گفتگو مربوط به مسایل رویت هلال ماه بین سید محسن قاضی میر سعید و مهرانی
گفتگو مربوط به مسایل رویت هلال ماه بین سید محسن قاضی میر سعید و علیرضا بوژمهرانی
عرض سلام دارم خدمت همه علاقه مندان به نجوم به ویژه رصد گران هلال ماه .
ماه نزدیک ترین همسایه زمین و تنها جرمی است که بشر توانسته با پیشرفته های علمی بر روی آن قدم گذارد . ماه از هزاران سال پیش به دلایل مختلف همیشه مورد توجه انسان بوده است . کاربردهای علمی و محاسباتی ماه آنقدر زیاد است که وقت پرداختن به آن در این مطلب نمی گنجد . در بین اجرام منظومه شمسی ما بیشترین اطلاعات را از ماه داریم وشناخته شده ترین جرم آسمان برای ما است . اما همین جرم شناخته شده و در دسترس ما دارای پیچیدگیهای خاصی است .این پیچیدگیها تا آنجا بیش می رود که نیوتن با همه دانشهای منحصر به فردی که داشت می نویسد: ( تنها جرم آسمانی که هر گاه بر روی آن تمرکز می کنم و به مسایل پیرامون آن می پردازم با سردرد گرفتن از جای خود بر می خیزم ،ماه است ).
پیچیدگیهای ماه علاوه بر برسی از دیدگاههای علمی ازنظر مذهبی به ویژه برای ما مسلمانان نیز اثر گذار و قابل برسی است . چه این پیچیدگیها باعث اثر گذاری در تقویم و انجام اعمال دینی می شود. به همین جهت پرداختن به این ویژگی ها به طورمباحثه شاید بیشترین اثررا در پرداختن به مسایل خاص علمی دارا می باشد به طوری که کمتر کتاب یا نشریه ای بتواند با اطلاعات قدیمی تر خود نسبت به این مباحثات روزرقابت نماید. آنچه گفته شد مقدمه ای بود برگفتگوی علمی بین آقایان سید محسن قاضی میر سعید وعلیرضا بوژمهرانی که هر کدام پیشینه ای علمی و تجربی در رویت هلال ماه دارند . امید است بسیاری از جوانان و علاقه مندان به این بحث علمی بتوانند سوالاتی را که احتمالاً مدتها است در ذهن دارند و شاید منبعی برای یافتن پاسخ نیافته اند از این طریق پاسخ گیرند . اگر علاقه مندان پس از مطالعه این مباحث که در قالب نامه بیان شده است سوالاتی را نیز داشتند می توانند از طریق آدرس پستی astadmin@roshd.ir
سوالات خود را مطرح نموده تا پاسخ آن ارسال شود.
لازم به توضیح است که بخش نجوم سایت رشد از ماهها قبل محاسبات پیش رصدی و رصدهای مربوط به هلال هر ماه را که توسط راصدان هلال ارایه می شود در اختیارعلاقه مندان قرار میدهد.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
تغییرات اساسی در مبانی رویت هلال ماه
دوشنبه 16 اردیبهشت ماه سال جاری ، با آشکار سازی هلال پیر ربیع الثانی و هلال جوان جمادی الاولی ، فصل نوینی در رویت هلال ماه گشوده شد. در این رصد بی نظیر و استثنائی تمامی رکوردهای مهم رویت هلال ( در بخش آشکار سازی ) شکسته شد ، پایه ی برخی از مبانی علمی در مورد شکل گیری که تاکنون فصل الخطاب اکثر قریب به اتفاق رصدگران هلال ماه بود فرو ریخت و در نهایت ، مشخص شد که در بین پارامترهای مختلف هلال ماه ، کدام پارامترها از نظر علمی و رکوردگیری حائز اهمیت بیشتری نسبت به سایر پارامترها هستند. رکوردهایی که در این رصد بدست آمده است عبارت اند از :
1- رکورد سن هلال پیر ( با سن منفی چند دقیقه – توضیح اینکه آقای مارتین زمان دقیق را اشاره نکرده است )
2- رکورد کمترین جدائی زاویه ای بین ماه و خورشید
3- رکورد سن هلال جوان ( فقط 4 دقیقه پس از مقارنه )
4- رکورد وداع تا دیدار ( احتمالا` حدود 10 دقیقه ! )
این رصد و رصدهای قبلی آقای مارتین ، حد نظری آندره دانژان را به چالش جدی کشیده است و شاید مناسب باشد اگر از این پس بگوییم ` حد دانژان ، حد رویت پذیری هلال با ابزار است و نه حد شکل گیری هلال `. از سوی دیگر ، آشکار سازی هلال ماه در جدائی زاویه ای نزدیک به 5 درجه ، بازخوانی گزارشهای رویت هلال در جدائی کمتر از 7 درجه را ضروری میسازد. البته پرواضح است که رسیدن به جوابی مطمئن در زمینه حد دانژان ( با تعریف جدیدی که عرض شد ) ، مستلزم داشتن گزارشهای رصدی بیشتری است.
آقای مارتین در گزارش خود اشاره میکند که با بدشانسی روبرو شده و درست در زمان مقارنه ، حضور یک لکه ابر در محل قرار گرفتن ماه ، مانع از این شده است تا در لحظه مقارنه از هلال ماه عکس بگیرد. با توجه به اینکه آقای مارتین آخرین عکس قبل از مقارنه و اولین عکس بعد از مقارنه را در فاصله زمانی بسیار کوتاه ( احتمالا` کمتر از 10 دقیقه ) گرفته است ، دور از ذهن نیست اگر تصور کنیم ، در صورت فقدان آن ابر زیبا ، ایشان قادر بود هلال ماه را در زمان مقارنه نیز آشکار نماید. حال با این تصور که آقای مارتین میتوانسته در لحظه مقارنه از هلال عکس بگیرد ، این پرسش مطرح میشود که آیا رکورد سن هلال کماکان ارزش قبلی خود را دارد؟ وقتی به سن صفر میرسیم ، سن هلال پیر و هلال جوان چه معنایی دارد؟ رکورد وداع تا دیدار چه اندازه است؟ چه تفاوتی بین سن مثبت و یا منفی هلال وجود دارد و اصولا` ، آیا تفاوتی هست؟
این رصد ثابت میکند که هر چند رکورد سن هلال از یک ارزش تاریخی برخوردار است ( که البته باید در نظر داشت ارزشهای تاریخی در طول تاریخ ممکن است دستخوش تغییرات زیادی شوند ) ، اما ارزش علمی پارامترهایی نظیر جدائی زاویه ای و ضخامت بخش میانی هلال ، به مراتب بالاتر از سن هلال است.
در نمونه ای دیگر نیز میتوان برتری علمی این دو پارامتر را شاهد بود. هلال پیر جمادی الاولی 1429 در نیمروز سه شنبه 14 خرداد ماه جاری در موقعیتی جالب و جذاب قرار میگیرد. در ساعت 12:49 به وقت رسمی ایران ( با در نظر گرفتن ساعت تابستانی ) و در اصفهان ، هلال ماه با سن منفی 11 ساعت و 4 دقیقه در جدائی زاویه ای 8.225 درجه از خورشید قرار میگیرد. ضخامت هلال در این زمان ، با ضخامت هلال شامگاهی ربیع الثانی 1427 که توسط آقای شریفی در خرمن کوه و در روشنایی روز رویت شده است ، برابر خواهد شد. این رصد میتواند رکورد سن هلال را بشکند در حالیکه جدائی زاویه ای ماه و خورشید حدود 1 درجه بیشتر از رکورد ثبت شده ی آقای شریفی است.
رویت هلال و مبانی نظری آن ، دستخوش تغییرات اساسی شده است. رصدگران ایرانی اگر میخواهند کماکان در عرصه بین المللی این رشته از نجوم خوش بدرخشند ، میبایست خود را با این تغییرات هماهنگ نمایند.
دوشنبه ٦ خرداد ،۱۳۸٧ - علیرضا مهرانی
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
بنام خداوند جان و خرد
دوست و استاد محترم جناب آقای بوژ مهرانی با سلام و عرض ادب ایمیلی از جنابعالی
دریافت داشتم که فرموده بودید اگر کسی مطلبی به نظرش می رسد بیان کند من ابتدا تمی
خواستم وارد این مسئله شوم اما ادامه این گفتار و بخصوص سطور پایانی که جنبه دیگری داشت من را ترغیب نمود تا چند کلمه ای را بیان کنم اما قبل از ان توضیح مختصری را لازم می دانم که به عرض دوستان برسانم، شاید دوستانی که این مطلب را می خوانند به ارتباط بسیار نزدیک من وشما آشنا نباشند و یا شاید کمتر این موضوع را بدانند که من و شما سالهاست که همدیگر را می شناسیم ومن به نوبه خود به داشتن چنین دوستی افتخار کرده و بارها از مباحثی که فرمودید فیض برده ام ، من معتقدم بحث در مبانی علمی عامل شکوفایی در آن علم است.
در نامه خود اشاره داشتید به دوشنبه 16 اردیبهشت ماه سال جاری ، با آشکار سازی هلال پیر ربیع الثانی و هلال جوان جمادی الاولی ، فصل نوینی در رویت هلال ماه گشوده شد. در این رصد بی نظیر و استثنائی تمامی رکوردهای مهم رویت هلال ( در بخش آشکار سازی ) شکسته شد من متوجه منظور شما از شکسته شدن رکوردهای مهم بخش آشکار سازی نشدم مگر در این زمینه رکوردهای به عمل آمده است؟ مثلا 10 تا رکورد ! . بعد بیایم بگوییم اقای مارتین رکورد بی نظیر و استثنایی را شکسته اند ، من فکر می کنم باید مسائل پیش آمده را بهتر از این بررسی کنیم ، ببینید 18 سال قبل که شروع به رصد کردم فقط منتظر رصد هلال شامگاهی و صبحگاهی نشدم اگر در مورد هلال در روز صحبت می کنیم کاملا به آن واقفم و می دانم دوستانی که توانسته اند هلال های خوبی را در روز رویت کنند کار کوچکی نکرده اند و همه می دانیم که شروع ان نیز از طرف ایرانیان بوده ، همچنین اشکارسازی از هلال از پشت دوربین نیز کار خودمان است من از یک هلال 81 صدم درصدی از طریق نگاتیو کردن دوربین هندی کم فیلم تهیه کردم و در آرشیوم دارم به نظر من این کار یک نوع آشکار سازی متعارف است چون از پشت دوربین هلال را می دیدم حال اگر عکسی از آسمان بگیرم وبعد هلال را از ان عکس با پردازش بیرون بیاورم یک کار غیرمتعارف اما تخصصی انجام داده ام که حجت شرعی ندارد چون من باچشم خودم آنرا ندیده ام برای همین است که علما ی مذهبی ودانشمندان هلالی آنرا نمی پذیرند، همین هلال رمضان گذشته را در نظر بگیرید کاری که جناب احمدیان و جناب ثامنی کردند چقدر زیبا بود ، اینطور که من شنیده ام آقای احمدیان به زحمت و سختی از تلسکوپ خود هلال را دیده اند یا شاید هم ندیدند من به درستی نمی دانم ، اما با پردازشی که کرده اند عکسی بسیار زیبایی ظاهر شده در صورتی که خود جناب عالی همین هلال را با دوربین دوچشمی رویت کرده اید حال خود بگویید یکی هلال را دیده عکسی ندارد یکی هلالی را به سختی دیده یا اصلا به فرض ندیده ولی عکسی به ان واضحی و زیبایی دارد ما باید کدام را قبول کنیم اولی یا دومی یا هر دو را ؟ اما تا انجا که یادم هست شما نیز در آنموقع پردازش را قبول نداشتید ،اقای عباس احمدیان را من به خوبی می شناسم و از دقت کارهایش با خبرم و یک نصفه روز به دقت به حرفایش گوش داده و چند بار هم با هم تلفنی صحبت داشته ایم ایشان با پشتکاری که داشته اند نشان داد که قابلیت کارهای خوبی را دارد او با تلسکوپ به خوبی و در پردازش عکس به زیبایی عمل می کند یا آقای ثامنی ایشان نیز از هلال ماه عکس گرفته اند اما پس از پردازش ، اما سی سی دی یک مطلب جدیدی است که باید بیشتر به ان پرداخت. اصولا اشکار سازی به وسیله امواج با رویت و عکاسی تفاوت زیادی دارد این سه حالت کاملا با هم فرق می کنند ممکن است خیلی ها حتی بین دومی و سومی تفاوتی نگذارند اما قطعا بین رویت و اشکار سازی تفاوت زیادی است ، اینجانب همانطور که در سایت گروه غیر حرفه ای نیز عرض کرده ام در 12 نوامبرسال1996 موشک یا فضا پیمایی که به فضا پرتاب شده بود در خارج از جو در تاریکی توانست 3 نقطه نورانی ازماه را به ثبت برساند انهم حدود 2 ساعت پس از مقارنه در ان موقع جدایی زاویه ای ماه از خورشید 3 درجه و 23 دقیقه قوسی و فاز ماه 11 صدم درصد بود شما می دانید که در لحظه مقارنه فاز ماه می تواند بین صفر تا حدود 25 صدم درصد تغییرات داشته باشد همانطور که جدایی زاویه ای ماه نیزمی تواند از صفر تا حدود 5 درجه تغییرکند ، باید قبول داشت که این سه نقطه نورانی هرگز در بهترین شرایط ممکن از دید ناظر زمینی با قویترین ابزار نیز قابل مشاهده نبودند اما اگر در ان موقع سی سی دی وجود داشت ! قطعا آقای مارتین یا هر کس دیگری که با سی سی دی کار کرده آنرا اشکار می ساخت ، اما نمی توانست آنرارویت کند، ضمن اینکه کاری که آقای مارتین انجام داده شروع یک تحول در امر آشکار سازی است همانطور که می دانیم اشکار سازی با سی سی دی تفاوت بسیار زیادی با رویت دارد شما از طریق امواج ماه می توانید در زمان مقارنه کمترین اثری که با کمترین جدایی زاویه ای ماه از خورشید بوجود می اید مرِِیی کنیددر واقع فیلتری که در عکس اقای مارتین دیده می شود همه کارها را انجام می دهد آشکار کردن نور مادون قرمز، در صورتی که رویت با چشم یا دوربین رویت نور مرئی است نه امواج غیر مرئی بهتر است مثالی بزنم دوربین های نظامی دید در شب نیز تقریبا همین کار را می کند ، شما بوسیله این دوربین می توانید دشمن را ببینید در صورتی که اگر این دوربین را نداشته باشید در تاریکی مطلق به هیچ وجهی چیزی دیده نمی شود اما اگر یک کبریت روشن کنید ان فرد جلوی دیدگان ماست در اینجاست که فرق امواج مرئی و غیر مرئی مشخص می شود آقای مارتین با آنهمه وسیله کار خارق العاده ای انجام نداده هنر در رویت اجسام با چشم در درجه اول ودر درجه دوم با ابزاری است که جسم را بزرکتر از انچه هست نشان می دهند مثل دوربین یا تلسکوپ.
مرقوم فرمودید. مشخص شد که در بین پارامترهای مختلف هلال ماه ، کدام پارامترها از نظر علمی و رکوردگیری حائز اهمیت بیشتری نسبت به سایر پارامترها هستند.
مستحضرید من سالهاست هلال ماه و بهتر بگویم هر روز اگر هوا خوب باشد ماه را حتی در ساعت پایانی شب یا در روز رصد می کنم این کار را نیز امروز شروع نکرده ام حدود 18 سال پیش با یک دوربین 35*7 با توجه به امکانات این دوربین هلال در روز زیادی را دیده ام و هم اکنون نیز می بینم اما چون دوربین قوی ندارم از رصد هلال های بحرانی محرومم اما خوب میدانم کدام هلالها بهتر رویت می شوند و ارزش کدام رصد بیشتر است وباز میدانم در دنیا افرادی هستند که می دانند چرا باید سن هلال را ملاک اول رویت قرار داد و اینجانب نیز همین را قبول دارم نه به خاطر ایکه نفر اولم بلکه این یک قاعده کلی است که نه من انرا تعریف کرده ام نه شما نه سینات ونه هیچ کس دیگر این یک قاعده منطقی – اصولی – و علمی است که با گذشت تاریخ علی رغم اشاره شما هرگز دستخوش تغییرات نخواهد شد چون سن هلال از لحظه شروع مقارنه است ( که البته ان مقارنه ای که در دنیا مرسوم است نه مقارنه مورد ادعای اقای اوده و استم و شاید اندک افرادی که ندانسته و غیر علمی انرا پذیرفته اند ) تا زمانی که ماه در افق رویت شود این تعریفی غیر قابل تغییر در باره سن هلال ماه است چه من رکوردار باشم چه نباشم، چه این رکورد متعلق به شما یا هر کس دیگری باشد.
مرقوم فرموده اید این رصد و رصدهای قبلی آقای مارتین ، حد نظری آندره دانژان را به چالش جدی کشیده است و شاید مناسب باشد اگر از این پس بگوییم ` حد دانژان ، حد رویت پذیری هلال با ابزار است و نه حد شکل گیری هلال `. از سوی دیگر ، آشکار سازی هلال ماه در جدائی زاویه ای نزدیک به 5 درجه ، بازخوانی گزارشهای رویت هلال در جدائی کمتر از 7 درجه را ضروری میسازد. البته پرواضح است که رسیدن به جوابی مطمئن در زمینه حد دانژان ( با تعریف جدیدی که عرض شد ) ، مستلزم داشتن گزارشهای رصدی بیشتری است.
