده نمایش خلاق، تحلیل علمی وعملی نمایش خلاق به زبان ساده وتهیه متون نمایشی مبتنی بر فرهنگ عامه ،تعیین کاربردهای آموزشی بازیهای نمایشی و...
در حوزه کودک ونمایش بخصوص نمایش خلاق منابع آموزشی محدود طی دو دهه اخیر در ایران ترجمه و تالیف شده که پاسخگوی همه نیازهای علمی وعملی منطبق با فرهنگ این مرزو بوم نیست .لذا تدوین چنین مجموعه هایی همچنان به توسعه وگسترش این فعالیتها مدد رسانده وزمینه رشد آنرا فراهم میکند .
آثارتالیف شده با موضوع نمایش خلاق در زبان فارسی اعم از کتابچه های آموزشی این واحد درسی در مراکز آموزش عالی وسایر کتب برگرفته از دو کتاب ترجمه شده از دیویی چمبرز و راث بیل هیینیک است واصولا حرف نو برا ی گفتن ندارند . تلاش نویسندگان و صاحب نظران، بویژه مدرسانی که به طور عملی در این حوزه فعالیت داشته اند میتواند راهگشایی علمی نموده وبه توسعه عملی نمایش خلاق بینجامد .
در هر صورت به نظر میرسد که کتاب کودک ونمایش متن مفید وقابل توجه وکاربردی برای مربیان ومحققانی است که به این مقوله اعتقاد داشته و در مسیر دستیابی به اهداف تربیتی وتعلیمی از واسطه های هنری و ادبی بهره وری میکنند .
از سوی دیگر گردآوری وتنظیم یک مجموعه بازی با هویت فرهنگی ایرانی وهدایت آن ها به سوی نمایش خلاق تلاشی با ارزش برای حفظ و احیای فرهنگ عامه وادبیات قومی محسوب میشود که انصافا تنوع و زیبایی وخلاقیت را یک جا در خود دارد .اگر این بازیها به درستی مورد استفاده قرار گیرد و مربیان آگاه ومجرب در سازماندهی نمایش خلاق از آن بهره وری کنند ،قطعا ما شاهد تحول مثبت و سازنده در فعالیت نمایش خلاق خوهیم بود .
نقش مربی در نمایش خلاق کلیدی وتعیین کننده است وتنها یک مربی توانمند می تواند از هیچ، همه چیز بسازد . تاکید کتاب بر نقش مربی وتعیین برنامه عملی و کاربردی برای اجراکنندگان نیز از نکات مثبت وکلیدی است که مولف به آن توجه کرده است. از سوی دیگر امانت داری وقید نام واستان و یا شهر مربی ارایه دهنده بازی ها ، حکایت ازحقی دارد که مولف برای شاگردان خود قایل شده است.
محتوا وساختار موضوعی اصلی کتاب نمایش کودک، عمدتا حول محور بازی وبازی های نمایشی -آموزشی وحرکتی وکلامی با گرایش به بازیهای محلی ارائه شده مربیان شرکت کننده در دوره های آموزشی نمایش خلاق شکل گرفته است . به نظر میرسد دراین فرایند سایر عناصر اصلی نمایش خلاق بویژه ادبیات کودکان وقصه کمرنگ شده است .هر چند در جوهره بازیها وترانه های عامیانه پیشنهاد شده، قصه ها امکان جریان یافتن دارند، اما به زعم صاحبنظران ومنابع علمی ،هسته اصلی نمایش خلاق، ادبیات کودکان و قصه ها هستند که می توانند کودک را با استفاده از پوسته بازی و نمایش به آفرینش نمایش ، نمایش خلاق نزدیک کنند.
در هر صورت بخش محتوایی این کتاب می توانست رویکرد ادبیات کودکان را نیز در حوزه نمایش خلاق مورد توجه قرار داده وبا استفاده از شاکله داستانی اشعار، ترانه ها وبازیهای مطرح شده دستور کار مربی نمایش خلاق کودکان را به صورت کاربردی تعیین کند .قصه ، بازی و نمایش عناصر به هم پیوسته نمایش خلاق وجوهره در هم تنیده این روش جدید آموزشی است که با پُر رنگ کردن هر یک مسیر خروجی متفاوتی پیدا می کند .
در بخش چهارم تا هشتم کتاب کاربرد های آموزشی، پرورشی ، درمانی و... مطرح شده برای بازی ها بعضا به جای کاربردهای نمایش خلاق نشسته و با توجه به پُر رنگ شدن عنصر بازی در این متن تعمیم پیدا می کند. به بیان دیگر و با توجه به تحلیل های داده شده هر گاه این بازی ها مورد بهره وری قرار گیرند ،کاربردهایی از این دست پیدا می کنند.این بازی ها در مدرسه وتوسط مربی پرورشی یا ورزشی نیز با کودکان کار میشود وکاربردهایی ازهمین دست برای آن ها تعریف شده است، لذا ضرورت دارد تا کاربردهای خاص نمایش کودک یا نمایش خلاق تعیین شوند .با توجه به نقد ومباحث مطرح شده این نگرش حاصل پررنگ شدن عنصر بازی در این کتاب است .
به نظر میرسد که در بخش های بعدی کتاب نیز در ورود به نمایش خلاق صرفا در مرحله مقدماتی(بازی ها) متوقف میشود و مراحل تعریف شده وسازمان یافته نمایش خلاق را در بازی ها استحاله می کند .بیشتر تمرین های داده شده نیزچیزی بین بازی ونمایش اند . برخی بازی ها به حرکات نمایشی نزدیک می شوند ودر بافت خود، قصه ،شخصیت، و حادثه و... عناصر داستانی دارند وبعضی صرفا بازی مبتنی بر حرکت و کلام اند . در مجموع طرح کارهای داده شده کتاب ، نوعی برنامه مقدماتی یا زمینه ورود به نمایش خلاق را فراهم می کنند و با خود نمایش خلاق فاصله دارند .