جناب مهرانی دقت کنیم حد نظریه دانژون تجربی است نه تقریبی ، ببینید اندازه حد تجربی دانژون مقدارکشیدگی زاویه ای ماه است برای ناظر زمینی ( 7 درجه ) نه برای موشک و فضا پیمایی که به خارج از جو پرتاب شده که البته در سطور بالا به ان اشاره کردم ، دقت کنیم برای سطح زمین زمانی که ماه در نزدیگی افق قرار دارد نه حتی در سمت الراس ، و اتفاقا کاری که دوربین موشک در سال 1966 و آقای مارتین در این یکی دوسال کردند دقیقا دقت عمل حد دانژون را می رساند ومن بیشتر به این تجربه می رسم که شاید در 7 درجه نیز نتوان هلال ماه را دید جه رسد به کمتر از ان، ضمن اینکه در خارج ازجو پس ازگذشت 2 ساعت از مقارنه هلال ماه با جدایی کمی بیشتر از 3 درجه به صورت 3 نقطه که یکی از انها پر نور بوده دیده شده حال اگر همان وقت از زمین با ابزار ماه را می دیدیم ایا اثری از ماه دیده می شد ؟ قطعا جواب منفی است ، وقتی آقای مارتین در فاصله ای دور تر از افق که لایه جو بسیار رقیق تر است هلال را با جدایی حدود 4 درجه اشکار می کند ایا نباید حد دانژون را پذیرفت و به او آفرین گفت ، نوری که بیش از 350000 کیلومتر را طی کرده از لایه های ضخیم جو در افق عبور و به چشم ما میرسد با نوری که در فاصله ای بیش از افق از لایه نازکتری عبور کرده و در نهایت با نوری که در خارج از جو از ماه میبینیم فرقی ندارد ؟ اگر کسی امد و نظریه ای داد منوط به اینکه در سمت الراس با فلان جدایی زاویه ای می توان هلال را دید دیگر به دانژون ارتباطی ندارد چون وارد مقوله و بحث دیگری می شویم همان طور که کسی امد و با 8 ساعت سن هلال را با تلسکوپ در روز دید در انجا نیز سن هلال فرق می کند او در مکانی هلال را دیده که کاملا با سطح افق تفاوت بنیادین دارد کما اینکه تفاوتهایی نیز بین رویت هلال صبحگاهی و شامگاهی وجود دارد، اینها مطالبی است که نه یک شبه به ان رسیده ایم و نه می توانیم یک شبه انرا تغییر دهیم .
فرمودید دور از ذهن نیست اگر تصور کنیم ، در صورت فقدان آن ابر زیبا ، ایشان قادر بود هلال ماه را در زمان مقارنه نیز آشکار نماید. حال با این تصور که آقای مارتین میتوانسته در لحظه مقارنه از هلال عکس بگیرد ، این پرسش مطرح میشود که آیا رکورد سن هلال کماکان ارزش قبلی خود را دارد؟ وقتی به سن صفر میرسیم ، سن هلال پیر و هلال جوان چه معنایی دارد؟ رکورد وداع تا دیدار چه اندازه است؟ چه تفاوتی بین سن مثبت و یا منفی هلال وجود دارد و اصولا` ، آیا تفاوتی هست؟
قطعا بدانید که با سی سی دی می توان در لحظه مقارنه آثاری از هلال ماه را اشکار ساخت و اگر آن تکه ابر زیبا نیز وجود نداشت آقای مارتین سن ماه ! با سی سی دی را صفر می کرد و این خود نیز ازبرکات وجود تکنولوژی در عصر جدید است ، اما همانطور که گفتم سن هلال یک تعریف عملی و علمی است برای رویت چشم انسان ، به نظر می رسد ما دو مقوله کاملا متفاوت را با هم مخلوط کرده ایم و اگر همینطور ادامه دهیم در اینده نه چندان دور برای جداسازی این واژه ها باید تلاش بسیار زیادی کرد، و من معتقدم از همین امروز منطقی – علمی – بدون هیچ واهمه ای باید اعلام کنیم تشریک مساعی با بزرگان این رشته که سالاست در این زمینه کار می کنند می تواند به ما کمک کند تا هر موضوعی را در جای خودش و البته تفکیک و مجزا به بررسی ان بپردازیم مخلوط کردن مباحثی که با هم همخوانی ندارند جز سردرگمی حاصلی ببار نخواهد.
فرموده اید این رصد ثابت میکند که هر چند رکورد سن هلال از یک ارزش تاریخی برخوردار است ( که البته باید در نظر داشت ارزشهای تاریخی در طول تاریخ ممکن است دستخوش تغییرات زیادی شوند ) ، اما ارزش علمی پارامترهایی نظیر جدائی زاویه ای و ضخامت بخش میانی هلال ، به مراتب بالاتر از سن هلال است.
همانطور که گفتم اصل و معنای سن هلال در طول تاریخ دستخوش تغییر نخواهد شد چون یک تعریف مهم اما ساده ای دارد اما در مورد ارزش جدایی زاویه ای و ضخامت میانی هلال ، ایا بهتر نیست شما نیز با مراکز بین المللی تبادل نظر کنید شاید آنها با نظر شما موافق باشند چون تا آنجا که من مطلع شدم آنها فقط به سن هلال شامگاهی و بعد به جدایی زاویه ای بیشترین بها را می دهند ( رجوع شود به 4 مقاله اسکای اند تلسکوپ سال 2004 تا 2008 ) حتی رصد و رکورد هلال در روز – رصد در هواپیما – و هلال صبحگاهی را غیر متعارف می دانند ، شما می توانید ایمیلی به آقای سینات بزنید و دلیلی را که ایشان وافراد قبل از ایشان که متصدی این امور بودند را بپرسید و حتی می توان با آقایان داگت – ویونگر – شفر – و غیره مشورت کرد و علت را جویا شد که چرا هیچ سخنی از آشکار سازی با سی سی دی نیست ، حتی آقای اوده که من با ایشان بر سر موضوعاتی اختلاف نظر دارم در مورد سی سی دی گفته که ملاک قبول برای رویت نیست چه رصد به سن هلال – جدایی زاویه ای – ضخامت میانی و غیره ...
فرموده اید رویت هلال و مبانی نظری آن ، دستخوش تغییرات اساسی شده است. رصدگران ایرانی اگر میخواهند کماکان در عرصه بین المللی این رشته از نجوم خوش بدرخشند ، میبایست خود را با این تغییرات هماهنگ نمایند. من هنوز متوجه این تغییرات اساسی که فرموده اید نشده ام مگر اتفاق تازه ای افتاده که ما خبر نداریم ، قطعا رصدگران عزیز ایرانی می خواهند مثل همیشه در دنیا بدرخشند اما هیچ نیازی نیست که خودشان را با تغییراتی که شما فرمودید هماهنگ کنند مگر رصد هلال ماه یک علاقه شخصی نیست مگر می توان به صرف یک برداشت به نظر من بدون ارتباط با رویت هلال ماه خودشان را با مسائلی هماهنگ کنند که ارتباطی با رویت هلال ماه ندارد چون رصد گران ایرانی همگی با تلسکوپ و دوربین و با کمترین امکانات توانسته اند جوانترین هلالها و کمترین جدایی زاویه ای را در جهان نصیب خود کنند و بعید می دانم من و امثال من که در این مملکت کم هم نیستنداجازه دهند کاری که آقای مارتین انجام داده اما ارتباطی به رویت با چشم مسلح وغیر مسلح ندارد کوچکترین خللی در برنامه های پیش روی انها داشته باشد .
به امید موفقیت روز افزون رصدگران پر تلاش ایرانی در تمامی صحنه های بین المللی.
با احترام سید محسن قاضی میرسعید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
نامه ی حضرتعالی را که حاوی مطالب عالمانه ، دقیق و کامل بود مطالعه کردم. خوشحالم که دوباره این افتخار نصیب بنده و سایر دوستان شد تا از محضر شما استفاده کنیم. مراتب ارادت بنده به حضرتعالی و دوستی ما سابقه ای طولانی دارد و آنچه که این پیوند را محکمتر نموده است همین رویکرد استاد و شاگردی است که بین ما وجود دارد و شما در مقام استادی پیشکسوت ، مطالب شاگردان خود را بازگشایی میفرمایید و از این طریق بر دانش ما می افزایید. جسارتا` در ارتباط با فرمایشات حضرتعالی چند نکته را عرض میکنم :
1-همانگونه که شما فرموده اید مقوله ی آشکار سازی اصولا` قابل مقایسه با رویت چشمی ( مسلح و یا غیر مسلح ) نیست. منتهی همانند تکنولوژی فضایی که در ابتدا برای ماموریتهای فضایی استفاده میشود اما با گذشت زمان برخی از دستاوردهای این تکنولوژی ، در زندگی روزمره انسانها نیز کاربرد پیدا میکند ، ورود دقیق و هدفمند به موضوع پردازش تصویر و آشکار سازی هلال ، ممکن است دستاوردهایی در زمینه رویت هلال ( در طیف نور مرئی ) به همراه داشته باشد که در مباحث تئوری و یا عملی رویت در طیف مرئی بکار آید. همچنین ، موضوع آشکار سازی هلال در طول موجهای مختلف و با ابزار گوناگون ( صرفا` از دید علمی و بدون در نظر گرفتن عدم حجیت شرعی آن ) ، در حیطه نجوم غیر حرفه ای و یا حتی حرفه ای قرار دارد و رصدگران ما میتوانند با ورود به این عرصه ، برنامه ها ، تحقیقات و پروژه های مختلفی را انجام دهند.
2-با توجه به فرمایشات شما و توضیحات آقایان رستمی و ابراهیمی ، وجود تفاوت بین رصد هلال در روز و رصد هلال بر روی افق ( شامگاهی و یا صبحگاهی ) قطعی شده است. اما بنده هم اکنون با یک چالش فکری جدی روبرو هستم که از محضر شما در این زمینه راهنمایی میخواهم. حضرتعالی قبلا` در مورد برتری پارامتر سن هلال نسبت به جدائی زاویه ای فرموده بودید که هرگاه رکورد سن شکسته شود ، رکورد جدائی نیز قطعا` شکسته خواهد شد اما عکس این موضوع صادق نیست. این فرمایش کاملا` صحیح است. اما در مورد آخرین هلال صبحگاهی جمادی الاولی 1429 ( 13 خرداد ماه ) شرایط میتواند بگونه ای پیش رود که در صورت رویت شدن هلال در حوالی ظهر ، رکورد سن هلال به حدود 11 ساعت ( تا مقارنه ) برسد اما جدائی زاویه ای حدود 8.5 درجه است. آیا مبنایی که حضرتعالی فرموده اید مختص هلالهای شامگاهی و صبحگاهی است؟ آیا رکوردهای هلال در روز را میتوان با رکوردهای هلالهای شامگاهی و یا صبحگاهی مقایسه کرد؟ در مورد هلال در روز ، فرقی بین رکورد سن هلال بعد از مقارنه با سن هلال قبل از مقارنه نیست. آیا در مورد هلالهای شامگاهی و صبحگاهی هم همین حکم جاری است؟
3-در مورد حد دانژان و ارتباط آن با هلالهای نزدیک افق به نکته ی بسیار ظریفی اشاره فرموده اید. به دوستان توصیه میکنم این بخش از فرمایشات جناب میر سعید را با دقت بیشتری مطالعه کنند. در این رابطه هم این پرسش را دارم که چه رازی در این نهفته است که دانژان هیچ هلال با جدائی کمتر از 10 درجه را رویت نکرده است اما حد 7 درجه را برای شکل گیری هلال ( و یا رویت آن ) مطرح میکند؟ آیا با این رویکرد ، میتوان حد دانژان را ، حدی تجربی نامید؟
4-مطالب دیگری هم در ذهن دارم اما چون این مطالب وابستگی تام با پرسشهایی که در بندهای 2 و 3 مطرح کرده ام دارد ، در زمانی دیگر آن را عرض خواهم کرد.
با تقدیم احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
11 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
به نام خدا
دوست و استاد محترم جناب اقای بوژ مهرانی با عرض سلام و ارادت و تشکر از لطفی که به اینجانب داشتید ، بدون تعارف عرض کنم اینجانب همیشه از بیانات جناب عالی در هر مقطعی سود برده و امیدوارم که سعادت داشته باشم باز هم از فرمایشات شما دوست عزیز بهره مند شوم ، در ارتباط با سن هلال که سوال فرمودید باید عرض کنم من تعریف متعارف و کلی سن هلال را عرض کردم ،مقدار زمانی پس از لحظه مقارنه تا اولین لحظه رویت هلال ماه در افق غربی را سن هلال شامگاهی می گوییم و طبیعی است عکس این حالت برای هلال صبحگاهی نیز صادق است اما متعارف نیست ولی این بدان معنا نیست که سن منفی هلال ارزشی نداشته باشد کما اینکه در جدول رکوردها دوستان اسم اینجانب را درج می کنند ، اما رویت هلال در روز مطلب دیگری است من در مور هلال در روز همانطور که در سایت گروه حرفه ای گفته ام ، مطالبی را نگارش خواهم کرد اما چون سوال حضرت عالی را نمی توان به بعد مکول کرد بر خود واجب میدانم تا در خور بضاعتم مطالبی را برای جناب عالی و دوستان عرض کنم .
همانطور که می دانیم قسمتی از نور هلال به هنگام عبور از جو جذب ذرات موجود در جو قرار گرفته و مقداری نیز به همین دلیل پراکنده می شود و بخشی از نور باقی مانده به چشمان ناظر زمینی خواهد رسید، بدیهی است این مقدار در تمام نقاط به یک اندازه نیست هر چه طول مسیر نور در درون جو بیشتر باشد نور کمتری به ناظر میرسد و دقیقا نوری که از هلال در افق به ناظر می رسد به خاطر طولانی بودن مسیر کمتر از میزان نوری است که از سمت الراس به ناظر می رسد که دلیلش همان کوتاه تر بودن مسیردر سمت الراس نسبت به ناظر زمینی است، به همین دلیل به هیچ وجهی نمی توان دو رصد متفاوت را با یک معیار اندازه گرفت انهم به عنوان سن هلال ، اگر اشتباه نکرده باشم میزان رقیق بودن هوا در سمت الراس نسبت به لبه افق 1 به 11 است یعنی 11 برابر شانس رویت هلال در روز نسبت به زمان غروب خورشید بیشتر است اما نور شدید خورشید در هلال های بحرانی مانع از رصد ساده در روز می شود ، حال اگررصدگر توانمندی بتواند هلالی را با جدایی زاویه ای 8.30 درجه در روز رصد کند احتمال رصد ان در شامگاه نیز وجود دارد اگر ارتفاع و مکث ماه اجازه دهد چون به هنگام غروب خورشید دیگر ان تشعشع نورانی خورشید وجود ندارد و چه بسا بایک ابزار اپتیکی ساده نیز هلال شامگاهی دیده شود اما اگر همین هلال با همان مشخصات جدایی زاویه ای8.30درجه ای که در روز ودر هنگام غروب خورشید دیده شده اند در ارتفاع 15 درجه ای از افق قرار بگیرد و ارتفاع خورشید 7 درجه از افق باشد دیگر نمی توان هلال ماه را با همان ابزاری که در سمت الراس دیده ایم مشاهده کنیم و بهتر بگویم معتقدم هرگز نمی توانیم چون در ارتفاع 15 درجه ای از افق لایه های جو هنوز به میزان قابل توجه ای از سمت االراس ضخیم تر است لذا هرچه به افق نزدیک شویم هم شکست نور بیشتر است وهم اختلاف منظر در صورتی که هرچه از افق دور شویم از شکست نور و اختلاف منظر کاسته می شود این سه عامل که البته عامل اول قویترین ان است باعث رویت هلال ماه در شرایط مناسب – سیاره های عطارد – زهره – مریخ – مشتری – و زحل و بعضی از ستارگان در روز است ، برای همین است که رویت هلال شامگاهی با رویت هلال در روز دو مقوله کاملا جداهستند که نمی توان انها را دریک ترازو قرار داد ومقایسه کرد ما می توانیم هلالهای شامگاهی را با هم ، هلالهای صبحگاهی را با هم و هلال درروز را با هم مقایسه کنیم ، پرسیده اید ایا رویت هلال در روز 13 خرداد به هنگام ظهرکه سن ان 11 ساعت اما جدایی زاویه ای ان 8.5 است می توان به هلال شامگاهی تعمیم داد باید عرض کنم خیر برخلاف اینکه در هلال شامگاهی هرچه سن کمتر باشد جدایی زاویه ای قطعا کمتر است ولی اگر جدایی زاویه ای کم بود الزامی نیست که سن هلال کمتر باشد در مورد هلال در روز اینطور نیست می توان هلالی را در روز با منفی و به اضافه 8 ساعت سن رویت کرد اما جدایی زاویه ایی ان می تواند 8.5 درجه باشد برای همین است که اصرار دارم این دو مقوله رصد را باید کاملا از هم جدا کرد و برای هریک سن مخصوص خودش و جدایی زاویه ای مخصوص را لحاظ کرد که البته تا حدودی نیز بین هلال صبحگاهی و شامگاهی نیز تفاوت های وجود دارد که انشاءالله در مقاله سایت گروه غیر حرفه ای به ان خواهم پرداخت ، ضمنا یاداور می شوم در سمت الراس دیگر جدایی زاویه ای ماه با خورشید چه از لحاظ توپوسنتریک و چه از لحاظ ژئو سنتریک تفاوت قابل توجه ای نخواهند داشت در صورتی که در افق این دو با هم تفاوت اساسی دارند.