در بخش نهم تا یازدهم نیزعناصر انسانی وهنری نمایش ونمایش خلاق ، شامل مربی،کودک و نوجوان، ومخاطب،کارگردانی، بازیگری،طراحی و... با یکدیگر مقایسه ونقش هر یک در شکل گیری نمایش در قالب گفتگو میان مربی کلاس و فرا گیران مشخص شده است .
خواندن این کتاب ارزشمند را به همه آموزگاران و مربیان هنر سفارش میکنیم.
علی اکبر حلیمی*
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
کتاب: دریچهای به تئاتر کودک در ایران(مجموعه مقالات در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان)
نویسنده: داوود کیانیان
ناشر: نمایش
کتاب «دریچهای به تئاتر کودک در ایران»(مجموعه مقالات در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان)مهم ترین اثری است که در سال جاری در زمینه تئاتر کودک ونوجوان منتشر شده است. چرا که چشم اندازی از دیدگاه ها و تجربیات مردی را ارایه می دهد که بی تردید جدی ترین پژوهشگر این عرصه است وبی وقفه چند دهه است که به این امر پرداخته است.
داوود کیانیان خود، در مقدمه کتاب آورده است:
مجموعهای را که ملاحظه میکنید به یقین خالی از نقص نیست و برخورد کارشناسانه اهلش میتواند در رفع نواقص آن بسیار کارساز باشد.
یکی از آن بسیار به این دلیل است که چون نگارش مقالهها در زمانهای متفاوت صورت گرفته است (1381 ـ 1366) لذا از یک دستی برخوردار نیست و گاه به تکرار انجامیده است. جهت دوری از تکرار و دستیابی به هماهنگی و انسجام، از توالی تاریخ تحریر صرفنظر شد. موارد تکراری و مشابه حذف گردید و مطالب به گونهای جابهجا و حتی اصلاح شد که دارای یک سیر منطقی باشد، با وجود اینها، خالی از عیب و ایراد نیست که در درجه نخست از عدم بضاعت نویسنده حکایت دارد و در درجه بعد انگیزه چنین جسارتی را باید در بستر خالی این زمینه جستجو نمود. حدود هشت دهه از حضور و پایگیری آن به شکل فعلی میگذرد، ولی منابعی که در امور نظری و عملی آن عرضه شده است از تعداد انگشتان دو دست یک کودک تجاور نمیکند! تئاتری به تمام معنا فقیر، یتیم و بدون آیندهای روشن، چون؛
1ـ متولی ندارد، بنابراین از سازماندهی، بودجه و برنامه محروم است.
2ـ حرکت در این زمینه خودجوش، بدون هماهنگی، فارغ از آموزش و بدون حمایتهای لازم انجام میگیرد.
3ـ جشنوارهها بیشتر جنبه کمی دارند، نه کیفی.
4ـ اجراها با توجه به قراردادهای درصدی اکثر نهادها با عنایت به فروش گیشه و بالا بودن هزینه تولید برای گروههای نوپای نمایشی، نمیتواند دارای منافع مالی قابل تحمل باشد، تا گروههای نمایشی کودک و نوجوان دیربپایند و پخته گردند، بلکه معمولاً بعد از چند نمایش از هم متلاشی میگردند و یا هم و غمشان فقط متوجه گیشه میشود.
5ـ در میان مطبوعات جورواجور کودکان و نوجوانان دریغ از یک نشریه تئاتری! و دریغ مضاعف از صفحات متداوم تئاتری در آنها همچون؛ نقد، نمایشنامه، آموزش و ...
6ـ انتشار نازل نمایشنامه چه از لحاظ کمی، چه از لحاظ کیفی.
7ـ کمبود کتابهای مرجع و پژوهشی.
8ـ و عدم واحدهای درسی مربوطه در دانشگاهها.
به راستی عجیب است؛ کشوری که انقلاب اسلامیاش بر زیربنای فرهنگی استوار است. در نظام دینیای که خداوند فطرت نمایشی را ودیعه انسان نموده و حج را چون نمایشی عظیم برای کلیه انسانها به اجرا گذاشته است، در مذهبی که پیامبرش بازی نمایشی کودکی را بر فریضه واجب نماز جماعت مقدم میدارد، تئاتر کودکان و نوجوانان این چنین مظلوم بماند!
در حالی که در کلیه کشورهای پیشرفته به دلیل کاربردهای؛سرگرمکنندگی، آموزشی، تربیتی (پرورشی) و درمانی این هنر، درس تئاتر در کنار سایر درسها گنجانیده شده است و انتشار کتابهای کمک درسی در این زمینه ارقام بالایی را تشکیل میدهد. حتی شکوفایی خلاقیتهای کودکان به عهده «نمایش خلاق» گذارده شده است، و کودکان از خردسالی تا نوجوانی در مدارس از آن بهرهمند میگردند.
به هر صورت مجموعه حاضر به همین منظور، دوباره و یکجا به دست چاپ سپرده شده، گو این که تحریر مقالهها در طول دو دهه صورت گرفته، اما به نظر میرسد تاریخ مصرفش هنوز (متأسفانه!) به سر نیامده. نویسنده امیدوار است گردآوری این مطالب، در یک جا علاقمندان به این زمینه را مفید افتد.
بدیهی است که در این آشفته بازار تئاتر کودک و نوجوان، فراهم کردن تسهیلات انتشار چنین مجموعهای علاوه بر دشواری، همتی والا و هماهنگیهای ویژهای را میطلبد که نویسنده از آن محروم بود.
کتاب «دریچهای به تئاتر کودک در ایران» ترکیبی از گفت وگوها،مقالات و یادداشت های استاد کیانیان را یکجا عرضه می کند.
استاد در آغاز کتاب از پیشینه تئاتر کودک ونوجوان در ایران سخن می گوید و نقش کانون پرورش فکری را از همه مهم تر تلقی می کند:
« قدمت تئاتر کودک و نوجوان به 70، 80 سال پیش بر میگردد. در آن سالها مدارسی که غربیها در ایران تأسیس کرده بودند، در کنار چیزهای دیگر، تئاتر کودک و نوجوان را هم وارد کشور کردهاند. پس از آن در مدرسههای جدید که به جای مکتبخانههای سابق تأسیس شد، فعالیتهایی انجام گرفت. در دهة چهل با تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این فعالیت فرهنگی هنری سازمان یافتهتر شد. به موازات این مراکز فعالیتهایی هم در آموزش و پرورش، شیر و خورشید سابق و کاخهای جوانان انجام میگرفت. اما همان طور که میدانید سیاست فعالیتهای این مراکز به طور عمده فرمایشی بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تئاتر کودک و نوجوان رشد چشمگیری پیدا کرد. آموزش و پرورش، جمعیت هلال احمر، حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی فعالیتهای شایان توجهی کردند. برای مثال سالهایی که آقای وفاداری عهدهدار مسئولیت هنری معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش بودند نمایشنامههای خوبی چاپ شد. حوزه و مرکز هنرهای نمایشی هم نمایشنامههایی به چاپ رساندند. اما اگر بخواهیم مرکزی را که در این رابطه به طور مستمر و پیگیر فعالیت کرده، معرفی کنیم، باید به کانون اشاره کنیم. کانون در دو دهة بعد از انقلاب به خصوص سالهای اخیر هر سال شش هفت تولید داشته است. در کنار آن با راهاندازی تئاتر سیار (تریلی نمایشی) تئاتر را به روستاها و مناطق محروم هم برده است. »
کیانیان در جای جایِ نوشته های خود برمعضل بی توجهی به تئاتر کودک ونوجوان اشاره می کند . از جمله در جایی یکی از مهمترین سرچشمههای این بیتوجهی را عدم شناخت کودک و نوجوان و کار برای کودک و نوجوان و ارتباط با کودک و نوجوان می داند و بیان می کند:« ما امروز مواجه هستیم با جریانی که افراد حرفهای را به سمت کارهای بزرگسال هدایت میکند و افراد کمبضاعت را برای کودک و نوجوان باقی میگذارد. صاحبان این تفکر میگویند: اینها بچه هستند و چیزی نمیفهمند! به همین دلیل تئاتر کودک بیسرپرست مانده است، در حالی که کسی که به طرف تئاتر کودک و نوجوان میآید باید تئاتر را به طور اعم و تئاتر کودک را به طور اخص بشناسد! اما وقتی ما به کودک اصالت نمیدهیم این شناخت هم حاصل نمیشود.
و در جایی دیگر اظهار می کند: یک نظریه غلط در آموزش و پرورش وجود دارد که به تخصص در تئاتر کودک و نوجوان اهمیت نمیدهد یعنی میگوید که مثلاً مربی پرورشی صدکار بکند، یکی از آنها هم تئاتر باشد. این مربی اگر به فرض هم به تئاتر بپردازد ناموفق خواهد بود چون آموزش لازم را ندیده است. بنابراین آن اقبال شدید همیشه بیسرپرست و بیراهنما میماند. من میگویم انسانها دو دستهاند: یا روی صحنه هستند یا روبروی صحنه. کسی که خارج از این دو دسته باشد به او ظلم شده است. نمایش که از بچگی آغاز میشود و خلاقیتها را در انسانها بارور میکند در صورت هدایت صحیح محمل رشد در تمام زمینههای مذهبی، علمی، هنری میشود.»
استاد در جایی دیگر ، به مساله برپایی جشنوارههای تئاتر ی می پردازد. برپایی جشنوارهها، تا چه حد در رشد و پویایی تئاتر به طور اعم و تئاتر کودکان و نوجوانان به طور اخص مؤثر است؟
وی در این زمینه بر این باور است که «از آنجا که تئاتر بخشی از مقوله «هنر» است و هنر دارای خصلت «کیفی»، پرداختن به تئاتر اگر با عنایت به این امر صورت نگیرد، نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه صدمات جبران ناپذیری را نیز به همراه میآورد. وقتی کفه کمیت در یک کار هنری بچربد، یعنی از کیفیت آن همان مقدار کاسته شده و اگر این روند ادامه یابد خطر تهی شدن آن کار هنری از «مغز» تهدیدش میکند.
بدیهی است که توجه به کیفیت به لحاظ علمی به این معنا نیست که باید به کمیتها بیتوجه بود، چون کیفیتها در آفرینش همیشه در کمیتها انعکاس مییابند و لاغیر. شاید بتوان گفت که کیفیت و کمیت دو کفه یک ترازو هستند و مطلوب ما برابری آندوست. آن کس که به دلیل عشق به یک طرف از طرف دیگر این سکه دور و غافل میماند، به هر دلیل. از هدف خود دور میافتد، چون بخشی از ذات آفرینش را نادیده انگاشته است.
مثلاً مهم نیست که چند جشنواره در سرتاسر کشور برپا میگردد، بلکه مهم این است که فلان جشنواره با چه کیفیتی برگزار میگردد، و مهم نیست که چندین و چند تئاتر در آن به اجرا در میآید، بلکه مهم این است که چرا معمولاً در بیانیههای هیئت داوران، در سطرهای آخر و به طور مختصر میخوانیم که هیئت داوران هیچ کاری را به مفهوم مطلق انتخاب نکرد.
نتیجه این که یک جشنواره با کیفیت خوب از چندین جشنواره با کیفیت بد یا متوسط برتر است. یک کار کیفی در راه پیشرفت گام بر میدارد و آن دیگری در مسیر سقوط هر چند که نیتها خیر باشد که به طور یقین هست.
طبیعی است که توجه به کیفیت نیز نباید ما را از کمیتها باز دارد و گرنه همین ایرادها شامل آنها نیز میشود و در همین جا باید کیفیت «محتوا» را از کیفیت «فنی و هنری» جدا کنیم.