فرمودید در مورد حد دانژان و ارتباط آن با هلالهای نزدیک افق به نکته ی بسیار ظریفی اشاره فرموده اید. به دوستان توصیه میکنم این بخش از فرمایشات جناب میر سعید را با دقت بیشتری مطالعه کنند. در این رابطه هم این پرسش را دارم که چه رازی در این نهفته است که دانژان هیچ هلال با جدائی کمتر از 10 درجه را رویت نکرده است اما حد 7 درجه را برای شکل گیری هلال ( و یا رویت آن ) مطرح میکند؟ آیا با این رویکرد ، میتوان حد دانژان را ، حدی تجربی نامید؟
باید عرض کنم دانژون بر حسب تجارب رصدی که داشت به میزان 7 درجه رسید درست است که او در ان زمان ابزارهای فعلی را نداشت یا بهتر بگویم اگر هم داشت ایا چنین هلال های برای او بوجود امدند و او آنها را رصد نکرد ؟ ! اما نکته اصلی در اینجاست ایا اقای مک نالی یا دوستانی که حد دانژون را 5 درجه می دانند ایا خود تجربه رویت آنرا داشته اند که حالا ما از دانژون خورده می گیریم ، نه به هیچ وجهی نمی توان نه از آقای دانژون خرده گرفت نه از آقای مک نالی نه از سایر دوستان به چه دلیل به این دلیل که ملاک فقط رویت نیست ملاک حد نهایی رویتی است که آقای دانژون با تجارب رصدی خود به ان رسیده سپس با توجه به ان رصدها حد 7 درجه را معین نموده و همینطور آقایان فتوحی و شفر حد رویت را با توجه به تجارب رصدی دیگران 7.30 لحاظ کردند در صورتی که زمانی که آنها حد رویت را 7.30 اعلام کردند فکر می کنم اگر اشتباه نکرده باشم گزارشی در این حد به دست انها نرسیده بود هرچند که انها با درون یابی ( هم تجربه دیگران و هم درون یابی حدود 2500 رصد ) نبز به همین حد رسیدند پس حد دانژون تجربی است اگر چه خودش یا هیچ کس دیگری نیز در آنموقع نتوانسته باشد با جدایی 7 درجه هلالی را دیده باشد چرا چون رصدهای دیگری که انجام داده بود اورا به این نتیجه رساند ، اما ببخشید که با این قاطعیت در مورد خودم صحبت می کنم شاید درست نباشد، حضرت عالی وهمچنین دوستان نیز انشاؤالله مرا می بخشند بعضی مواقع باید تعارف را کنار گذاشت و واقعیت ها را گفت شاید با روحیه من سازگار نباشد اما باور کنید دیگر چاره ای نداشتم، در دنیا کدام رصدگری است که 3 هلال را با 4 جدایی زاویه ای مختلف دیده باشد ، اینجانب با یک دوربین 150*40 هلالی را با جدایی 7.31 دیدم ، دومین هلالی را که دیدم به اتفاق دوستانم در حوالی کرمان دیده شد این هلال ( هلال صفر ) ابتدا توسط جناب اقای محسن شریفی و سپس جناب اقای اسفندی که هر دو در پشت تلسکوپ 14 اینچ مید با پتویی بر سر که نور اضافه آنها را اذیت نکند رویت کردند سپس من و سایر دوستان هلال ماه را دیدیم جدایی زاویه ای این هلال 7.18 بود 3 دقیقه بعد من با ابزاری دیگر یعنی یک تلسکوپ 8 اینچ اولین نفری بودم که هلال ماه را با جدایی زاویه ای 7.21 رویت کردم آنهم به شکل واقعی با یک چپقی که بر سر تلسکوپ نصب شده بود و سومین رصد با چهارمین جدایی زاویه ای 7.37 با سه ابزار مختلف در کردان کرج بود که دوستان عزیزم نیز ان هلال را دیدند شاید با تجربه رصدی سالهای گذشته که بیش از دهها رصد هلال های جوان است به این نتیجه تجربی رسیده ام که به واقع دانژون هر چند که هلال کمتر از 7 درجه را ندید اما به درستی حدود حد نهایی را با همان چند تجربه تشخیص داد و اینجانب نیزحد رویت با ابزار را که دانژون گفته یعنی همان 7 درجه می دانم ، حال اگر کسی هلالی را با جدایی زاویه ای 7 درجه دید انگاه معتقدم حد تجربی دانژون می تواند 6.30 نیز باشد چون احتمال کمی خطا در شروع و پایان وجود دارداما تا به امروز کسی چنین هلالی را ندیده فقط اقای استم که رصدگری ورزیده است توانسته که یک رصد با تلسکوپ 8 اینچ با جدایی زاویه ای 7.38 را دیده ورصد دیگری نیز داشته که به اتفاق دوستشان به مدت 4 ثانیه هلالی را دیده اند که توصیف این دو رصد گر از هلال با هم همخوانی ندارد و البته دوستان عزیز دیگرم در اصفهان که آن چند گروه هلال ماه صفر را با جدایی زاویه ای 7.36 رویت کرده اند.
با احترام سید محسن قاضی میرسعید 1.30 بامداد یکشنبه 12 خرداد87
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با عرض سلام خدمت رصدگران محترم هلال ماه
دوست گرانقدر و همکار ارجمندم جناب آقای مهندس رستمی اشاره فرمودند که در گفتگوهایی که در فروردین ماه سال 1386 با ایشان داشتم ، پرسشی را در محضر ایشان مطرح کردم و آن اینکه ` حد متعارف ابزار در رویت هلال ( و یا آشکار سازی آن ) کجاست؟ `. در توضیح این پرسش باید عرض نمایم که :
حالت طبیعی دیدن ، مشاهده ی مستقیم با چشم عادی و طبیعی و بدون استفاده از هر گونه وسیله است. در فرایند دیدن ، نور محیط بیرون از چشم ، پس از عبور از سوراخ مردمک ، توسط یک عدسی کانونی شده و بر روی پرده ی شبکیه می افتد. مغز انسان با کد خوانی سلولهای شبکیه که به نور حساس هستند ، تصویری را ایجاد میکند که ما قادر به درک آن هستیم. در ارتباط با رویت هلال ماه ، ما قادریم با استفاده از ابزار گوناگون قدرت دید خود را افزایش دهیم و هلال ماه را آنگونه ببینیم ، که با چشم و دید عادی قادر به چنین مشاهده ای نیستیم. استفاده از ابزار میتواند به روشهای مختلف صورت پذیرد که برخی از آنها بدین شرح هستند :
1-حذف نور مزاحم اطراف : اگر دو دست خود را بر روی پیشانی قرار داده و حلقه ای در اطراف چشمهایمان ایجاد کنیم ، از ورود بخش زیادی از نور مزاحم اطراف به داخل چشم جلوگیری کرده ایم. با این روش ساده ، مردمک چشم اندکی بیشتر باز شده و نور بیشتری از منطقه ای که هلال ماه در آنجا حضور دارد وارد چشم میشود و ما تصویر واضح تری را خواهیم دید. یک لوله ی توخالی و یا قرارگرفتن در محیطی تاریک نسبت به محیط اطرف ، همین تاثیر باز شدن بیشتر مردمک را در پی دارد. اینها ، ساده ترین ابزاری هستند که میتوانند دید طبیعی ما را در زمان رویت هلال ، تقویت کنند.
2-استفاده از مردمک مصنوعی برای جمع آوری بیشتر نور : حد نهایی گشودگی مردمک چشم انسان حدود 7 میلی متر ( و شاید اندکی بیشتر ) است. در مرحله ی دوم استفاده از ابزار ، ما از مردمک مصنوعی استفاده میکنم که همان عدسی شیئی و یا آینه اولیه در تلسکوپها و یا دوربینهای دو چشمی هستند. این ابزار بدلیل گشودگی بسیار بیشتر نسبت به مردمک چشم ، نور بیشتری را جمع آوری و متمرکز میکند و یاری رسان ما در تشخیص اجرام و اجسام کم نورتر خواهند بود. این ابزار همچنین کار حذف نور مزاحم اطراف را نیز انجام میدهند.
3-بزرگنمایی تصویر : ابزار معرفی شده در بندهای 1 و 2 باعث میشود که ما اجرام و اجسام را در اندازه طبیعی ، اما درخشانتر ببینیم. در برخی موارد اندازه و یا ضخامت و یا فاصله اجرام و یا اجسام بگونه ای است که برای تشخیص آن ناچار هستیم قبل از اینکه نور جمع آوری شده توسط دوربینهای دوچشمی و یا تلسکوپها وارد چشم ما شود ، تصویر اولیه را بزرگتر کنیم. عدسیهای بکار رفته در چشمی تلسکوپها و عدسی چشمی دوربینهای دو چشمی ، همین وظیفه را انجام میدهند.
4-حذف تاثیر عوامل محیطی بر نور اجرام : گرد و غبار ، رطوبت و برخی عوامل دیگر ، تاثیر کاهنده بر نور هلال دارد. در مواردی ما قادر هستیم علاوه بر جمع آوری نور و بزرگ کردن تصویر ، با استفاده از فیلترهای مختلف ، تاثیر عوامل محیطی بر نور اجرام را حذف کرده و یا کاهش دهیم و یا اینکه ، نور هلال را تقویت کنیم.
5-استفاده از پرده شبکیه مصنوعی : در تمامی ابزارهای بندهای 1 تا 4 ، تقویت نور ، بزرگ کردن تصویر و حذف عوامل کاهنده ی نور و یا تقویت نور هلال ، در بیرون از چشم انسان انجام شده و نتیجه نهائی آن وارد چشم میشود. اما در استفاده از شبکیه مصنوعی ، خروجی نهایی را بجای چشم ، وارد ابزار دیگری نظیر CCD و یا مانند آن می کنیم و بیش از پیش ، قدرت مشاهده خود را افزایش می دهیم.
موارد پنجگانه فوق ، ابزاری هستند که هم اکنون در اختیار ما است. با پیشرفت سریع و اعجاب انگیز دانش و تکنولوژی ، قطعا` در آینده نزدیک ابزار مدرنتر و دقیقتر دیگری نیز در اختیار ما خواهد بود. تمامی روشهای فوق ، نوعی از مشاهده است که بجز بند 1 ، در سایر موارد ما از دید و مشاهده غیر طبیعی استفاده کرده ایم. این تنوع روشهای تقویت دید و تنوع ابزار موجود برای اینکار ، این پرسشها را مطرح میسازد که :
حد متعارف استفاده از ابزار کجاست ؟ ما تا کجا و تا چه مرزی میتوانیم ضمن استفاده از ابزار ، بگوییم هنوز صدق رویت حفظ شده است ؟ آیا تفاوت بین رویت و آشکار سازی فقط به این بستگی دارد که نور وارد کره چشم شده است یا نه؟ آیا صحیح است که استفاده از بزرگنمایی تصویر و یا استفاده از فیلترها را ، آشکار سازی ( از گونه ای دیگر ) بخوانیم؟
همه ی این پرسشها ، ما را بار دیگر به همان پرسش اول بازمیگرداند ؛ حد متعارف استفاده از ابزار کجاست ؟
با احترام
علیرضا بوژمهرانی
12 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
استاد ارجمند و دوست گرامی جناب آقای مهندس قاضی میرسعید
با سلام
بسیار ممنونم که علیرغم گرفتاریهای متعدد ، در زمانی بسیار کوتاه پاسخ پرسشهای بنده را دادید. بی تردید این سلسله مطالب ، کلاس درس بی نظیری است که نمونه ی آن را حتی در همایشهایی که تاکنون برگزار شده است شاهد نبوده ام. معمولا` در همایشها ، مقالات و موضوعات مختلف مطرح شده و فرصت کافی برای موشکافی هر یک از آنها وجود ندارد. اما هم اینک میتوانیم در مورد یک موضوع و تمامی مسائل مربوط به آن گفتگو کنیم. از اینکه ممکن است این گفتگوها قدری طولانی شده و به درازا بکشد پیشاپیش از محضر شما عذرخواهی میکنم. چون کاملا` در جریان مشلغه حضرتعالی هستم ، هر زمان که امر بفرمایید ، ادامه گفتگو را به زمانی دیگر محول خواهیم کرد. ترتیب کنونی گفتگو را نیز اگر لازم دانستید میتوان تغییر داد.
1-در ارتباط با نامه دوم حضرتعالی مطلبی را میخواهم عرض کنم و ناچار هستم برای بیان منظور خود ، قدری به گذشته برگردم و یکی از مباحثی را که به عنوان یک پرسش مطرح شد ولی حاشیه های ناخواسته ای در مورد آن بوجود آمد ، مجددا` بازخوانی کنم. بنابراین لازم است تاکید نمایم که قصد بنده از بازگو کردن مجدد این موضوع ، فقط برای یک مقایسه با فرمایشات اخیر حضرتعالی است. استحضار دارید که مدتی پس از رکورد شکنی افتخار آفرین شما و ثبت زمان 11 ساعت و 40 دقیقه برای سن هلال ، آقای استم مدعی شدند در صورتیکه زمان مقارنه ، مکان مرکزی حساب شود ، ایشان کماکان دارنده ی رکورد سن هلال هستند. فارغ از اینکه این ادعا به چه دلیل مطرح شده بود ، بنده در آن زمان مطلبی را در سایت کمان آسمانی مطرح کردم و آن اینکه ، یکی از تعاریف مقارنه ، برابر شدن طول دایرة البروجی ماه و خورشید است و چون طول دایرة البروجی ماه به دلیل پدیده ی اختلاف منظر ، وابسته به مکان ناظر است ، بنابراین اصل حرف آقای استم که مقارنه ی مکان مرکزی او دیرتر از مقارنه ی زمین مرکزی حضرتعالی روی داده است ، صحیح خواهد بود. حضرتعالی و تعداد دیگری از دوستان در پاسخ به عرایض بنده به این نکته اشاره داشتید که محاسبه ی مقارنه زمین مرکزی ، یک قرارداد است که متخصصین ( نظیر پروفسور سینات و دیگر متخصصین بین المللی ) آن را وضع کرده و از آن تبعیت میکنند و ما نیز نمی توانیم غیر از این عمل کنیم. توجه حضرتعالی را به این نکته جلب میکنم که در این موضوع ، هر چند که مقارنه شهودی آقای استم و آغاز ماه نو برای ایشان دیرتر اتفاق افتاده است ، اما پایبندی به قراردادها و استانداردها، ما را وامیدارد که زمان مقارنه را ، همان زمان زمین مرکزی محابسه و منظور کنیم.
اما در مورد مقایسه سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز ، حضرتعالی رویکرد دیگری را مطرح میفرمایید. یعنی در این مقوله ، بجای استفاده از یک قرارداد و استاندارد ( تعریف سن هلال ) ، به موضوع ضخامت کم جو در رصد هلال در روز و ضخامت زیاد آن در رصد هلال شامگاهی اشاره کرده و میفرمایید ` اصرار دارم این دو مقوله رصد را باید کاملا از هم جدا کرد و برای هریک سن مخصوص خودش و جدایی زاویه ای مخصوص را لحاظ کرد `. موضوع تاثیر ضخامت جو در این دو مدل از رصد ، یک واقعیت شهودی است که در آسمان اتفاق می افتد (همانند مقارنه مکان مرکزی فوق الذکر). اگر بخواهیم به استانداردها و قراردادها وفادار باشیم ، در مثال سن هلال ، تفاوتی بین سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز وجود ندارد ؛ و اگر بخواهیم واقعیتهای شهودی را بپذیریم ، در مثال رکورد سن هلال ، باید برای زمان مقارنه ، دو زمان زمین مرکزی و مکان مرکزی را محاسبه و در هر مورد سن هلال مخصوص بخود را تعیین کنیم ( شبیه کاری که آقای عوده انجام داده است ). نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟ آیا بجز این دو رویکرد ، رویکرد دیگری نیز وجود دارد؟
2-به نظر بنده روش دانژان برای تعیین حد شکل گیری هلال ، روشی تجربی – نظری بوده است. تجربی از آن جهت که رصدهای او ، پایه ی محاسبات و مدل سازی وی قرار گرفت ، و نظری از آن روی که رسیدن به حد 7 درجه را نه با رصد ، بلکه با برون یابی بدست آمده است. جناب آقای رستمی اشاره ای به تاثیر اوج و حضیض در حد دانژان داشتند. شاید لازم باشد تاثیر رخگرد را نیز به این مجموعه اضافه کنیم. با تمام این احوال هنوز این نکته برایم باقی مانده است که اگر دانژون گزارشهایی مانند رصد استم ، رصد جناب موحد نژاد ، چهار رصد حضرتعالی ، رصد گروههای اصفهان و آخرین رصد آقای شریفی ( که هنوز گزارشی از آن رصد ارائه نکرده اند ) را در اختیار داشت ( که در آنها اشاره به هلالی با طول کمان بیش از 70 درجه شده است و حتی از آن عکس هم گرفته اند ) آیا باز هم بر همین حد 7 درجه تاکید میکرد؟ آیا باید بپذیریم که چنانچه از جدائی 7.18 درجه به 7 درجه برسیم ، تمام این کمان 70 درجه ای ناپدید خواهد شد؟ وجود این مشغولیتهای ذهنی بود که باعث شد از جناب آقای رستمی بپرسم ` آیا رویت هلال لزوما` به معنای مشاهده کمانی پیوسته است؟ آیا مشاهده و یا آشکار سازی نقطه ای روشن از کمان هلال، به معنای رویت هست یا نه؟ آیا شکل گیری هلال همان معنای قابل رویت بودن هلال را دارد؟ `
با تقدیم احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
12 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
بررسی سن هلال بر مبنای مختصات زمین مرکزی و مکان مرکزی – حد تجربی دانژون و ابزار متعارف
بررسی سن هلال بر مبنای مختصات زمین مرکزی و مکان مرکزی – حد تجربی دانژون و ابزار متعارف
دوست و استاد گرامی با عرض سلام و ادب سومین نامه جناب عالی را دریافت کردم می خواستم قبل از رجوع به مطلب اصلی سه نکته را به عرض جناب عالی برسانم .