دربخش اول کتاب، استاد،ضمناشارهای به گذشته تئاتر کودک و نوجوان و بعضی از علل عدم رشد آن،پژوهشگر،نگاهی گذرا به نمایش کودکان و نوجوانان و وضعیت اسفبار آن در ایران دارد.
در این بخش وی به زیربناها مشکلات زیر ساختی تئاتر کودک ونوجوان می پردازد و به نقش جشنوارهها در این زمینه می پردازد.در این بخش همچنین در نوشتاری با عنوان«تئاتر مذکر!» به معضل تئاتر در مدارس برای دختران دانش آموز اشاره می شود:
«...آنان در سینماها و تئاترها، در رادیو و تلویزیون و به طور کلی در جامعه زن و مرد، دختر و پسر را کنار یکدیگر میبینند، اما به هنگام انعکاس مسائلشان در بیان تئاتری باید نیمی از واقعیت را نایدیده بگیرند! و خود به عنوان نیمی دیگر از واقعیت در جریانهای تئاتری نادیده گرفته شوند! در روانشناسی ممنوع کردن و دور نگاه داشتن سوژه، توجه را اتفاقاً به موضوع دور نگاه داشته شده بیشتر جلب مینماید و فکر را دقیقاً متمرکز همان نقطه ممنوعه میگرداند.
شاید این جریان این حسن را داشته باشد که نوجوانان و جوانان به خود بیایند و به خودشناسی و مسائل خاص خود نزدیکتر شوند، اما مطمئناً این همه آن چیزهایی نیست که میتواند در هنرشان منعکس شود. تازه مگر در این رابطه چند متخصص و مربی آگاه در مسائل عمومی تئاتری داریم تا برسد به مسائل خاص تئاتری آنان؟! آنان همه جا معمولاً در این رابطه با درهای بسته مواجه میشوند. آنها روزگاری به عصیان این درها را خواهند شکست تا از پشت آنها آگاه شوند و هر خطری برای آنها پیش بیاید و هر ضرری به جامعه و بنیادهای اجتماعی در این رابطه برسد، گناهش متوجه کسانی است که قفل و چفت و بستهای این درها را بیشتر میکنند، تا مثلاً از فساد جلوگیری کنند.»
در بخش بعدی کتاب،استاد به ضرورت پرداختن به تئاتر دانشآموزی می پردازد و ضمن طرح این پرسش که«چرا میخواهید نمایش بدهید؟»شیوه مناسب اجرای نمایش کودکان و نوجوانان را ارایه می دهد.وی تشکیل گروه نمایشی اولین و مهمترین قدم می داند و در ادامه روشهای رسیدن به نمایشرا برمی شمارد.همچنین اشارهای دارد به شیوة فطری اجرا، در بازیهای نمایشی کودکان و نوجوانان،نظریه آشنای استاد که در کتاب های دیگر خود از جمله کتاب ارزشمند« نمایش کودک» (کتاب مربی برای اجرای بازیهای نمایشی و نمایش خلاق با کودکان و نوجوانان)،که در سال 1385 توسط انتشارات منادی تربیتبه چاپ رسیده است به تشریح آن پرداخته است.در این بخش،از بازیهای نمایشی به عنوان الگویی مطمئن برای نمایش کودکان و نوجوانان صحبت شده است.همنچنین در مقاله ای مستقل به ضـرورت یـا عـدم ضرورت استفاده از گریم، دکور، لباس و موسیقی در تئاتر دانشآموزی پرداخته است.
در بخش سوم کتاب با عنوان« ادبیات نمایشی کودکان و نوجوانان»، اشارهای به پیشینه نمایشنامهنویسی تئاتر کودکان و نوجوانان شده و در ادامه کندوکاو ی شده در مسائل ادبیات نمایشی برای کودکان و نوجوانان و نیزکمبود نمایشنامه و نقش روانشناسی در متون نمایشی کودک و نوجوان .
دربخش چهارم به تئاتر کودک به عنوان یک تئاتر ضرورت اشاره شده واهمیت شیوه فطری اجرا در تئاتر کودکان و نوجوانان و نیزکاربردهای نمایش کودکان و نوجوانان به تفصیل آمده است.
در بخش پنجم کتاب نیز ضمن تشریح فعالیت منحصر به فرد تائتر سیار کانون پرورش فکری ،به ذکریک خاطره اردوگاههای آوارگان افغانی می پردازد.
انتهای کتاب نیز آثار استاد در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان به تفصیل فهرست شده اند.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
نویسندگان: سید حسین فدای حسین، منوچهر اکبرلو، امیر مشهدی عباس
ناشر: حوا
این کتاب شامل سه نمایشنامه برای کودکان است. این نمایشنامه ها برای گروه های تئاتر کودک ، معلمان هنر و مربیان کودکان قابل استفاده است.
این سه نمایشنامه عبارتند از«تولدت مبارک عمو هانس» ، نوشته منوچهر اکبرلو، «گریه کن ابر سفید» نوشته سید حسین فدای حسین و « آقای کفاش وخانم همسایه » نوشته امیر مشهدی عباس.
و اما نمایشنامه ها.
گریه کن ابرسفید
مدتی است در باغ باران نباریده و درختان و گلها منتظر خبری از گنجشک هستند. او رفتهاست تا ابر سفید را به باغ دعوت کند.
گنجشک میآید و خبر میدهد که ابرسفید برای آمدن نیاز به وزش باد دارد.درختان و گلها با کمک تماشاگران، باد را به باغ میخوانند و باد نیز کمک میکند تا ابرسفید به باغ بیاید.ابرسفید اما میگوید که بهتنهایی توان باریدن ندارد او برای اینکار به کمک دوستش ابر سیاه نیاز دارد، اما مشکل اینجاست که آنها مدتی است با هم قهر هستند. گویا ابرسفید مدتی پیش باعث اذیت و دلخوری دوستش ابرسیاه شدهاست.
ابرسفید بهخاطر نجات باغ، برای ابرسیاه پیغام میفرستد و از او بهخاطر رفتارش عذرخواهی میکند.ابرسیاه نیز دوستش را میبخشد و آنها با دیدن هم شروع به گریه میکنند. گریه شوق...
باران در باغ شروع به باریدن میکند و طراوت و تازگی به باغ برمیگردد.
متن همچون دیگر آثار فدای حسین،آرام آرم ماجرا را آغاز می کند و موقعیت نمایشی را پیش می بَرَد.
در قسمتی از متن این نمایشنامه می خوانیم:
گل سرخ:درسته. ما باد رو صدا میزنیم، اگه شنید که شنید، اگر هم نه... حداقل سعی خودمون رو کردیم.
گنجشک:این بهترین کاره. خدا هم حتماً کمک میکنه... /رو به دوردست فریاد میزند./ آهای باد مهربون... آهای...
بید:بیفایدهاست. این کارها دردی رو دوا نمیکنه.
گل سرخ:هرچی باشه از بیکار موندن که بهتره. /رو به دوردست فریاد میزند./ آهای باد مهربون... آهای...
بقیه:آهای باد مهربون... آهای... هر کجا هستی، اگه صدای ما رو میشنوی بدون که تشنهایم. یه تکونی بخور و ابر سفید رو به اینجا بیار... آهای باد مهربون... آهای...
بید:گفتم که بیفایدهاس صدای ما به اون نمیرسه.
گنجشک:چطوره از بچههای تماشاگر کمک بگیریم. /بهطرف تماشاگران میآید./ بچهها... میشه کمک کنین تا ما بتونیم باد رو صدا کنیم؟... حاضرین این کار رو انجام بدین؟... خیلی خب پس بلند بگین... آهای باد مهربون... آهای...
/تماشاگران، همراه با بازیگران باد را صدا میزنند./
تولدت مبارک عمو هانس
این نمایشنامه برگرفته از شخصیت واقعی `هانس کریستیان آندرسن` است. شخصیت های نمایشنامه نیز از آثار او اقتباس شدهاند.
منبع فارسی آثار آندرسن ، کتاب «قصه های هانس کریستیان آندرسن» ترجمه «بهمن رستم آبادی»، نشر «محراب قلم` ، چاپ اول، تهران، 1381 بوده است. در این کتاب، زندگینامه او به قلم خودش و نیز بخش عمده ای از آثارش ترجمه شده است.
این متن آن گونه که در آغاز آمده است، به انگیزه برگزاری همایش بزرگداشت هانس کریستن آندرسن در بهمن 83 نوشته، و اینک برای انتشار، بازنویسی شده است.
از نگاه نمایشنامه نویس، نمایشنامه در اجرا، «بازی در بازی» خواهد بود. همه بازیگران روی صحنهاند. در جای مناسب قرار دارند و در زمان لازم، بازی میکنند. اجرا، با تعداد معدودی بازیگر خواهد بود و هر بازیگر، تعدادی از نقش ها را به عهده خواهد گرفت. این توضیح گرچه مربوط به اجراست و نه نمایشنامه؛ ولی به باور نویسنده ،خواننده را در خواندن و تصور بازی، کمک خواهد کرد. بدیهی است که تصمیم نهایی برای اجرا با کارگران خواهد بود.
مجموعه ای از شخصیت های آشنا (و ناآشنای)آثار آندرسن در این نمایشنامه حضور دارند.از سرباز سربی و عروسک بالرین و عصای شعبده بازی گرفته تا پادشاه و آدم برفی و خورشید و ماه و اشیایی چون سکه و حیواناتی مانند قورباغه،خرگوش،پرستو،مگس و حلزون..
دیالوگ ها نیز جا به جا عینا برگرفته از اصل داستان ها هستند. خط کلی داستان نیز، زندگی پُر ماجرا و پُر رنج والبته پُراز امید خود آندرسن است.
در قسمتی از متن این نمایشنامه می خوانیم:
عمو هانس: سن تو که بودم، منم این سوال برام پیش اومده بود. یادمه یه بار می خواستم تو برکه شنا کنم. اصلاً هم شنا بلد نبودم. با خودم گفتم، اگر خدا خواسته باشد، تا پیرِ پیر نَشَم، نمیرم؛ پس اگه توی آب بپرم، نمیمیرم!
دختر: پریدین تو آب؟
عمو هانس: می بینین که زندهام! نه دختر، نپریدم! گفتم شاید این فکر، فکر شیطونه! بزرگ تر که شدم این جور چیزها رو به صورت قصه نوشتم.
پسر: برای بچه ها؟
عمو هانس: نه برای بزرگترها. اون زمونها کسی برای بچه ها داستان نمی نوشت.
/به دورها نگاه می کند. در فکر خود به گذشته ها بر میگردد./
پسر: خوش به حالتون. از اول می خواستین نمایش بازی کنین. آخرش هم شدین. به این می گن خوشبختی.
عمو هانس: تو چه میدونی خوشبختی یعنی چه؟ تو چه می دونی چه روزها و شب ها گذشت تا ستاره بخت روی سر من بچه روستایی نشست. ولی همیشه به خودم میگفتم باید منتظر موند. حقیقت بالاخره خودش رو نشون می ده. شما نمی دونین چقدر ناراحتی و سختی کشیدم. ولی پری مهربون همیشه توی گوشم زمزمه میکرد: شهامتت رو حفظ کن! این قدر سختی کشیدم که موقع تحسین مردم هم، گریه کردم! گریه می کردم و با تموم وجود، از ته قلب از خداوند ممنون بودم.
/ به اطراف، به عروسک هایش نگاه میاندازد./
هر کدوم از این عروسک ها برای خودشون یه زندگی دارن. مثل زندگی شما، مثل زندگی من!
پسر: حتی اون سرباز سربی؟
سرباز سربی:
مگه من چیم از بقیه کمتره؟ فقط به پا کمتر دارم. اینم سهم ما از جنگ بود! شما هم مثل اون پسر بچه ای فکر می کنین که صاحب من بود. مثل بقیه.
عمو هانس: به جز…
سرباز سربی: به جز ....