در نامه ای فرموده بودید که فلان کلمه را اشتباهی تایپ کردید، خواستم عرض کنم در نامه نگاری درست است که باید تمام زوایا را بررسی کرد اما اینگونه اشتباهات تایپی – و مفهومی زیاد دیده می شود که نمونه آن نیزدر نامه های اینجانب کم نیست شما نیز انها را سهوا تلقی فرمایید .
2- برای اینکه برای دوستانی که این نامه ها و مطالب را می خوانند سردرگمی پیش نیاید برای هر قسمت از مکاتبات اسم مطلبی که عنوان می شود را مشخص کنیم.
3- فرموده اید اگر برای من که مشغله کاری بیشتر است ادامه گفتگو را به زمان دیگر و یا ترتیب کنونی را تغییر دهیم ، من آمادگی ادامه این بحث را تا هر زمانی که شما مناسب تشخیص دهید دارم فقط عرض کردم اگر وقفه ای پیش امد و من کمی دیر به نامه حضرت عالی یا به طور کلی به دوستان دیگر جواب دادم فقط علتش مشغله کاری است و از قبل خواستم عذر خواهی کنم و در حال حاضر تمام سعی خودم را کردم که فاصله ای در نگارش بوجود نیا ید.
در پاسخ به سوال اول شما در مورد سن مکان مرکزی ، اولا من در آن موقع به جند مطلب اشاره کردم که دلیل بر نادرست بودن سن و فاز مکان مرکزی است من مثالهای مختلفی زدم که یکی از انها تصمیم تعدادی متخصص در مورد تعاریف نجومی در جهان است که به صورت یک قاعده علمی از ان استفاده میشود البته مثالهای دیگری نیز وجود دارد که سن مکان مرکزی را به شدت زیر سوال میبرد از جمله :
1-فرض کنیم جناب عالی در اصفهان هلالی را با سن ( زمین مرکزی )11.30ساعت رویت کردید رصد گر دیگری درشهر ماکو همین هلال را با سن 11.45 ساعت رویت کرد کدام نفر اول و کدام نفر دوم است ؟ پر واضح است که شما هلال را زودتر دیده اید پس نفر اول شما هستید ، در بعضی مواقع اگرعرض دایره البروجی ماه مثبت باشد و سن هلال را بر مبنای مقارنه ( مکان مرکزی ) بگیریم احتمال این که سن هلال بر مبنای مکان مرکزی در ماکو که از شما غربی ترنیز هست کمتر از سن رویت هلال ماه شما باشد ، آیا این انصاف است کسی که از شما 15 دقیقه هلال را دیرتر دیده نفر اول باشد و شما دوم ایا این عدالت است ؟ با توجه به اینکه شما را فردی مو شکاف می شناسم اگر بگویید عدالت است بسیار تعجب خواهم کرد ! مثال دوم را برای اقای استم می زنم زمانی که اقای استم در آریزونای امریکا هلال ماه را دید در شمال غربی کشور ایشان در منطقه ای بنام اراگون که فکر می کنم می توانسته 20 دقیقه بعد از آقای استم هلال را ببیند با داشتن به فرض عین تلسکوپ اقای استم او ( فرد فرضی ) 20 دقیقه بعد هلال ماه را می دید که با محاسبه سن زمین مرکزی نفر دوم بود که این عین عدالت است اما اگر سن هلال را مکان مرکزی فرض کنیم سن هلال نفر دوم کمتر از سن رویت اقای استم می شد این کار عدالت نیست و قطعا اقای استم و اوده هرگز زیر بار نفر دوم شدن آقای استم نمی رفتند.
2-با قبول کردن سن مکان مرکزی اصولا افرادی که در یک زمان اما در عرضهای جغرافیای مختلف به دنیا آمده اند سن انها با هم تفاوت می کرد .
3-برای هر نقطه ای از زمین یک ساعت خاصی مقارنه بوجود می امد که همه چیز را به هم می زد.
4-در هر نقطه ای شروع اعتدالین و انقلاب تابستانی و زمستانی فرق می کرد ( منظورم نیم کره شمالی ویا جنوبی که فصول با هم فرق می کنند نیست ).
5-در شروع سال جدید دوستان مشهدی ما زودتر از دوستان اهوازی و یا تبریزی عید را شروع می کردند و چه بسا در منطقه ای ازایران اول فروردین شروع ودر منطقه ای از کشور آخر اسفند می بود و شاید در سالهای کبیسه وضع به مراتب بدتر می شد .
فکر میکنم همین چند دلیل برای قبول کردن درست و علمی بودن سن و فاز بر مبنای ژئو سنتریک یا همان زمین مرکزی کفایت کند هرچند که می توان دلایل دیگری نیز آورد.
در مورد سوال دوم خوشحالم که این مباحث باعث شد تا در مورد حد دانژون یک قدم به هم نزدیکتر شدیم و آن قبول پذیرش از طرف شما است که حد دانژون بالاخره تجربی نیز هست .
اما چرا من معتقدم حد دانژون نمی تواند کمتر از هفت باشد من در نامه قبلی عرض کردم من با تجربه رصدی به این نتیجه رسیدم و در مورد ان عمیقا فکر کردم هر چند که می توان از برون یابی نیز بدان رسید من هلال صفر را در تلسکوپ 14 اینچ یک تکه کامل و بعد چند تکه دیدم و در تلسکوپ 8 اینچ یک تکه کوچک کامل و بقیه تکه پاره و این را تمام دوستان آنجا به آن اذعان داشتن و جالب اینکه تا زمانی که هلال ماه در پشت کوه پنهان شد هنوز هلال تکه تکه بود ( به غیر از آن تکه کوچک پیوسته ) در صورتی که جدایی زاویه ای از 7.21 به 7.25 رسیده بود ولی زمانی که دوستان ما در اصفهان هلال را دیدند من از آنها پرسیدم وآنها شرح حالت هلال را گفتند و البته هلال دیگری که من با جدایی زاویه ای 7.36 و 7.31 دیدم به این نتیجه رسیدم که همانطور که هلالی با جدایی 7.21 تکه میشود آنهم با آن لیبراسیون بی نظیر و هلالی نیز با جدایی 7.36 کامل دیدم به این نتیجه رسیدم که سرعت آغاز شکل گیری هلال ابتدا کند و بعد به سرعت به شکل گیری هلال اقزوده می شود و با محاسباتی که خارج از بحث ماست به این نتیجه رسیدم که حد تجربی دانژون علمی – تجربی و دقیق است .
اما سوال بعد که در مورد ابزار متعارف پرسیدید ، ابزار متعارف ابزاری است که در دسترس اکثر غریب به اتفاق رصد گران می باشد، یک روزی در سالهای دور یک دوربین ضعیف و کوچک را همه نداشتند و امروز نیز تلسکوپ 14 اینچ هدایت شونده را ندارند پس هیچ کدام از این دو ابزاری را که نام بردم متعارف نیست بین این دو را می توان متعارف نامید.
در خاتمه از دوستان بابت توضبح مطالب عذر خواهی کرده و چون فکر می کنم مطالبی که جناب آقای مهرانی مطرح می کنند جوابی بسیار کمتر از این را دارد اما چون دیدم این مکاتبات به دست خیلی از دوستان می رسد مجبور به توضیح بیشتر شدم .
موفق وشاد باشید.
با احترام مجدد : سید محسن قاضی میرسعید.
13 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
ضمن عرض تشکر مجدد به جهت صبر و حوصله ی حضرتعالی در پرداختن به پرسشهای بنده ، به استحضار میرسانم :
1-همانگونه که عرض شده بود ، بنده قصدی برای دفاع از مقارنه مکان مرکزی نداشتم. حضرتعالی به موارد پنجگانه ای اشاره کرده اید که اگر از استاندارد و قراردادی تحت عنوان ` مقارنه زمین مرکزی ` استفاده نکنیم ، مشکلاتی به شرحی که مرقوم فرموده اید میتواند روی دهد. پرسش بنده این است که چرا همین رویکرد را در ` سن هلال ` مورد استفده قرار نمیدهیم؟ حضرتعالی تعریفی را مطرح فرمودید که ` سن هلال فاصله زمانی بین مقارنه تا لحظه اولین رویت هلال (شامگاهی) و یا فاصله زمانی بین آخرین رویت هلال تا مقارنه (صبحگاهی) است`. اگر این تعریف را یک قرارداد و استاندارد فرض کنیم ، چرا می بایست سن هلال در روز را از این قاعده و استاندارد خارج کنیم ، در حالیکه در رصد هلال در روز هم ، تعریف سن هلال ، چیزی جز آنچه که حضرتعالی فرموده اید نخواهد شد؟ عرض بنده این بود که اگر جدا کردن سن هلال در روز از سن هلال شامگاهی ، بدلیل وجود برخی واقعیتهای شهودی (تفاوت ضخامت جو) باشد، چرا در موضوعاتی نظیر مقارنه مکان مرکزی ادعایی استم ، نباید به واقعیتهای شهودی توجه کنیم؟
2-در مورد حد دانژان باید اعتراف کنم که ` دو صد گفته چون نیم کردار نیست `. مشاهده ی تغییرات شکل و طول کمان در 4 رصدی که حضرتعالی بدان اشاره داشتید ، تجربه ی گران سنگ و پر ارزشی است که کمتر کسی از آن بهره مند شده است. حق هم همین است که شما می فرمایید ؛ تلفیق مطالعات تئوری با فعالیتهای میدانی (رصدی) نتیجه ای به مراتب دقیقتر را در پی خواهد داشت. درست است که به قول جناب آقای حسن زاده ، ما میتوانیم از گزارشهای رصدی دیگران در مطالعات خود استفاده کنیم ، اما شاید هیچکسی به اندازه ی خود محقق نتواند در مشاهدات عینی ، به جزئیات خاص ، توجه ویژه کند. از این منظر ، خواندن گزارشهای رصدی دیگران ، وصف آماری است که در بهترین حالت ، نیمی از آمار را فراهم خواهد کرد. نتیجه آنکه فرمایشات حضرتعالی را در این خصوص ، بطور کامل پذیرفتم.
در این زمینه پرسش دیگری نیز دارم. رکورد کنونی جدائی زاویه ای نشان میدهد که در جدائی 7 درجه و 18 دقیقه قوسی ، کمان قابل رویتی از هلال وجود دارد ؛ اما رویت شدن این کمان مستلزم مناسب بودن سایر پارامترها ، بخصوص ارتفاع هلال از افق است. از سوی دیگر نمیتوان از تاثیر چشمگیر شرایط جوی در رویت هلالهای بحرانی صرف نظر کرد. وجود یک لایه نازک از غبار و یا پرده ای از بخار آب ، میتواند شرایط رویت پذیری هلال را دگرگون کند. با این توصیفات و با توجه به اینکه میزان تاثیر عوامل جوی در لحظه ی رصد ، غیر قابل محاسبه است ، اگر در جدائی 7 درجه و یا کمتر از آن ، موفق به رویت هلال نشویم ، چگونه میتوانیم مطمئن گردیم که رویت نشدن هلال ناشی از کدامیک از عوامل سه گانه ی :
-تشکیل نشدن هلال
-تاثیر عوامل جوی
-نامناسب بودن سایر پارامترها
بوده است؟ آیا این موضوع ، برون یابی داده های رصدی را ضروری نمی سازد؟
با تقدیم احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
13 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
بررسی سن هلال شامگاهی و تفاوت های آن با سن هلال در روز
به نام خداوند جان و خرد
بررسی سن هلال شامگاهی و تفاوت های آن با سن هلال در روز
دوست و استاد گرامی جناب اقای بوژ مهرانی با عرض سلام و احترام .
از وقفه پیش آمده در جواب نامه حضرت عالی عذر خواهی می کنم ، جوابیه نامه جناب عالی را همان روز 14 خرداد آماده کردم ، اما با شروع تعطیلات نخواستم مصدع اوقات شما و دوستان شوم .
در نامه حضرت عالی مجددا سوالی را مطرح فرمودید: سن هلال فاصله زمانی بین مقارنه تا لحظه اولین رویت هلال (شامگاهی) و یا فاصله زمانی بین آخرین رویت هلال تا مقارنه (صبحگاهی) است`. اگر این تعریف را یک قرارداد و استاندارد فرض کنیم ، چرا می بایست سن هلال در روز را از این قاعده و استاندارد خارج کنیم ، در حالیکه در رصد هلال در روز هم ، تعریف سن هلال ، چیزی جز آنچه که حضرتعالی فرموده اید نخواهد شد؟ عرض بنده این بود که اگر جدا کردن سن هلال در روز از سن هلال شامگاهی ، بدلیل وجود برخی واقعیتهای شهودی (تفاوت ضخامت جو) باشد، چرا در موضوعاتی نظیر مقارنه مکان مرکزی ادعایی استم ، نباید به واقعیتهای شهودی توجه کنیم؟
البته من در نامه های قبل به آن پاسخ داده ام ، ولی مجددا عرض می کنم و البته کامل تر، بهتر است یک موضوع تخصصی و علمی را ( سن زمین مرکزی ) تغییر نداد چون باعث به هم ریختگی و آشفتگی های غیر قابل جبرانی خواهد شد، ودر مورد آن نیز مثالهای آوردم . سن یک تعریف بین المللی است سن من و شما یک تعریف علمی دارد نه یک تعریف تعبیری ، شما می فرمایید چرا وقتی می شود سن ماه را ( مکان مرکزی) گرفت این کار را نکنیم ، ببینید همان طور که گفته شد ما می بایستی در محاسبات دقیق ترین روش را انتخاب کنیم ، محاسبه سن و فاز ماه در سطح نیست در مراکز سه جرم است حتما ملاحظه فرموده اید فاز ماه در تمام محاسبات بر مبنای زمین مرکزی است نه مکان مرکزی شما در کسوف ببینید هرگز لحظه مقارنه با گرفت کامل برابر نیست در زمان خورشید گرفتگی حرف C که نشانه سنتریک است را با یک علامت * ستاره نشان می دهند بدین معنی که مرکز گرفت با ماکزیمم گرفت اشتباه نشود ، اما چرا می بایستی سن هلال در روز با سن هلال شامگاهی قرق کند؟ من معتقدم حتی سن هلال صبحگاهی را نیز باید بدان افزود این سه رویت سه حالت متفاوتی را خواهند داشت .
اما پاسخ به پرسش جناب عالی ، معتقدم زمانی دو موضوع را می توان با هم مقایسه کرد که وزن هر کدام مشخص باشد. چند هزار سال است که هلال شامگاهی و بعضا صبحگاهی را گذشتگان ما دیده اند و امروزه نیز ما می بینیم که در مورد آن دهها معیار مختلف نیز گفته شده ، اما با اختراع دوربین و تلسکوپ فصل جدیدی برای رویت هلال گشوده شد که به هیچ وجهی با رویت با چشم غیر مسلح قابل قیاس نیست پس می بینیم اولین تفاوت آشکار شد، در یک هلال شامگاهی دو رصد ودو رویت مختلف بوجود آمد! اما با چه وسیله ای رویت شد؟ - دوربین دوچشمی معمولی – دوربین دو چشمی متوسط یا دوربین دوچشمی فوق العاده قوی – با تلسکوپ معمولی یا فوق العاده قوی ، آیا میتوان این رصدها را در کنار هم گذاشت و گفت هیچ فرقی بین آنها نیست ؟ مگر اقای رابرت سی ویکتور در 5 می سال 1989 هلال ماهی را با سن 13 ساعت و28 دقیقه رویت نکرد او هلال را با یک دوربین متوسط که فکر می کنم دوربین دوچشمی ایشان 80*12 بود رصد و یک شاهکار از خود باقی گذاشت یک سال و 20 روز بعد اقای کلینت باخ رکورد آقای ویکتور را با تغییراتی بسیار کم شکست اما با یک تلسکوپ 12 اینچی به واقع کدامیک از این رصدها ارزش بیشتری دارد ، طبیعی است آنکه سختتر است ، یک روزی ما در چندار کرج هلالی را با دوستان با فاز 73 صدم درصد رویت کردیم هلال کامل و هیچ نقصی نداشت ،دو گروه از دوستان گروهی در فسا و گروهی در قزوین که از رشت به آنجا امده بودند، گروه فسا تلفنی و گروه رشت در گزارش خود اعلام کردند با تلسکوپ هلال را 3 تکه دیده اند من همان لحظه به اطمینان رسیدم بعضی مواقع ابزار بزرک ترمی تواند باز دهی کمتری را داشته باشد نمو نه دیگر آن رصد هلال صبحگاهی سال گذشته اینجانب ، یا رصد حضرت عالی در هلال ماه شوال گذشته است، درست است که تکنوکوژی به سرعت در حال پیشرفت است و خدا عالم است انشاءالله یک روزی همین هلال های بحرانی را بتوان بهبود بخشید، اما ما در مورد امروز صحبت می کنیم ، معتقدم باید رویت هلال را طبقه بندی کرد هر 4 رویت را در مورد خودش بررسی کرد ، سن آن – جدایی زاویه ای – ارتفاع و .. اینها مباحثی است که می بایستی با دقت روی آنها کار کرد ، در مورد هلال در روز( رکوردی ) که رویت آنها به اندازه انگشتان دست نرسیده باشد ، می بایستی دقت بیشتری را داشت بخصوص که این هلالها اغلب در حضیض رویت شده اند و هنوز گزارشی در مورد رویت آنها در اوج به دستمان نرسیده ، اینجانب سوال شما را اینطور بررسی کردم که ، ایا می توان هلال در روز را که در نور پراکنده رویت می شود با هلال شامگاهی که پراکندگی نوری کمتری دارد مقایسه کرد ؟ ایا می توان هلالی را که در سمت الراس یا نزدیک به آنرا با سن کمتر 12.30 ساعت با فاز کمتر از 55 صدم درصد رویت کرد؟ در صورتی که همین هلال در شامگاه رویت می شود ، همانطور که هلالی دیگری در شامگاه رویت نمی شود اما در روز آنرا شاید رویت کرد، برای همین است که اصرار دارم این دو مقوله رویت هلال کاملا با هم متفاوتند پس قطعا سن – جدایی آنها نیز با هم دریک ترازو قرار ندارند.