عروسک بالرین: به جز من.
/جلو می آید. با آهنگ ملایمی میرقصد./
آقای کفاش و خانم همسایه
داستان بر سر زندگی آقای کفاش است که در خانه ای کوچک و محقرانه زندگی میکند و خانم همسایه ، زن پولدار که در همسایگی آقای کفاش زندگی می کند .
آقای کفاش عادت دارد هر روز صبح زود بیدار شود و شروع به کار میکند و آواز بخواند و این مشکل خانم همسایه است . خانم همسایه که زن بسیار پولداری ست شب تا صبح مشغول شمردن سکه هایش است و از ترس اینکه مبادا دزد سکه ها را ببرد از آنها مراقبت می کند . پس او هر روز صبح میخوابد اما این صدای آواز خواندن آقای کفاش و کار کردن او مزاحم خواب خانم همسایه میشود . خانم همسایه که نمیتواند این وضع را تحمل کند یک روز آقای کفاش را دعوت کرده و یک کیسه سکه طلا به او میدهد و از او می خواهد دیگر کار نکند و آواز نخواند . کفاش که بسیار قبول می کند و سکه ها را با خود به خانه می برد . کفاش می ترسد مبادا سکه ها را دزد ببرد و به همین علت برای مراقبت از آنها شب ها تا صبح بیدار می ماند و دیگر نمی تواند صبح ها بیدار شود و آواز بخواند. این مسئله برای کفاش مشکل ایجاد کرده و مرد آوازخوان و بشاش شهر را به مردی نگران ، عبوس و خواب آلود تبدیل کرده است . تا اینکه کفاش از این وضع خسته شده و سکه ها را به خانم همسایه پس می دهد .
مضمون دنیا طلبی (به معنای منفی) کلمه به خوبی در این نمایشنامه مطرح شده است.خانم همسایه از سکه هایش می گذرد تا به سعادت واقعی دست یابد.
در قسمتی از متن این نمایشنامه می خوانیم:
کفاش داخل خانه نشسته است ومشغول بازکردن کیسه /کیسه را بازمی کند وبا هزار سکه طلا روبه رو می شود/زبانش بند آمده وازتعجب نمی داند چه کند/
کفاش :ا ا ا ا ا اه ...ای... اینا که سکه طلاس ...
حتماً خانم همسایه اشتباه کرده ...آره ...آره...اینا رو اشتباهی به من داده ...
/ بلند شده وبه درخانه خانم همسایه می رود/ درمی زند/
کفاش :خانم همسایه ...خانم همسایه...
/ خانم همسایه دررا باز می کند.
همسایه: بله...آقای کفاش...
کفاش :فکر کنم...اشتباهی شده...این... هدیه من نیست...
همسایه: چرا؟
کفاش :آخه این تو پراز سکه های طلاس
همسایه: خب...
کفاش :یعنی شما اشتباه نکردین؟!!
همسایه :گفتم که آقای کفاش...شما باید بیشتر استراحت کنین...من فکر می کنم اینجوری دیگه نمی خواد به پول درآوردن فکر کنید...فقط سعی کنید صبح ها دیرتر ازخواب پاشید...
«سه نمایشنامه کودکانه» با شمارگان 3000نسخه از سوی نشر حوا منتشر شده است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
نام کتاب: پرواز پروانه خیال
به کوشش: منوچهر اکبرلو
پژوهشگر: شراره گلمحمدی
“پرواز پروانه خیال” که مجموعه نوشتارها درباره تئاتر کودک و نوجوان است، به کوشش منوچهر اکبرلو گردآورى و از سوی انتشارات نمایش منتشر شده است.
کتاب« پرواز پروانه خیال» به دو بخش عمده تقسیم مىشود؛ بخش اول شامل نوشتارها(25 مقاله از دستاندرکاران تئاتر کودک و نوجوان) و بخش دوم شامل پژوهشها(2 عنوان) مىشود. در بخش اول مىتوان نام گروهى از بهترین فعالان تئاتر کودک و نوجوان و موضوعات قابل تاملى را مشاهده کرد. بدیهى است که مرجع و منبع مناسب براى تئاتر کودک و نوجوان کمتر در دسترس است و هر چه در این زمینه تالیف و ترجمه شود به تدریج برآیند مطلوبى بر وضعیت صحنهاى و اجرایى آن خواهد گذاشت. مطمئنا وقتى افراد بیشترى بر تئاتر کودک و نوجوان مسلط شوند، به تدریج شاهد رشد و شکوفایى اینگونه مهم نمایشى خواهیم بود..
رحمت امینی، منوچهر اکبرلو، نغمه ثمینی، منصور خلج، حسن دولتآبادی، داوود کیانیان، اردشیر صالحپور، محمدرضا شمس، محمود فرهنگ، امیر مشهدىعباس، چیستا یثربى و محمدرضا یوسفى از جمله فعالان تئاتر کودک و نوجوان بودهاند که به طور پیوسته یا ناپیوسته در این عرصه حضور داشتهاند. همچنین در این مجموعه نام عباس جهانگیریان(پژوهشگر)، آناهیتا غنىزاده(پژوهشگر)، یدا... وفاداری(پژوهشگر)، عباس شادروان(بازیگر و مترجم) و امیرکیکاووس بالازاده(پژوهشگر) دیده مىشود.
موضوعاتى مانند « بهرهگیرى از بنمایههاى اساطیرى در تئاتر کودک و نوجوان» (امیرکیکاووس بالازاده)، “تکنیک فاصلهگذارى براى نمایش نوجوانان” (جواد رضائیان)، “نقش بازدارنده نمایش در رویاپردازىهاى مخرب کودکان” (حمید قاسمزادگان جهرمی)، “آیا عنصر روایت در ادبیات کودکان مانع اقتباس از این آثار در نمایشنامه است” (شکوفه ماسوری) و”تئاتر درمانى و جایگاه آن در تئاتر دانشآموزی” (چیستا یثربی) نیز در نوع خود از تازگى و بداعتى برخوردار است که مىتواند زمینه تفکر را درباره زمینههاى مختلف تئاتر کودک و نوجوان فراهم کند.
در بخش پژوهش، سمیه اسلامى کیاسرى به معرفى یک پژوهش از سیدعلى کاشفى خوانسارى تحت عنوان”فهرستگان نمایش کودک و نوجوان” مىپردازد.
در این بخش منوچهر اکبرلو”کتابنامه توصیفى نمایشنامههاى کودک و نوجوان منتشر شده در ایران، از آغاز سال 1380 تا شهریور ماه 1385` را منتشر کرده است. با مرورى براساس نویسندگان درج شده در این پژوهش(عبدالحى شماسی، سیدحسین فدایىحسین، منوچهر اکبرلو، اسماعیل همتی، سیمین امیریان، محمدرضا یوسفی، زهرا رفیعی، پروین قائمی، داوود کیانیان، اردشیر صالحپور، سعید تشکری، جواد ذوالفقاری، آزاده پورمختار، محمود فرهنگ، محمدحسین ناصربخت، حمید قلعه، حسن دولتآبادی،...) درمىیابیم که نه تعداد نویسندگان فعال و حرفهاى در این عرصه زیاد است و نه متنهاى چشمگیر و مشهورى از اینان تاکنون به صحنه آمده است. شاید در بین این متنها، عنوانهاى قابل تامل و مطلوبى هم باشد، اما از آن جا که اجراى تئاتر کودک و نوجوانان به طور پیگیر مطرح نمىشود، از بروز چنین متونى نیز در سطح حرفهاى جلوگیرى مىگردد.
آن چه پژوهشگر در جمع بندی پژوهش خود یادآورى مىکند، قابل تامل است. به عنوان مثال بخوانید:
«1- کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان در عرصه انتشار نمایشنامههاى کودک و نوجوان حضور مستمری ندارد.
2- در بخش خصوصى فقط چند ناشر فعالیت مىکنند که”عابد”، “آشنایی” و”قطره” از جمله این ناشران هستند.
3- گردآورنده این مجموعه، جز چند مورد، تمامى نمایشهاى کودک و نوجوان اجرا شده چند سال اخیر در سالنهاى رسمى شهر تهران را دیده است؛ نمایشهایی که اکثر ضعیف و سبک بودهاند.و البته بودهاند نمایشنامههایی که از متون قابل قبولى برخوردار بودهاند، اما هیچ کدام امکان انتشار نیافتهاند.
4- برخى نویسندگان هستند که از نظر کمی، عناوین زیادى را منتشر ساختهاند، اما اثر شاخصى در مجموعه آثار آنان یافت نمىشود. در زمینه انتشار نمایشنامه، بیشتر آثار، متعلق به ناشران دولتى و وابسته به آموزش و پرورش هستند. مشخصا انتشارات مدرسه و تربیت در این زمینه فعالیت مىکند.
موارد فوق هر یک به عنوان یک تیتر، قابلیت بررسى به صورت مقاله و یادداشت را داردتا از طریق رسانههاى جمعى با تاکید بر این موضوعات، با کمى و کاستىهاى موجود مقابله شود. مطمئنا نقد و نظر آدم را به خواست و تفکر وامىدارد تا نسبت به نواقص موجود و ضررهاى احتمالی، آگاهانهتر برخورد کند. اگر امروز نسبت به عواقب مسکوت ماندن و مهجوریت تئاتر کودک و نوجوان آگاهانه وارد عمل نشویم، در درازمدت شاهد بسیارى از نابهنجارىها خواهیم بود که ریشه در کم توجهى به فرهنگسازى و بالا بردن سطح فرهنگ عمومى در دوران کودکى و نوجوانى دارد.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
مخاطبین این کتاب در مرحله نخست ، مشتاقان تئاترند که درجستجوی دانش درباره تئاتر ویژه کودکان به خصوص کودکان سنین پنج تا چهاره سال هستند . این کتاب برای آموزگاران ، والدین ، مربیان پرورشی مدارس ، وسایر افراد علاقه مند نیز مفید است.
به هر حال نویسنده حد اقل دانش تاریخ و حرفه تئاتر را برای خواننده کتاب فرض کرده است . به عبارت دیگر ، این کتاب درباره چگونگی ساخت صحنه و دکور یا وسا یل صحنه وبرنامه ریزی ترین ها ، شناخت رئالیسم و از این قبیل نیست . برای این موارد تا کنون کتاب های خوبی به چاپ رسیده که دارای اطلاعات اساسی است ، وخواننده می تواند به آنها رجوع کند .
در این کتاب زمان زیادی برای تئاتر کودکانی که به وسیله کودکان اجرا می شود ( ودرکتاب « فن نمایش تفریحی »نامیده شده نیز اخنصاص داده نشده .البته منظور کوچک شماردن یا کم ارزش دانستن « فن نمایش تفریحی » نیست ،زیرا نمایش برای تفریح وسرگرم شدن در زمان تعطیل به هیج وجه در دنیای ما
کم ارزش نیست . هدف ما این است که نقش مناسبی به عنوان یک فعالیت متکی بر اجرا کننده به آن داده شود و آنرا با « تئاترکودکان » که متکی بر تماشاگراست متمایز کند.
کتاب به دو بخش « فلسفه » و« روش » تقسیم شده وهردورا دربرمی گیرد ،اما خواننده درمی یابد که در باره فلسفه بیشتر از روش بحث شده واین که حتی « روش ها » کمی بیشتر از فلسفه به کاربرده شده است . دلیل این عدم توازن آشکاراین است که درروش شناسی ،« تئاترکودکان » در اصل با « تئاتربزرگسالان»یکی است . اما به هر حال مجموعه ویژهای ازسنت های تاریخی، اهداف و توجه خاص به تکنیک برای تماشاگر کودک وجود دارد و زیرگروهی از تجربه تئاتر را به وجود میآورد. علاوه بر گروه سنی تماشاگرمخاطب این دو تئاتر، اختلاف مهم بین تئاترکودکان وتئاترسنتی بزرگسالان در آرمان فلسفه مستحکمی است که شالوده آنها را تشکیل می دهد و نتیجه مستقیم فلسفه های مطرح شده درکتاب ، کمک وتأکید برمطالعه وبررسی این فلسفه ها و روش شناسیها است.