جناب اقای بوژمهرانی برای من سوالی پیش آمده به واقع هلال در روزی که تا به امروز دیده شده سنش چقدر بوده و چقدر دیگر می تواند کمتر از آن شود؟ جدایی زاویه ای آن چقدر بوده چقدر دیگر می تواند کمتر شود ؟ فرق اوج یا حضیض آن چقدر است ؟ ، اگر ما حد دانژون را 7 درجه قبول داشته باشیم سن هلال شامگاهی کمی کمتر از 10.30 ساعت می رسد ، حال اگر حد دانژون 5 درجه بود و سن هلال در بهترین شرایط به 6.30 ساعت می رسید ، تکلیف هلال در روز چگونه بود آیا هلال در روزی را می توان رویت کرد که سن ان به 10.30 برسد ؟ یا حتی کمتر از ان ، درست است که همگی از یک درختند اما یکی از انگور گذشته مویز شده یکی هنوز هم غوره نشده لذا بسیار منطقی است بگذاریم یک دهه از رویت هلال های در روز بگذرد ، تجربه بیشتری پیدا کنیم وبعد در مورد تک تک پارامترهای آن نظر بدهیم ، باور بفرمایید بسیار بسیار سخت است هلال در روزی را با سن کمتر از 12 ساعت رویت کنیم که البته اگر روزی من نیز موفق به رویت آن شدم !! آنرا در گروه خودش رتبه بندی خواهم کرد چون با توضیحاتی که دادم به این نتیجه رسیدم به واقع هر رصدی برای خودش جایگاهی دارد همانطور که نمی توان رویت با چشم را با رویت با ابزار یکی دانست ، اما مطلبی نیز به ذهنم رسید ، ممکن است شما و دوستان عزیز دیگرم به دو پارامتر ضخامت میانی و جدایی زاویه ای هلال در روز توجه کرده و به این نتیجه رسیده باشید که با داشتن ضخامت میانی هلالی با 18 صدم دقیقه قوسی و جدایی زاویه ای حدود 9 درجه هلال را می توان رویت کرد شاید این دو پارامتر اینطور گواهی دهند چون در سمت الراس و حوالی آن نرم افزار ضخامت میانی و کشیدگی را بر مبنای دو مختصات تقریبا عین هم نشان می دهد چون شکست نور و اختلاف منظر یا نیست یا اگر هست بسیار نا چیز است و می توان از آن گذشت اما تجربه به من ثابت کرده بخش درخشان ماه که از پارمترهای مهم رویت هلال به شمار میرود می بایستی در حدی باشد که بتوان در روز هلال را دید بخش درخشان هلال رکوردی آقای عباس احمدیان 65 صدم درصد با ضخامت میانی 22 و جدایی ان 9.17 دقیقه قوسی با سن 16 ساعت و .8 دقیقه می باشد ، باید از اقای احمدیان پرسید با تجربه ای که دارند چقدر می توانند تخمین بزنند که این نوع هلال ها با چه مشخصه هایی قابل رویت هستند همچنین از آقای محسن شریفی رصد گر پر تجربه که تجارب رصدی زیادی دارند باید پرسید آیا هلال قبل از مقارنه ای که ایشان و جناب اسفندی و دوستان دیگر در حوالی کرمان دیدند آیا باز با گذشت زمان مثلا 4 ساعت بعد نیز متوانستند آنرا ببینند ویا، من خودم در آنروز در کرمان به دنبال ابزار بودم زمانی که خواستم به دوستان ملحق شوم ( طبق معمول پس از نا امید شدن از دریافت ابزار و دوربین 150 *40 ) آقایان به من اعلام کردند هوا عالی است اما دیگر نمی توانند هلال را ببینند، می توان از این دو بزرگوار نیز کمک فکری گرفت هر چند که می دانم آنها نیز معتقدند ما در آغاز راهیم و باید چند بار هلال را دید با سالها تجربه رصدی درآمیخت تا بتوان یک نتیجه کلی گرفت هرچند که از هم اکنون نیز می توانند حدود آنرا تخمین زد.
فرموده اید در این زمینه پرسش دیگری نیز دارم. رکورد کنونی جدائی زاویه ای نشان میدهد که در جدائی 7 درجه و 18 دقیقه قوسی ، کمان قابل رویتی از هلال وجود دارد ؛ اما رویت شدن این کمان مستلزم مناسب بودن سایر پارامترها ، بخصوص ارتفاع هلال از افق است. از سوی دیگر نمیتوان از تاثیر چشمگیر شرایط جوی در رویت هلالهای بحرانی صرف نظر کرد. وجود یک لایه نازک از غبار و یا پرداه ای از بخار آب ، میتواند شرایط رویت پذیری هلال را دگرگون کند. با این توصیفات و با توجه به اینکه میزان تاثیر عوامل جوی در لحظه ی رصد ، غیر قابل محاسبه است ، اگر در جدائی 7 درجه و یا کمتر از آن ، موفق به رویت هلال نشویم ، چگونه میتوانیم مطمئن گردیم که رویت نشدن هلال ناشی از کدامیک از عوامل سه گانه ی :
تشکیل نشدن هلال
تاثیر عوامل جوی
نامناسب بودن سایر پارامترها
بوده است؟ آیا این موضوع ، برون یابی داده های رصدی را ضروری نمی سازد؟
در ارتباط با سوال جناب عالی باید عرض کنم افق ما بسیار خوب بود و شرایط جوی مثل غبار یا بخار اب بیش از 20 درصد در این هلال نمی توانست اثر گذار باشد و ضمنا در نامه قبلی عرض کردم در تلسکوپ 14 اینچ قسمتی از هلال در میدان دید بود به انتها که می رسید به چند نقطه تقسیم می شد که در ارتباط با رویت با تلسکوپ 8 اینچ قسمتی از هلال شکل گرفته و بقیه به صورت دانه دانه بود ، مستحضرید این هلال از لیبراسون فوق العاده عالی برخوردار بود و تا اخرین لحظه رویت هنوز هلال ماه شکل کامل خود را در تلسکوپ 8 اینچ پیدا نکرده بود این توضیحات را می دهم که برای شما از سه پرسشتان پاسخ انرا گرفته باشید ( هم افق مناسبی داشتیم – هم ابزار مناسب – هم تجربه رصدی – وهم هلال تقریبا به حد نصاب رویت رسیده بود ) ، ببینید وفتی می گوییم هلال ماه با این مشخصات دیده می شود منظور شرایط مناسب رصدی است در یک آب و هوای تمیزو افق مناسب، البته در بهترین رصدگاه با بهترین افق کمی گرد و غبار - بخارآب و ذرات معلق وجود دارد بخصوص برای هلال های شامگاهی ، ما نیاز به یک افق تمیز برای رصد هلال داریم مثل افقی که برای هلال صفر وجود داشت اصولا بحث مکان یابی یک بحث بسیار مهم و تجربی – تخصصی است که یک رصد گر می بایستی به ان خیلی توجه کند ، به نظر من اگر هلالهایی با جدایی زاویه ای 7.31 هلالی که اینجانب دیده و 7.33 هلالی را که جناب اقای موحد نژاد دیده اند، منتها رویت هلال آقای موحد نژاد در پشت کوه تمام شد ولی رویت من در پشت غبار غلیظ تر اما هردو از لابلای غبار دیده می شوند این را نمی توان تعمیم بدهیم به اینکه پس حتما همین هلال در جدایی زاویه ای 7 درجه در شرایطی که هوا مناسب تر باشد قطعا دیده می شود اما همان طور که عرض کردم فرض من بر این است که نمی توان هلالی را با جدایی کمتر از7 درجه را حتی در بهترین شرایط رصد کرد اما اگر روزی هلالی با جدایی زاویه ای 7 درجه و افق نیز کمی غبار یا روطوبتی که کمی بر رویت هلال اثر گذار بود رویت شد انوقت همانطور که در نامه قبل عرض شد حد کمتر از 7 نیز قابل مطرح خواهد بود و همان طور که در نامه قبل عرض شد هم تجربه و هم برون یابی کمک ارزشمندی است برای حد رویت پذیری و رویت ناپذیری هلال ماه.
با احترام و عرض ادب .
سید محسن قاضی میرسعید .
تهران 14 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
با تاکید مجدد بر اینکه این گفتگوها را برای آموختن بیشتر و حل پاره ای از چالشهای فکری خود ادامه میدهم ، به استحضار میرسانم :
1-در رصد هلالهای شامگاهی ، برای هر یک از رکوردهایی نظیر جدائی زاویه ای ، ارتفاع و ضخامت هلال ، نمیتوان به تنهایی و بدون در نظر گرفتن سایر پارامترها امتیازی قائل شد بلکه باید این پارامترها و رکوردها را بصورت ترکیبی مورد بررسی قرار داد. به عنوان مثال رصدگری هلال شامگاهی را با جدائی 9 درجه میبیند و رصدگر دیگر ، هلال دیگری را با جدائی 12 درجه. اگر برای رصدگر اول هلال ماه در زمان غروب خورشید در ارتفاع 9 درجه بوده باشد و برای رصدگر دوم در ارتفاع 1 درجه ، هر چند که جدائی زاویه ای رصدگر دوم ، بیشتر از جدائی زاویه ای رصدگر اول بوده است ، اما کار او ارزشمندتر خواهد بود ( همانگونه که حضرتعالی فرموده اید ` به واقع کدامیک از این رصدها ارزش بیشتری دارد ، طبیعی است انکه سختتر است ` ). جناب آقای علی ابراهیمی سراجی این نکته را چند سال قبل مطرح کرده بودند که در مورد رکورد ارتفاع ، بیاییم و این رکوردگیری را برای اختلاف سمتهای مختلف بگیریم و مثلا` بگوییم کمترین ارتفاع در اختلاف سمت بین 3 تا 4 درجه.
اما پارامتر سن هلال ، از سایر پارامترها متفاوت است و میتوان آن را مستقلا` و به تنهایی رکوردگیری کرد. حسن رکوردگیری مستقل این است که میتوان تعریف استاندارد و یکسانی برای آن ایجاد کرد که در موارد متعدد ، کاربرد یکسانی داشته باشد. این کار برای سن هلال امکان پذیر است و میتوان همان تعریفی که از سن هلال شد را برای هر سه نوع رصد شامگاهی ، صبحگاهی و هلال در روز بکار گرفت و بدلیل استقلال رکوردگیری سن هلال از سایر پارامترها ، رکوردهای سن هلال در هر سه نوع رصد را میتوان با هم مقایسه کرد. به نظر بنده این مقایسه از آن نظر مجاز است که هر گونه تفاوت قائل شدن مابین این رکوردها ، نه از جنبه تعریفی و نه از جنبه استقلال رکوردی ، بلکه از جهت شرایط رصدی است. اگر بخواهیم موضوع شرایط رصدی را مطرح کنیم ، آنوقت در موارد مشابه دیگر ( نظیر رصد سال 1996 آقای استم ) نیز باید شرایط رصدی ( و نه تبعات احتمالی پذیرش یک قاعده ) را مطرح نماییم. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
2-صرف نظر از ادعای آقای استم در مورد سن مکان مرکزی هلال ( فاصله زمانی بین مقارنه ی مکان مرکزی راصد تا اولین رویت هلال ) ، استحضار دارید که در علم هیئت ، از
مقارنه ی ماه و خورشید با عنوان قران نیّرین یاد شده و آن را ` برابر شدن طول دایرة البروجی ماه و خورشید ` تعریف کرده اند و این تعریف ، قدمتی طولانی دارد. همچنین یکی از دستگاههای مختصات برای تعیین محل قراگیری اجرام سماوی در آسمان ، دستگاه مختصات دایرة البروجی است که در رویت هلال هنوز کاربرد دارد و یکی از پارامترهای هلال
( عرض دایرة البروجی ) در این دستگاه مختصات محاسبه میشود. پرسش این است که آیا با ارائه یک تعریف جدید از مقارنه ( قرار گرفتن مراکز خورشید ، ماه و زمین بر صفحه ای که عمود بر دایرة البروج است و یا هم راستا شدن مراکز ماه و خورشید از دید ناظری که در مرکز کره زمین قرار گرفته است) تعریف قبلی آن ( که تفاوت ماهوی با تعریف جدید دارد ) دیگر صحیح نخواهد بود؟
3-میخواهم مثال و پرسشی را با استفاده از موضوع آشکار سازی مطرح کنم. فرض میکنیم هلال ماه دارای عرض دایرة البروجی 5 باشد. رصدگری تصمیم میگیرد این هلال را آشکار سازی نماید. او سه عکس از هلال میگیرد ؛ عکس اول 1 ساعت قبل از یکی شدن طول دایرة البروجی ماه و خورشید ( مقارنه ی مکان مرکزی ) ؛ عکس دوم در زمان مقارنه ی مکان مرکزی و عکس سوم یک ساعت پس از مقارنه ی مکان مرکزی. در عکس اول ، هلال پردازش شده ، چپ نگاه ، در عکس دوم سر بزیر و در عکس سوم راست نگاه خواهد شد. در عکس اول هلال در لبه ی غربی ماه شکل گرفته است ، در عکس دوم در لبه جنوبی و در عکس سوم در لبه ی شرقی. آیا با وجود این تفاوتها ، میتوان گفت که عکس اول هلال پیر و عکس سوم هلال جوان ماه را آشکار کرده است؟ حال اگر فرض کنیم مقارنه ی زمین مرکزی نیم ساعت قبل از گرفتن عکس اول روی داده باشد. در نتیجه هلال در عکس اول دارای سن مثبت 1.5 ساعت ، در عکس دوم مثبت 2.5 ساعت و در عکس سوم مثبت 3.5 ساعت خواهد بود. آیا مثبت بودن سن هلال دلیل آن است که در هر سه عکس ، هلال جوان ماه آشکار سازی شده است؟
4-در مورد پرسش آخر که عرض شده بود از کجا میتوانیم مطمئن شویم که عدم رویت هلال ناشی از کدامیک از عوامل سه گانه ی تشکیل نشدن هلال ، تاثیر عوامل جوی و یا نامناسب بودن شرایط جوی است ، هنوز ابهام دارم. آنقدر پارامترهای مختلف در این رابطه وجود دارند که کار تحلیل را بسیار پیچیده میکنند. برخی از این پارامترها را میتوان محاسبه و پیش بینی کرد اما در مورد برخی دیگر ( نظیر تاثیر شرایط جوی در لحظه رصد ) هیچ محاسبه ای مقدور نیست. به قول پرفسور سینات ، آنچه که راهگشای ما خواهد بود ، رصد ، رصد و باز هم رصد است و به فرمایش حضرتعالی انجام رصد ، در کنار کار تئوری و محاسباتی.
با احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
19 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
به نام خداوند جان و خرد
بررسی مجدد مقارنه های زمین مرکزی و مکان مرکزی
دوست و استاد گرامی جناب آقای بوژ مهرانی با عرض سلام و احترام .
اینجانب بسیار خوشحالم و خداوند بزرگ را شاکرم اگر حتی یک جمله از عرایضم کمکی باشد برای رفع چالش های فکری شما البته به تعبیر جنابعالی ، والبته به تعبیر من بحث و گفتمان که در نهایت همین مطالب و گفتگوها است که می تواند راه گشای خیلی از مسائل پیش امده در چند سال اخیر باشد .
جناب آقای بوژ مهرانی اینجانب در نامه قبلی چند پرسش برایم پیش آمد و بیان کردم فکر می کردم در جوابیه شما اشاره ای به آن خواهد شد ، ضمن اینکه پیشنهاد می کنم در پاسخ به نامه من سریع تصمیم نگیرید ، اکثر سوالات شما را که قبلا پرسیده اید پاسخ داده ام لذا تکرار آن یا تغییر جزیی در محتوای آن در ماهیت امر تفاوتی ایجاد نمی کند جز دور شدن از اصل موارد بیان شده ، پیشا پیش از همکاری شما صمیمانه ممنونم.
اما در مورد سوال اول ، سوال شما را با یک مطلبی که شما مثال زدید آغاز کنم شاید من نتوانستم منظورم را خوب بیان کنم ، من عرض کردم رصد آقای ویکتور و آقای باخ را ببینید یکی با دوربین دو چشمی متوسط و دیگری با تلسکوپ 12 اینچ رصد کرده اند هر دو رصد گر نیزدو هلال تقریبا شبیه به هم را رصد کردند که اختلاف زیادی با هم ندارند حالا ببینیم کدام رصد ارزشمند تر است ،البته آن کسی که رصد سخت تری را انجام داده ، پر واضح است که اقای ویکتور رصد سختری را انجام داده چون با ابزار ضعیف تری هلال ماه را دیده اگر به جدول رکوردها که اینجانب تنظیم کرده و شما از آن مطلع اید توجه فرمایید تفاوت خیلی زیادی بین ان دو هلال نیست ، ( رصد شماره 11 و رصد شماره 15 جدول ).هر چند که متن قرمز رنگ بالا در نامه قبلی نبود اما واضح بود منظور من قیاس دو رصد تقریبا شبیه به هم با پارامترهای بسیار نزدیک اما با ابزاری متفاوت است ، نه با ان تفاوتی که جناب عالی مثال زدید.
فرموده اید: این کار برای سن هلال امکان پذیر است و میتوان همان تعریفی که از سن هلال شد را برای هر سه نوع رصد شامگاهی ، صبحگاهی و هلال در روز بکار گرفت و بدلیل استقلال رکوردگیری سن هلال از سایر پارامترها ، رکوردهای سن هلال در هر سه نوع رصد را میتوان با هم مقایسه کرد.
جناب بوژ مهرانی برای من مطلب مطرح شده بالا از طرف جناب عالی بسیار مهم است شما فرمودید همان تعریفی که از سن هلال شد ، منظورتان کدام سن است سن زمین مرکزی یا سن مکان مرکزی اگر منظورتان سن مکان مرکزی است باید عرض کنم بر گشتیم به همان حرف اول که در نامه های قبل بطور مفصل در مورد آن صحبت کردم. در ضمن استنباط من این است که حضرت عالی به پارامتر سن هلال توجه خاصی را مبذول داشته اید چون فرموده اید ( اما پارامتر سن هلال ، از سایر پارامترها متفاوت است و میتوان آن را مستقلا` و به تنهایی رکوردگیری کرد. حسن رکوردگیری مستقل این است که میتوان تعریف استاندارد و یکسانی برای آن ایجاد کرد که در موارد متعدد ، کاربرد یکسانی داشته باشد. این کار برای سن هلال امکان پذیر است ) ایا این بدان معنی است که پارامتر جدایی زاویه ای در اولویت دوم قرار گرفته ؟ چون به یاد دارم پس از رصد هلال صفر در کرمان چون جدایی زاویه ای هلال ماه از 7.30 به 7.18 رسید و اولین نفر جناب آقای شریفی با تلسکوپ 14 اینچ دیدند و اینجانب نیز در کنار گروه بودم و هلال را دیدم، شما جدایی زاویه ای را به عنوان یک رکورد مطمئن برای رویت هلال ماه بیان داشتید نه سن ماه را ، آیا در این زمینه استنباط من درست است ؟ و شما در تصمیم خود تجدید نظر کردید؟ البته اینجانب معتقدم که سن هلال در روز با سن هلال شامگاهی فرق اساسی داشته مثل رویت با چشم و با ابزار که سن آنها با هم یکسان نیست و نمی توان آنها را با هم مقایسه کرد.
فرموده اید : میخواهم مثال و پرسشی را با استفاده از موضوع آشکار سازی مطرح کنم. فرض میکنیم هلال ماه دارای عرض دایرة البروجی 5 باشد. رصدگری تصمیم میگیرد این هلال را آشکار سازی نماید. او سه عکس از هلال میگیرد ؛ عکس اول 1 ساعت قبل از یکی شدن طول دایرة البروجی ماه و خورشید ( مقارنه ی مکان مرکزی ) ؛ عکس دوم در زمان مقارنه ی مکان مرکزی و عکس سوم یک ساعت پس از مقارنه ی مکان مرکزی. در عکس اول ، هلال پردازش شده ، چپ نگاه ، در عکس دوم سر بزیر و در عکس سوم راست نگاه خواهد شد. در عکس اول هلال در لبه ی غربی ماه شکل گرفته است ، در عکس دوم در لبه جنوبی و در عکس سوم در لبه ی شرقی. آیا با وجود این تفاوتها ، میتوان گفت که عکس اول هلال پیر و عکس سوم هلال جوان ماه را آشکار کرده است؟
جناب مهرانی می توانم از جناب عالی سوالی بکنم ؟ بر چه مبنایی یک ساعت مانده به مقارنه یا در زمان مقارنه ، یا یک ساعت از مقارنه گذشته اشکال هلال به آن صورتی که شما فرمودید خواهد بود ؟ آیا مطمئنید در لحظه مقارنه هلالی با عرض دایره البروجی 5 درجه حتما بالای ماه قرار دارد و اگر فردی با سی سی دی آنرا آشکار ساخت حتما سر به زیر خواهد بود ؟ یا یک ساعت قبل از مقارنه چپ نگاه و یک ساعت بعد از مقارنه راست نگاه ؟ آیا یقین دارید؟ .
توضیح محتصری در این زمینه عرض می نمایم ، در لحظه مقارنه در یک جای دنیا هلال و خورشید با هم در حال طلوعند ، با فاصله ای کم ( بستگی به عرض دایره البروجی دارد ) ودر یک جای دیگر دنیا به هنگام غروب خورشید ماه نیز در نزدیکی خورشید قرار دارد، و در بقیه نقاط دنیا یا بین روز است یا در شب ، مقارنه ها می توانند شرقی – غربی – یا شمالی باشند برای عرض مثبت و برای عرض منفی می تواند شرق – غربی – جنوبی باشد و هیچ قاعده ای نیست که در یک ساعت قبل از مقارنه ماه چپ نگاه یا یک ساعت بعد سر به زیر باشد و بعید می دانم در ظرف دو ساعت هلال ماه از سمتی از خورشید به سمت دیگر ان رفته و سه شکل مختلف برای فردی که می خواهد اشکار سازی بنماید فراهم گردد، چون هم زمان زمین به دور خود و خورشید نیز در آسمان در حرکت است ، من سالها قبل در مورد لحظه های مقارنه بررسیهایی انجام داده ام ، بنا به پیش فرض جناب عالی هلال 5 درجه عرض مثبت دارد پس به هنگام طلوع در نیم کره شمالی در سمت چپ خورشید قرار دارد و در هنگام ظهر می تواند هر سه حالت را داشته باشد و در هنگام غروب با خورشید سمت راست خورشید قرار گرفته باشد ، بنابر این نمی تواند ان پیش فرض درست باشد ، اما فرض می کنیم که این امکان وجود داشت ، دوست گرامی من که در این چند نامه عرض کردم مقارنه مکان مرکزی اصول و ساختار ش همینطور است که مشکلات عدیده ای را به وجود می آورد از جمله همین مثالی که جناب عالی زدید ، حال شما به مطلب من توجه کنید همین مثالی را که زدید با سن زمین مرکزی محاسبه کنید خواهید دید آب از آب تکان نمی خورد و سن هلال پیر را حتی با یک دقیقه مانده به مقارنه و سن هلال جوان را با یک دقیقه پس از مقارنه مشخص می کند به همین راحتی . ودر آشکار سازی نیز فرد مورد نظر سر در گم نمی شود ، ضمنا برای دوستانی که شاید نامه های قبل را نخوانده اند عرض می کنم اینجانب معتقدم سی سی دی امواج غیر مرئی را اشکار سازی می کند هلالی نمی بیند چون هلالی تشکیل نشده و نور تشکیل شده هلال یا همان بخش درخشان ماه نور مرئی و قابل رویت به وسیله چشم انسان است .
جناب بوژمهرانی باور بفرمایید علم مکانیک سماوی به قدری پیشرفت کرده که دانشمندان جهان اگر مقارنه مکان مرکزی را مقدم به زمین مرکزی می دانستند صد البته این کار را می کردند ، البته آنوقت آپولوی ارسالی به ماه عوض نشستن بر سطح ماه در فضا سرگردان میشد چون محاسبات برای پرواز و نشست برسطح ماه نیز از قواعد متعددی پیروی می کند از جمله مرکز به مرکز ، یک مثال دیگر می زنم اگر متقاعد نشدید به این فکر می افتم که چرا شما قوانین ساده اما دقیق را نمی پذیرید و درآنموقع فقط می توانم بپرسم اشکال مکان مرکزی را حد اقل با 8 مثال عرض کردم شما نیز به همین تعداد حتی نصف ان ایراد محاسبه زمین مرکزی را بیان فرمایید ، اما مثال دوم فرض کنیم فردی در کانادا هلالی را می خواهد رصد کند او از مقارنه مکان مرکزی استفاده می کند پس یک نقطه در سطح زمین ( کانادا )– یک نقطه در مرکز ماه و یک نقطه در مرکز خورشید وبا وصل نقاط یک مثلث بوجود می اید ، عرض دایره البروجی ماه نیز مثبت 5 درجه است ان فرد 6 ماه رصد هلال ماه از همان مکان انجام می دهد و چندین مثلث به هنگام مقارنه بوجود می ایند آیا این مثلت های تشکیل شده بر هم منطبقند یا خیر ؟ در زمین مرکزی چطور آیا این یکی مثلثها بر روی هم منطبقند یا خیر،امید وارم پاسخ خود را در مورد عیوب مقارنه مکان مرکزی گرفته باشید.
در مورد سوال آخر شما عرض کردم باید معیار مبنای رویت را براین گذاشت که تقریبا افق ما مناسب رصد هلال ماه و بخصوص برای هلال ماههای بحرانی باشد ،هر چقدر هوا بهتر باشد کار رصدی نیز بهتر انجام می شود بدیهی است همانطور که در نامه های قبل عرض کردم ملاک تجربه رصدی است نه برون یابی برای همین است که صرف برون یابی بدون تجربه رصدی ما نمی توانیم معیار دقیقی را ارائه دهیم اما اگر هلالی با جدایی زاویه ای 7 درجه رویت شد حتما می توان حد دانژون را کمی کمتر دانست چون به هر حال میزان الودگی هرچند جزیی می تواند به نسبت الودگی اثر گزار باشد.
در پایان این نامه چند موضوع را مطرح می نمایم .
1-زمانی می توانیم از یک قانون نجومی صرف نظر نماییم که قانون دوم تکمیل تر – و بدون در دسر باشد و برای موضوع مکان مرکزی اگر فردجوانی بخواهد لحظه مقارنه را برای ابعاد 1000 هکتاری برای یک ماه را در اختیار جها نیان قرار دهد به سن کهولت رسیده .
2-مقارنه یا همان قران نیرین همان تعریفی است که شما فرمودید ( برابر شدن طول دایرةالبروجی ماه با خورشید ) که البته باید تکمیل تر کرد و کلمه مراکز را نیز به ان اضافه نمود، حتی می توان گفت اختلاف طول سماوی ظاهری ماه وخورشید وقتی که به صفر می رسند ، یا هم راستا شدن یا قرار گرفتن مراکز خورشید ، ماه و زمین بریک صفحه ، تمام این تعاریف قدیمی است ، و من در جایی ندیدم که برای مقارنه تعریف جدیدی بیان شده باشد نه درعلم هیت قدیمی و نه در علم نجوم جدید به تعبیرحضرت عالی.
3-یادم می اید سالها پیش مقاله ای را می خواندم اگر یادم نرفته باشد مضمون آن این بود که البرت انیشتن ایرادی به محاسبه نیوتون گرفته بود دال براینکه محاسبه جابجایی حضیض مدار عطارد حدود 42 ثانیه خطا دارد به انیشتن گفتند این گوی و این میدان و انیشتن اثبات کرد که نیوتون در محاسبات خود اشتباه کرده ، حال حرف اینجانب این است اگر اشکالاتی بر زمین مرکزی است بیان فرماید ودر عوض محاسن مکان مرکزی را نیز با استدلال بیان نمایید، همانطور که انیشتن این کار را کرد این گوی و این هم میدان.
یا حق .
با عرض ادب و احترام : سید محسن قاضی میر سعید.
تهران 19 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
نامه ی مورخ 19 خرداد حضرتعالی را با دقت مطالعه کردم. توصیه ی آنجناب برای سریع تصمیم نگرفتن در خصوص ارسال پاسخ را نیز مورد توجه ویژه قرار دادم و تمامی مکاتبات گذشته را بار دیگر مرور کردم. در نامه 11 خرداد اینجانب ، دو موضوع مطرح شده بود ؛ یکی در باره قابل مقایسه بودن ( یا نبودن ) سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز و دیگری در باره حد دانژان. در خصوص حد دانژان ، همانگونه که عرض شد بنده فرمایشات حضرتعالی را در مورد بخشی از موضوع بطور کامل پذیرفتم و در مورد بخش دیگری از آن ، به رویکرد و توصیه ی همیشگی شما رجوع کردم که همانا رصد و کار مطالعاتی بیشتر است.
در مورد قابل مقایسه بودن ( یا نبودن ) سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز ، قصد بنده تکرار پرسشها نبود. مطرح کردن موضوع سن مکان مرکزی هم بدلیل دفاع از این نظریه نبود. بنده احساس میکردم وقتی در موضوع سن هلال ، در دو مقایسه ی سن هلال ( یکی مقایسه سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز و دیگری مقایسه سن زمین مرکزی با سن مکان مرکزی) ، از دو روش مختلف استفاده کنیم ، با تضاد در منطق بحث مواجه خواهیم شد. موضوع بر سر این نبود که آیا سن زمین مرکزی بهتر است یا سن مکان مرکزی ؛ عرض بنده این بود که چرا از یک منطق برای هر دو مقایسه استفاده نمیکنیم ؟ حضرتعالی در مقایسه سن زمین مرکزی با سن مکان مرکزی ، از منطق استاندارد مورد قبول برای محاسبه زمان مقارنه استفاده می فرمایید ، و با دلایلی که برشمردید ( که البته هر یک از آنها جای بحث و گفتگو دارد ) نیازی نمی بینید که به شرایط رصدی توجه شود. این منطق ، کاملا` پذیرفتنی است و بحثی در مورد آن نداریم. اما در مقایسه سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز ، حضرتعالی بجای رجوع به همین منطق و استاندارد ، میفرمایید تفاوت شرایط رصدی ایجاب میکند که برای هر یک از این مدلهای رصد ، رکوردی جداگانه در نظر گرفته شود. به نظر میرسد این نوعی تضاد در منطق بحث باشد. عرایض و پرسشهای بنده نیز در همین رابطه بود.
در مورد مقایسه سن هلال با جدائی زاویه ای ، جسارتا` عرض میکنم که کماکان به همان اعتقاد قبلی هستم. حسن رکوردگیری مستقل برای سن هلال ، این پارامتر را دارای ارزش علمی ویژه ای نمی کند. ارزش تاریخی سن هلال به جای خود محفوظ است اما به عقیده ی بنده ، چون 4 هلال آقایان استم ، موحد نژاد ، حضرتعالی و شریفی با هم قابل مقایسه هستند ، ضمن اینکه هر چهار رصد دارای ارزش علمی بالایی است ، رصد حضرتعالی دارای ارزش تاریخی منحصر بفرد و رصد آقای شریفی دارای ارزش علمی بیشتری ( نسبت به سه رصد دیگر ) است.
موضوع برتری محاسبه سن هلال بر اساس مقارنه ی مکان مرکزی و یا چالشهای محاسبه سن زمین مرکزی ، اصولا` در مکاتبات اخیر بنده ( به عنوان یک موضوع اصلی و مورد بحث ) مطرح نبوده است. در این رابطه ، بنده در تمام سخنرانیها و یادداشتهایم ، مبنای محاسبه ی سن هلال را ، مقارنه زمین مرکزی اعلام کرده و میکنم. اما در عین حال ، ابهامات ذهنی قبلی را هنوز هم دارم ؛ منتهی تا زمانی که این ابهامات به نتیجه ای یقینی نرسد ، رویکردم همان سن زمین مرکزی است. در مقایسه سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز هم ، عرض بنده سن زمین مرکزی بود.