معمولا برای روشن ساختن مفاهیم وروشها، لازم است مثالهایی آورده شود. متأسفانه نمایشنامههای عالی والگو برای کودکان نادر است و به سختی میتوان آنها را پیدا کرد. نویسنده سعی کرده مثال هایی را از تعداد محدودی نمایشهای بهتر بیاورد. گرچه جز داستان هنسل و گرتل بقیه برای خواننده ایرانی آشنا نیستند.
کسی که به راستی دست اندرکارتئاترکود کان است باید خود را وقف این هنر نماید. بدون شک اشخاص زیادی دراین رشته فعالیت می کنند که کارکردن درتئاترکودکان را(مناسب) یا (آسان) می دانند ولی اکثریت را آنهائی تشکیل میدهند که زندگی خودرا وقف ّّّآموزش وپرورش هنری کودکان کرده واز آرمان گرایی به دورهستند. درتئاترکودکان فعالیت هایی ازقبیل بازیگری، کارگردانی، نویسندگی وتهیه کنندگی بیش ازهرنوع دیگرتئاتروجوددارد، زیرا هد ف این است که چیزی برای کودکان ابداع شود.شاید به این دلیل که تئاترکودکان درپیشرفت بشریت تأثیردارد، وبنابراین به نوعی جاودانه وفنا ناپذیراست. شایدهم تئاترکودکان کوششی برای رهایی ونجات ارزش ها واصول اخلاقی ، ازاغتشاش تکنولوژی مدرن است ، وشاید کمک صمیما نه ای است به کودکان تا شخصیت خاص خویش رابیابند به هرحال نکته مهم این است که تئاترکودکان برمبنای فلسفه های دست اندرکاران این رشته ، قویأ به پیش می رود.
در بخشی از کتاب، مولف به طرح این پرسش بنیادین می پردازد که تئاترکودکان چیست وچرا وجود دارد.
وی بر این باور است که تئاترکودکان تئاتری است که درآن هیچ تما یزی برپایه طبقه ا قتصادی ، جنس ، نژاد، مذهب یا ملیت وجود ندارد. تئاترکود کان محلی است که اعضا مختلف تشکیل دهنده جمیعت ، درآن حضوردارند . تئاترکود کان برای تماشاگران خود، شادی می آفریندوبه آنها کمک می کند تا انسانهای بهتری با شند . با تمام این تفاصیل به تئاترکودکان توجه کمی می شود و از نظرحمایت و هزینه، مورد قضاوت دقیق قرارنمی گیرد.
تئاترکودکان وجهه کمی دارد وهنرمندان معدودی به آن روی می آورند ، ادبیات نمایشی درخورتوجهی ندارد با این همه ازنیروئی با لقوه برخورداراست که می تواند جمیعت را تحت تأثیرقراردهدوسنت تئاتری جدیدی بنیان نهد. هدف این تئاترچیست ؟ چرا درمقابل تمامی سختیها تلاش می کند تماشاگران خود را پیدا کند؟ محدودیت ها وامکانات آن کدام است؟
کتاب می کوشد به پرسش ها پاسخ دهد.
بخش اول با نام « فلسفه»، با همین بحث آغاز میشود و در ادامه تعریف واژه ها واصطلاحات آمده و از مواردی چون، هنرنمایش کودکان، فن شبیهسازی خلاقه، تئاترکودکان، تئاتر عروسکی،تئاترکودکان وسایرهنرها سخن به میان آمده است.
در فصل دوم با وضعیت تئاتر کودک در گذشته ، خانههای استقرار، انجمن ها ، تئاتر دردانشگاه، نوع حضور دولت، تئاترهای خصوصی، سازمان ها وانتشارات و... آشنا می شویم.
فصل سوم نیز به موقعیت تئاترکودکان دراروپا اختصاص دارد.
در فصل چهارم، گروه های سنی تقسیم بندی و تشریح شده اند و از مساله پداگوژی ( تعلیم و تربیت ) و روانشناسی درتئاتر ، همذات پنداری ، پایان های خوش و... مطرح شده اند.
فصل پنجم به مساله تئاترتوسعه اختصاص دارد. بازی طبیعی کودکان، سنت صحنه وتئاترخانواده از جمله سرفصل های این فصل هستند.
در بخش دوم کتاب،تحت عنوان « روش»، نمایشنامه نویسی برای تئاترکودکان بررسی شده است و عناصری چون قهرمان مطلوب، کشمکش مبهم، ساده سازی، اصول اخلاقی، معاصربودن وتنوع و ریتم تشریح شده اند.
در فصل کارگردانی برای تئاترکودکان نیز رهنمودهای کارگردانی، تنوع، انتخاب بازیگران و همذات پنداری، شرکت تماشاگر درنمایش و تعهد به خود آموزش داده شده اند.
در ادامه بازیگری برای تئاترکودکان مطرح شده است. آن چه در مباحث نظری در تالیفات داخلی کمتر بدان پرداخته شده است.عناوینی چون تماشاگران، نقش، واکنش، مسئولیت، نیازهای جسمانی، رشد بازیگر و محدودیت طرزفکر در این فصل مورد بحث قرار گرفته اند.
در فصل نهم طراحی برای تئاترکودکان،تخیل ونمایش های باشکوه ، رهنمودهای طراحی، انتظارات و دکور زنده وفعال آموخته شده اند و در انتها در فصل پایانی، درباره مدیریت برای تئاترکودکان، منابع اجتماعی،حمایت مالی و تولید،امکانات وتجهیزات، روابط عمومی و گیشه فروش بلیت سخن به میان آمده است.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!