مثالی که در مورد عکاسی از هلال در سه زمان مختلف ( قبل ، همزمان و بعد از مقارنه ی مکان مرکزی ) عرض شد ، فرضی بود. این فرض صرفا` برای طرح راحتتر یک پرسش ، مورد استفاده قرار گرفت. متوجه این موضوع بودم که هلالی با این خصوصیات در آسمان نخواهیم داشت. در اینجا هم بنده قصد داشتم در مورد منطق این موضوع پرسشی را مطرح کنم و برای اینکار نیازی به استفاده از داده های حقیقی نبود. اگر بخواهم همان پرسش را با داده های واقعی مطرح کنم باید عرض شود که :
آقای مارتین در روز 5 می 2008 در Munich Public Observatory ( عرض جغرافیایی 48 درجه و 07 دقیقه و 18.12 ثانیه شمالی و طول جغرافیایی 11 درجه و 36 دقیقه و 24.84 ثانیه شرقی ، 550 متر ارتفاع از سطح دریاهای آزاد ، 2+ اختلاف زمانی با زمان بین المللی ) برای آشکار سازی هلال اقدام کرده است. مقارنه ی زمین مرکزی در ساعت 14:18 روز 5 می 2008 و مقارنه ی مکان مرکزی ( مساوی شدن طول دایرة البروجی ماه و خورشید در افق آقای مارتین ) در ساعت 15:07 همان روز ( به وقت رسمی آلمان ) روی داده است. با استفاده از نرم افزار Accurate Times مختصات دایرةالبروجی ماه و خورشید در دو زمان اشاره شده ، به شرح زیر بوده است :
1- مختصات دایرةالبروجی در ساعت 14:18 ( مقارنه زمین مرکزی )
طول دایرةالبروجی خورشید 45 درجه و 22 دقیقه و 20 ثانیه
طول دایرةالبروجی ماه 45 درجه و 01 دقیقه و 00 ثانیه
عرض دایرةالبروجی ماه 4 درجه و 33 دقیقه و 34 ثانیه (شمالی)
2- مختصات دایرةالبروجی در ساعت 15:06:40 ( مقارنه مکان مرکزی در افق آقای مارتین )
طول دایرةالبروجی خورشید 45 درجه و 24 دقیقه و 18 ثانیه
طول دایرةالبروجی ماه 45 درجه و 24 دقیقه و 18 ثانیه
عرض دایرةالبروجی ماه 4 درجه و 24 دقیقه و 18 ثانیه (شمالی)
عکسهای زیر ، به ترتیب در ساعتهای 14:12 ، 15:03 و 15:50 ( به وقت رسمی آلمان ) توسط آقای مارتین گرفته شده که پس از پردازش تصویر ، هلال ماه در هر سه عکس آشکار شده است :
عکس شماره 1 در ساعت 14:12
عکس شماره 2 در ساعت 15:03
عکس شماره 3 در ساعت 15:50
جدول زیر مختصات هلال ماه را برای زمان گرفتن تصاویر فوق نشان میدهد :
عکس شماره 1 عکس شماره 2 عکس شماره 3
زمان گرفتن عکس 14:12 15:03 15:50
طول دایرةالبروجی ماه 44:58:10 45:22:31 45:45:36
طول دایرةالبروجی خورشید 45:22:06 45:24:08 45:26:01
اختلاف طول دایرةالبروجی ماه و خورشید 00:23:56 - 00:01:37 - 00:19:35 +
سن هلال ( بر اساس مقارنه مکان مرکزی ) منفی 6 دقیقه مثبت 45 دقیقه مثبت 92 دقیقه
ترتیب مختصات = ثانیه : دقیقه : درجه قوسی
رنگ زرد = هلال پیر رنگ سبز = هلال جوان
این جدول مشخص میکند که در عکس شماره 1 هلال پیر ، و در عکس شماره 3 هلال جوان ماه آشکار سازی شده است. پرسش در مورد عکس شماره 2 است. آیا در این تصویر هلال پیر آشکار سازی شده است یا هلال جوان ؟ مثبت بودن سن هلال ( مقارنه زمین مرکزی ) حکایت از جوان بودن آن دارد اما منفی بودن اختلاف طول دایرةالبروجی ماه و خورشید ( مقارنه مکان مرکزی ) میگوید که برای آقای مارتین هنوز هلال ماه نو شکل نگرفته است و او ، آشکار سازی هلال پیر را انجام داده است. حضرتعالی در این رابطه می فرمایید ` مقارنه مکان مرکزی اصول و ساختارش همینطور است که مشکلات عدیده ای را به وجود می اورد از جمله همین مثالی که جناب عالی زدید ، حال شما به مطلب من توجه کنید همین مثالی را که زدید با سن زمین مرکزی محاسبه کنید خواهید دید اب از اب تکان نمی خورد و سن هلال پیر را حتی با یک دقیقه مانده به مقارنه و سن هلال جوان را با یک دقیقه پس از مقارنه مشخص می کند به همین راحتی.` .
بزرگ مردی عارف و روحانی در تهران زندگی میکند که پیر و مراد بنده هستند. ایشان حائز درجه استنباط در علم فقه هستند و از کسی تقلید نمی کنند. نظر فقهی ایشان در مورد ثبوت اول ماه ، رویت هلال با چشم غیر مسلح است. بنده همیشه برای عرض ارادت به محضر ایشان ، نتایج رصد هلال را خدمتشان عرض میکنم. اگر عمری برایم باقی باشد امسال در 29 رمضان باید به ایشان عرض کنم که چون هلال شوال در غروب 29 رمضان فقط با چشم مسلح قابل رویت است ، ماه مبارک برای شما 30 روز خواهد بود. استحضار دارید که اعلام آغاز ماه بر مبنای رویت با چشم مسلح و یا رویت با چشم غیر مسلح ، هر چند نتایج متفاوتی را میتواند در بر داشته باشد ، اما به معنای مغایرت با یکدیگر نیست ؛ زیرا این تفاوت ناشی از استفاده از دو قرارداد مختلف است. ممکن است در سطح ملی و با در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی ، ناچار به انتخاب یکی از این دو مبنا باشیم ، اما بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اجتماعی ، هر یک از این دو مبنا قابل قبول و مورد احترام است و رجحانی بر دیگری ندارد. همانگونه که ماه رمضان 1429 میتواند بر مبنای یک قرارداد ، 29 روز و بر مبنای قراردادی دیگر ، 30 روز بوده و مغایرتی هم در بین نباشد ، عکس شماره 2 آقای مارتین میتواند با یک قرارداد آشکار سازی هلال پیر و با قراردادی دیگر آشکار سازی هلال جوان باشد. در واقع ، در اینجا مشکل و یا مغایرتی وجود ندارد که بخواهیم یکی از این دو قرارداد را حذف کنیم. مغایرت در آنجا خواهد بود که از یک قرارداد ، دو برداشت و نتیجه ی مختلف بدست آوریم.
در مورد انطباق مثلث هایی که فرمودید در مقارنه مکان مرکزی برای راصد تشکیل میشود ، به واقع جواب آن را نمیدانم. بسیار ممنون خواهم شد که هم در این باره راهنمایی بفرمایید و هم متذکر شوید که این انطباق و یا عدم انطباق چه مزیتی برای محاسبه مقارنه ی زمین مرکزی در بر دارد. به نظر بنده کنار گذاشتن قوانین قدیمی نجوم زمانی میسر است که قوانین جدید ، خط بطلان بر فرضیات و یا قوانین قبلی بکشند ( مثل فرضیه قرار گرفتن زمین در مرکز عالم ) و یا یک تعریف را دقیقا` جایگزین تعریف قبلی کنیم ( مثل تعریف جدید سیاره که منجر به حذف نام پلوتو از جرگه ی سیارات منظومه شمسی شد). اما ارائه یک تعریف جدید از یک موضوع ، همیشه به معنای حذف قواعد ، قوانین و یا تعاریف قبلی نیست. به عنوان مثال در نجوم قدیم از دستگاه مختصات دایرةالبروجی برای محاسبات استفاده میشد ( و هنوز هم در رویت هلال از آن استفاده میشود ). دستگاه مختصات بعد و میلی بعدها ابداع شد و هم اکنون کاربرد فراوان در مراکز نجومی دنیا دارد. در کنار این دو ، دستگاه مختصات سمت ارتفاعی را نیز داریم که در رویت هلال مورد استفاده ی فراوان قرار میگیرد. اینها قواعد و تعاریف متفاوتی هستند که یکدیگر را نقض نمیکنند بنابراین هر یک ، در جای خود معتبر است. تعریف مقارنه زمین مرکزی ( که صرفا` محاسباتی است و قابلیت رویت شهودی ندارد ) یک تعریف جدید است که با همان اهدافی که حضرتعالی تشریح فرمودید مطرح است اما این تعریف جدید ، نقض کننده ی تعریف مقارنه مکان مرکزی ( که هم محاسباتی است و هم قابلیت رویت شهودی دارد ؛ بویژه در زمان کسوف ) نیست. این مطلب شبیه دستگاه مختصات زمین مرکزی و مکان مرکزی است. هر یک از این دو دستگاه مختصات ، مبنا و کاربرد ویژه خود را دارد و دیگری را نقض نمیکند.
از طرف دیگر ساده کردن محاسبات یک بحث است و دقیق بودن آنها بحث دیگری. دو کودک را در نظر بگیریم که اولی در ساعت 23:59:59 روز اول فروردین و دومی در ساعت 00:00:01 دوم فروردین به دنیا آمده باشند. این دو کودک از نظر شناسنامه ای ( همان منطق استاندارد سازی بمنظور ساده کردن محاسبات) با یکدیگر یک روز اختلاف سن دارند اما اختلاف سن حقیقی آنان فقط 2 ثانیه است. بنده محاسبات زمین مرکزی را رد نکرده ام اما وقتی می بینم در محاسبات پرواز سفینه های فضایی علاوه بر محاسبات بر مبنای مرکز جرم ( برای محاسبه نیروی گرانش ) به محاسبات مکانی و هواشناسی نیز به همان اندازه اهمیت میدهند و به عنوان مثال در فرود سفینه های روح و فرصت و ققنوس ، حتی به تاثیر گرد و غبار و گرمای سطحی مریخ بر غلظت جو آن هم توجه میشود تا بر اساس آن ، زمان باز شدن چترهای کاهش سرعت را تعیین نمایند ، به این نتیجه میرسم که تمامی این محاسبات در جای خود دارای ارزش و اعتبار هستند و هیچیک را نمیتوان نادیده گرفت و از آن گذشت.
اجازه میخواهم ابهاماتی که در مورد روشهای محاسبه سن هلال وجود دارم را در مبحثی جداگانه خدمت حضرتعالی مطرح نمایم تا این موضوع تاثیری بر موارد ذکر شده در این نامه نداشته باشد. در پایان لازم است به جهت راهنمائی های مشفقانه ی حضرتعالی تشکر و قدردانی نمایم. توفیق روز افزون شما را آرزومندم.
با احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
22 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
ضمن عرض پوزش به استحضار میرسانم در نامه مورخ 22 خرداد ماه ، یک اشتباه تایپی وجود دارد. در جدولی که برای مختصات هلال ماه در 3 پردازش تصویر آقای مارتین تنظیم شده ، سن هلال بر اساس مقارنه زمین مرکزی محاسبه شده اما به اشتباه ` مقارنه ی مکان مرکزی ` نوشته شده است.
جدول ارسالی در نامه 22 خرداد
عکس شماره 1 عکس شماره 2 عکس شماره 3
زمان گرفتن عکس 14:12 15:03 15:50
طول دایرةالبروجی ماه 44:58:10 45:22:31 45:45:36
طول دایرةالبروجی خورشید 45:22:06 45:24:08 45:26:01
اختلاف طول دایرةالبروجی ماه و خورشید 00:23:56 - 00:01:37 - 00:19:35 +
سن هلال ( بر اساس مقارنه مکان مرکزی ) منفی 6 دقیقه مثبت 45 دقیقه مثبت 92 دقیقه
جدول صحیح
عکس شماره 1 عکس شماره 2 عکس شماره 3
زمان گرفتن عکس 14:12 15:03 15:50
طول دایرةالبروجی ماه 44:58:10 45:22:31 45:45:36
طول دایرةالبروجی خورشید 45:22:06 45:24:08 45:26:01
اختلاف طول دایرةالبروجی ماه و خورشید 00:23:56 - 00:01:37 - 00:19:35 +
سن هلال ( بر اساس مقارنه زمین مرکزی ) منفی 6 دقیقه مثبت 45 دقیقه مثبت 92 دقیقه
با احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
24 خرداد 1387 - اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
جایگاه سن – جدایی زاویه ای وبررسی هلال شامگاهی با هلال در روز
به نام خداوند جان و خرد
جایگاه سن – جدایی زاویه ای وبررسی هلال شامگاهی با هلال در روز
دوست و استاد محترم جناب تقای بوژمهرانی .
اینکه چرا اجازه خواستم کمی صریح تر صحبت کنم بدین علت بود که من چند پرسش برایم پیش امد که به عرض رساندم و در انتظار راهنما یهای جناب عالی بودم و هستم ، وانگهی من معایب مکان مرکزی را برشمردم و شما در جواب فرمودید ( که البته هر یک از آنها جای بحث و گفتگو دارد ) جناب مهرانی مگر بحث علمی این نیست که دو نفر یا دو گروه نقطه نظرات خودشان را بیان کنند شما می فرمایید البته هریک از انها جای بحث و گفتگو دارد مگر نه این است که من نقطه نظراتم را عرض کردم خوشحال می شوم در مورد ان 8 مثالی که زدم تک تک بحث و گفتگو کنیم ، اما من نیز از شما در مورد معایب زمین مرکزی پرسیدم شما نیز معایب ان را بفرمایید تا گفتگو کنیم ، من تصمیم جدی دارم تا برای هریک از ما اثباط شود کدام روش عقلایی – علمی – و بدون دردسر است ودر این مورد تا هر زمان که جناب عالی اصرار داشته باشید در خدمتم اما اگر به توافق نرسیدیم با مراجه به مراکز علمی موجود می توانیم رفع ابهام کنیم، اما من نیز انتظار پاسخ دارم همانطور که در نامه قبلی عرض کردم این گفتمان باید سر انجامی داشته باشد یا یکی ازما دو نفر قانع می شود یا اگر هر کی قانع نشد به مرجع ذیربط مراجعه کند و جوابش را بگیرد بحث در مورد مسائل علمی اگر فلسفی شد دیگر راه به جایی نخواهد برد.
فرموده اید اما در مقایسه سن هلال شامگاهی با سن هلال در روز ، حضرتعالی بجای رجوع به همین منطق و استاندارد ، میفرمایید تفاوت شرایط رصدی ایجاب میکند که برای هر یک از این مدلهای رصد ، رکوردی جداگانه در نظر گرفته شود. به نظر میرسد این نوعی تضاد در منطق بحث باشد. جناب بوزمهرانی خواهش می کنم به عرائضم دقت فرمایید مگر رکورد هلال شامگاهی با چشم غیر مسلح و با چشم مسلح یکی است ؟ قطعا با هم فرق می کند یکی هلال را با چشم غیر مسلح دیده و دیگری با چشم مسلح این دو نوع متفاوت از رویت است و دو رکورد جدا از هم را دارد ، هرگز نمی توان این دو رکورد را با هم مقایسه کرد اما نمی توان سن هلال را که نه تنها تاریخی نیست بلکه بسیار جامع و کامل است را با مقارنه زمین مرکزی محاسبه کرد ، و اگربا سن مکان مرکزی مقایسه کنیم ضمن اینکه مشکلات خاص خودش را دارد که به تفضیل در نامه های قبلی به عرض رساندم ، عدالت رصدی را از بین می برد و فکر نمی کنم هیچ شخص علاقه مند به رویت هلال ماه خواهان عدالت نباشد ، اما در مورد هلال صبحگاهی و هلال در روز ظرف 48 ساعت اینده من نقطه نظرات کلی خودم را در سایت گروه غیر حرفه ای همانطور که قبلا عرض کردم در سلسله مقالاتی که انجا نگارش می کنم به عرض دوستان خواهم رساند والبته در این نامه نیز بدان اشاره خواهم کرد سن هلال در روز به خاطر اینکه نوع رصد هلال با شامگاهی متفاوت است و محدودیت دارد باید با نگرش به پارامترهای خودش ارزیابی شود که در مورد هلال صبحگاهی نیز به همین صورت است ، من عرض کردم سن هلال شامگاهی می تواند با توجه به حد 7 درجه دانژون تا حدود 10.22ساعت شاید کمی کمتر ترقی نماید در صورتی که سن هلال در روز را نمی توان تا به این حد ترقی داد در بهترین شرایط شاید کمی کمتر ازمنفی و به اضافه 12 ساعت می رسد وانگهی من از خیلی سالها قبل با ابزار موجود ان زمان هلالهایزیادی در روز را دیده ام و به این نتیجه رسیده ام که در بعضی مواقع راحت تر از هلال شامگاهی است و در بعضی مواقع سخت تر به خصوص در زمانی که جنبه رکوردی پیدا می کند بسیار سخت رصد می شود به هنگام رصد در روز نور پراکنده است ولی به هنگام غروب به تدریج نور از حالت پراکندگی خارج می شود ، هلالی ممکن است در روز رصد شود اما همان هلال در شامگاه قابل رویت نیست و بلعکس ، ضمنا باید توجه داشته باشیم مختصات در بالای افق تا سمت الراس به تدریج به سمت زمین مرکزی پیش میرود چون هم از شکست کم می شود و هم از اختلاف منظر، حال شما می فرمایید دو هلالی که از لحاظ رصدی اختلاف زیادی دارند رکوردگیری انرا در یک ترازو قرار دهیم ، کجای این مطالب نوعی تضاد در منطق بحث است عرائض من یا فرمایش شما که گاه سن هلال برای شما ملاک است و گاه جدایی زاویه ای ، ایا می دانید چرا سن هلال را مقدم میشمارند برای این مطلب منطق های زیادی را می توان بکار برد که یکی از انها باید شما را قانع کند اگر قانع نشدید انوقت اینجانب به خودم حق می دهم که بگویم بحث ما دارد از حالت علمی – عملی خارج می شود، فرض بفرمایید دو رصدگر در دو نقطه ازروی زمین هلال ماهی را رصد میکنند و اتفاقا هر دو رصدگر از یک نوع ابزار استفاده می کنند هردو رصدگر هلال ماه را با جدایی زاویه ای برابر می بینند حال بگویید ارزش رصدی کدام رصد بیشتر است ، مسلم است ان رصد گری که سن هلالش کمتر بوده ولا غیر ، با توجه به مثالهای که زدم فکر می کنم قاعدتا باید پذیرفت که چرا سن هلال ارزش بیشتری دارد چون علاوه بر مثالی که زدم در سن ماه چند پارامتر دیگر نهفته است که در جدایی زاویه ای نیست من فکر میکنم باید بدانیم که چرا در این دنیای به این بزرگی که ان همه افراد با تجربه در مورد هلال ماه بحث و تبادل نظر می کنند همگی با یک پارامتر مهم هم نظرند وامده اند سن هلال را ملاک قرار داده اند چون علمی – کاربردی است ، جناب اقای مهرانی کدام منطقی می گوید با کم شدن سن هلال ، جدایی زاویه ای بیشتر می شود !! لذا اهمیت جدایی زاویه ای بیشتر است ، برعکس هرچه سن کمتر شد الزاما جدایی زاویه ای کمتر می شود ولی می تواند سن هلالی زیاد باشد اما جدایی زاویه ای ان کم پس ملاحظه فرمودید چرا اهمیت سن هلال خیلی بیش از جدایی زاویه ای است ، دوستانی که به من نزدیکند می دانند من حتی قبل از سال 1994 که رتبه سن هلال در ایران را بدست اوردم بارها گفته و می گویم نه اینکه چون امروز نفر اول در دنیا هستم سنگ انرا به سینه بزنم به خالق تمام کائنات سوگند اگراین رکورد در اختیار شما بود نظرم نه تنها عوض نمی شد بلکه مصرانه و بیشتر از ان دفاع می کردم تکلیف علمی و شرعی وادارم می کند که از حق دفاع کنم ، اگر همین اقای استم فردا هلال ماهی را ببیند و در جهان تایید و رسما اعلام کنند که ایشان سن هلالی را که دیده کمتر از سن11.40 رکورد میرسعید است به دو دلیل خوشحال می شوم اول اینکه یک کار علمی که ما را به نتایج رصدی مهمی می رساند نزدیک تر کرده دوم اینک اقای استم دیگر سن مکان مرکزی را قبول نخواهد کرد مجددا برای ایشان همان سن زمین مرکزی درست و صحیح خواهد بود!! .
در مورد تصاویربا سی سی دی و محاسبه ای که انجام داده اید در اولین نامه به طور مفصل در مورد ان صحبت شده و هنوز نیز معتقدم و پیشنهاد می کنم محاسبات را با سن زمین مرکزی لحاظ کنید مشکل مسله حل خواهد شد .
مثالی را که در مورد اپولو زدم در ارتباط با محاسبه زمین مرکزی و مکان مرکزی بود ، فشار هوا – چتر – گرمای سطحی مریخ – غلظت - و دهها حالت دیگر همه درست ولی ارتباطی به بحث ما نداشت .
در مورد مختصات بعدی میلی – استوایی – سمتی و ... همه درست اند اما کار بردهای مختلفی دارند و باید ببینیم مثلا برای رویت با تلسکوپ کدام کارایی بیشتری دارد و برای دوربینی که با ان نمی توان سمت الراس را دید کدام روش بهتر است ، جناب اقای مهرانی ببینید همانطور که عرض شد محاسبات برای کسوف مقوله ای جداست شرح کامل ان نیز در کتابهای مربوط به کسوف و خسوف امده ،چون این پدیده در منطقه خاصی از زمین پیش می اید نه کل زمین مقارنه را زمین مرکزی محاسبه می کنند برای اینکه اصل بر ساده بودن و دقت کاری است که در زمین مرکزی محاسبه ساده اما با دقتی کامل است ، اما در مکان مرکزی برای محاسبه عمر نوح و صبر ایوب می خواهد و برای کسوف شروع گرفت و گرفت کامل شهودی است چون تمام کره زمین که در سایه ماه قرار نمی گیرد ، به نامه قبل در مورد علامت سی و ستاره ( C * ) دقت کنید .
در مورد سن و جدایی زاویه ای که نام افرادی را برده اید ، هر چند که من خود در رصد دوستان حضور داشتم و شاهکار گروه را از نزدیک دیده ام بخصوص دقت عمل اقای شریفی را ، همه باهم هماهنگ بودیم و دوستان به من این اجازه را دادند تا انتخاب محل با من باشد من خیلی از نقاط کرمان را می شناسم چون در سال 81 هفت روز تمام مکان یابی میکردیم ، در فیلم موجود ( رصد هلال صفر ) همه چیز گواهی می دهد که من با اطمینان کامل به دوستان امیدواری می دادم که در ان افق پاک هلال قطعا رویت میشود ودر این مورد اصلا شک نداشتم فقط اصرار داشتم تنظیمات تلسکوپ ها دقیق باشد و دوستان بر عکس مطمئن بودند که تنظیمات درست است اما نگران رویت هلال بودند ، این جملات در فیلم من موجود است که نسخه ای از انرا به عزیزان گروه فسا تقدیم کردم ، این مطالب را عرض کردم تا دوستان خواننده این سطور مطمئن باشند برای گروه ما هیچ فرق نمی کرد که چه کسی اول هلال را میبیند چون دو ابزار که بیشتر نداشتیم یکی 14 اینچ و دیگری 8 اینچ پس در کار گروهی فرقی بین نفر اول و اخر نیست اما ممکن بوداگر به جای اقای شریفی شخص دیگری پشت تلسکوپ 14 اینچ بود یا هلال را نمی دید یا دیر تر می دید کما اینکه 4 دقیقه پس از رویت با 14 اینچ هلال را من با 8 اینچ دیدم و پس از من جناب حاج احمدی و جناب ذوالقدر و بعد همه گروه ، من در اولین فرصت فیلم ان رصد را در جای خود به نمایش خواهم گذاشت تا همدلی گروه و اشک شوق و اینکه یک کار علمی و یک رصد خوب حتما ثمر ه و میوه خوبی خواهد داشت را به سمع و نظر عزیزان خواهم رساند، اما نمی توانم از یک قاعده کلی عدول کنم که سن مقدم است یا جدایی زاویه ای ، اما خداوند بزرگ را شاکرم که کار شکستن جدایی زاویه ای نیز بدست افراد ایرانی صورت گرفت مهم اثباط به جهانیان است که ایرانی سخت کوش با توجه به زحماتی که می کشد با حد اقل امکانات توانسته کارهای بزرگی انجام دهد ، و اگر سماجت من نبود شاید اقای سینات انرا نمی پذیرفت بیش از 24 عکس و چندین نامه نوشتم و اسم اقای شریفی را بردم و حتی 4 بار گزارش هلال در روز را که بارها از اقای شریفی خواستم تا انرا اماده کند برای اقای سینات فرستادم تا در ارشیو مانده گار باشد تا سالها بعد فردی غیرایرانی نتواند هلالی را در روز ببیند و افتخار انرا برای خودش و مملکت خودش به ثبت برساند ، اقای مهرانی کار رصد کار دل است و الا نه کسی به من بابت اول شدن منزل یا خانه داد و نه به اقای شریفی و نه به اقای موحد نژاد در صورتی که اگر من و اقای شریفی شاید اگر کشتی گیر بودیم .....شما می دانید سن هلال شاید چند سال دیگر دوام داشته باشد شاید هم نه اما برای یک کار علمی شاید بهاء مادی دربر نداشته باشد اما بهاء معنوی دارد ، کار کلی رصد گران ایرانی شاهکار است ببینید همین اقای احمدیان چه تلاشی می کند اقای ابراهیمی و گروه همراه چه مسافتی را طی می کنند گروه فسا – گروه اقای ثامنی – دوستان اصفهانی – گروه های یزد – تهران – خراسان ، ایا جایی را سراغ دارید که دوستان در انجا برای دلشان و علاقه خودشان فعالیت نکنند؟ ایا فردی را می شناسید که 18 سال تما م هر روز و هر شب به دنبال ماه باشد ایا خود جناب عالی برای یک رصد حدود 2000 کیلومتر راه را طی نکردید این زحماتی است که همه و همه کشیده و می کشند برای دلشان خدا انروز را نیاورد که ناخواسته این زحمات و افتخارات را بدون در نظر گرفتن تمام جوانب بخصوص جوانب علمی دو دستی پیشکش کنیم، خوشبختانه من حافظه خوبی دارم یادم می اید چه سنگ اندازی های در مورد رویت هلال ماه رجب ( هلال رکوردی ) به عمل امد ، در انموقع دو نفر سفت و محکم به من امیدواری می دادند یکی جناب عالی بودید و دیگری اقای صیاد و من در درون خودم همان حرفی را زدم که شما در رصد هلال اول ژانویه 2000 زدید که حتما یادتان هست .
نامه بسیار طولانی شد چون اخرین مطالبم را برای شما بیان کردم و تمام تلاشم را کردم تا در این شش یا هفت نامه انچه را که در توانم بود بازگو کنم ، شما فرمودید در مورد سن هلال و محاسبات ان ابهاماتی دارید، اینجانب در خور بضاعتم در خدمتتان هستم ، اما اینکه می فرمایید خودتان در تمام سخنرانیها یا مقالات یا کلاس درس زمین مرکزی را بیان می فرمایید ولی با ابهاماتی نیز مواجه هستید بهتر نیست وقتی من و امثال من نمی توانیم شما را متقاعد کنیم یا شما بر سر ان اصرار دارید می فرمایید چه کنیم ؟ شما می توانید با صدای بلند مطالب و نقطه نظرات خودتان را مطرح کنید و حتما دیگران نیز این حق را دارند ومن نیز قاطع و با صدای بلند به عرض حضرت عالی می رسانم .
1- محاسبات سن و فاز ماه زمین مرکزی است و مکان مرکزی از عیوب زیادی برخوردار است لذا نسبت به زمین مرکزی برتری ندارد.
2- سن هلال ماه پارامتر دقیقتر و علمی تری نسبت به سایر پارامترهاست .
3- در روش محاسباتی هلال ماه روشی بهتر است که اولا راحت تر ، ثانیا دقیق تر ، ثالثا عادلانه باشد.
4- ما سه نوع رصد داریم شامگاهی – صبحگاهی – و هلال در روز ، محاسبات و رویت هلال صبحگاهی با شامگاهی تا حدودی با هم فرق دارند ، اما روش رویت و محاسبات هلال شامگاهی و هلال در روز با هم تفاوت اساسی دارند لذا نحوه محاسبات انها نیز با هم تفاوت دارد .
5- سی سی دی اشکار سازی امواج غیر مرئی به مرئی است و کاربرد مختلفی در کیهان شناسی دارد اما برای رویت هلال کاربردی ندارد چون در رویت هلال ما به دنبال نور مرئی ماه هستیم و اصطلاحا به ان می گوییم رصد هلال ماه نه اشکارسازی هلال ماه.
این 5 مورد اخری را که بیان کردم ، بارها در نامه های ردو بدل شده فیمابین اینجانب و جناب عالی عرض کردم و در مورد ان نیز مثالهای متعددی نیز بیان داشتم .
موفق باشید.
با تجدید احترام : سید محسن قاضی میر سعید.
تهران 24 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر بر سر ما میرود ، ارادت اوست
نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینه ها در مقابل رخ دوست
استاد ارجمند و دوست گرامی جناب آقای مهندس قاضی میرسعید
با سلام
امشب نامه ی جدید حضرتعالی را دریافت کردم. مطالب مفصل و نظرات دقیقی که مطرح فرموده اید را باید به دقت مطالعه کنم. اما مایلم نکته ای را همین حالا که نامه را برای بار اول خواندم به محضر حضرتعالی عرض نمایم.
جناب میر سعید ؛ ارزش شما برای همه ی ما بسیار زیاد و غیر قابل وصف است. در گفتگوهای علمی و پرسشهایی که عرض میشود ، نیازی به رجوع به مرجعی دیگر نیست. بدون اغراق باید بگویم که بنده خود را ابدا` در حد و اندازه شما نمیبینم که در گفتگوی با شما ، لازم باشد از فرد دیگری بخواهم بین ما قضاوت کند. بنده ابهامات و پرسشهای خود را مطرح خواهم کرد و در اینکار بسیار جدی هم خواهم بود ؛ اما فصل الخطاب بنده ، نه دیگران ، بلکه شخص حضرتعالی هستید و هر آنچه را که شما جمع بندی بفرمایید ، بنده به دیده ی منت خواهم پذیرفت. دیگر سروران و بزرگان رویت هلال ، برای بنده قابل احترام بوده و هستند و جایگاه همه ی آنان بالای سر من است ؛ اما من همچنان به شاگردی حضرتعالی و دوستی که با شما دارم افتخار میکنم و بس.
با احترام و عرض رادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
24 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
مطالب ارزشمند حضرتعالی در نامه مورخ 24 خرداد ماه را بار دیگر مطالعه کردم. در این رابطه عرایضی بشرح ذیل دارم :
در ارتباط با موضوع مقارنه ی مکان مرکزی و محاسبه سن هلال بر اساس این مقارنه ، حضرتعالی در نامه مورخ 13 خرداد ماه به 5 مورد اشکال اشاره کرده و فرموده اید:
1- فرض کنیم جناب عالی در اصفهان هلال ماهی را با سن ( زمین مرکزی )11.30ساعت رویت کردید رصد گر دیگری درشهر ماکو همین هلال را با سن 11.45 ساعت رویت کرد کدام نفر اول و کدام نفر دوم است ؟ پر واضح است که شما هلال را زودتر دیده اید پس نفر اول شما هستید...... ایا این انصاف است کسی که از شما 15 دقیقه هلال را دیرتر دیده نفر اول باشد و شما دوم ایا این عدالت است ؟
2- با قبول کردن سن مکان مرکزی اصولا افرادی که در یک زمان اما در عرضهای جغرافیای مختلف به دنیا امده اند سن انها با هم تفاوت می کرد
3- برای هر نقطه ای از زمین یک ساعت خاصی مقارنه بوجود می امد که همه چیز را به هم می زد.
4- در هر نقطه ای شروع اعتدالین و انقلاب تابسنانی و زمستانی فرق می کرد ( منظورم نیم کره شمالی ویا جنوبی که فصول با هم فرق می کنند نیست ).
5- در شروع سال جدید دوستان مشهدی ما زودتر از دوستان اهوازی و یا تبریزی عید را شروع می کردند و چه بسا در منطقه ای ازایران اول فروردین شروع ودر منطقه ای از کشور اخر اسفند می بود و شاید در سالهای کبیسه وضع به مراتب بدتر می شد.
به نظر بنده :
- در مورد اشکال بند اول باید عرض شود که مبنا و نوع قرارداد اندازه گیری زمان در اینجا تعیین کننده است. به دو مدل از اندازه گیری زمان که در مسابقات ورزشی مورد استفاده قرار میگیرد اشاره میکنم. در مسابقات دوی 100 متر ، تمام شرکت کنندگان بر روی یک خط مستقر میشوند و حتی برای اینکه صدای تپانچه آغاز مسابقه را هم همزمان بشوند ( و آن اندک تفاوت فاصله ای که بین هر دونده و شلیک کننده ی تپانچه وجود دارد هم بی تاثیر شود ) در پشت سر هر دونده یک بلندگو میگذارند. در اینجا شرایط برای تمامی دوندگان مساوی است و بنابراین با آغاز مسابقه ، کسی برنده است که زودتر از دیگران ( اولین زمان ) از خط پایان بگذرد. در مدل دیگری از اندازه گیری زمان میتوان به مسابقات قایقرانی ( که چندی پیش در دریاچه ی ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد ) اشاره کرد. در این مسابقات هر قایق با فاصله ی زمانی 45 ثانیه نسبت به قایق قبلی ، مسابقه را آغاز میکند. در این روش ، زودتر گذشتن از خط پایان ، ملاک انتخاب برنده نیست ، بلکه زمان هر یک از شرکت کنندگان را مستقل از یکدیگر اندازه گیری کرده و دارنده ی کمترین زمان ( بهترین زمان ) را برنده اعلام میکنند.
هر دو مدل فوق ، از عدالت برخوردارند. آنچه که مهم است این است که ، شرایط آغاز رقابت برای تمامی شرکت کنندگان یکسان باشد. همیشه اولین زمان ، بهترین زمان نیست و بررسی شرایط آغازین مسابقه دهندگان مشخص میکند که آیا اولین زمان ، بهترین زمان هم هست یا نه.
- اشکالهای مطرح شده در بند های 2 و 4 میتواند مطرح نباشد زیرا لزومی ندارد که ما قراردادی که برای تعریف مقارنه ( بعنوان یک موضوع خاص در رویت هلال ماه ) داریم را به سایر امور تعمیم دهیم.
- در مورد اشکال بند 3 باید بین اطلاع رسانی عمومی و رکوردگیری فرق قائل شویم. در اطلاع رسانی عمومی لازم نیست برای هر نقطه ، یک زمان مقارنه اعلام شود ( که البته اگر اینکار لازم باشد هم مشکلی نیست و با توجه به وجود کامپیوتر ، میتوان زمان مقارنه ی مکان مرکزی برای تمامی نقاط کشور را در اندک زمانی بدست آورد ). اما برای رکوردگیری که تعداد رصدها محدود است ، میتوان برای هر رصد ، زمان مقارنه و سن هلال را بطور مجزا حساب کرد.
- در خصوص اشکال بند 5 این واقعیت وجود دارد که مبنای تحویل سال ، قرار گرفتن مرکز خورشید در نقطه ی اعتدال بهاری است و اگر این رویداد تا پیش از ظهر نصف النهاری که از نزدیک تهران میگذرد روی دهد ، همان روز اول فروردین و اگر در بعد از ظهر روی دهد ، روز بعد اول فروردین خواهد بود. تمامی ایرانیان در سرتاسر جهان ، برای حفظ وحدت خود ، از این قرارداد تبعیت میکنند که در نتیجه آن ، تقویم ایرانیان در سرتاسر دنیا یکسان است. انتخاب این نصف النهار خاص و انتخاب زمان ظهر ، فقط یک قرارداد است. این قراردادها را میتوانستیم به شکلهای مختلف دیگری نیز داشته باشیم ( که البته این انتخاب هوشمندانه ، عاملی برای یکپارچگی ایرانیان شده است ). اما آیا در مورد آغاز ماههای قمری هم هموطنان ما در سرتاسر جهان یکسان عمل میکنند ؟ باید عرض شود که خیر. ایرانیان مستقر در اروپا و امریکا ، در مواردی ، ماه قمری را یک روز زودتر از ما که در ایران زندگی میکنم آغاز میکنند. حتی در مورد نوروز هم ، در مواردی نوروز ما با نوروز کشورهای آسیای میانه یک روز اختلاف دارد. اینها همه به قراردادها برمیگردد و بخودی خود ، مزیت و یا عیبی ندارند.
با عنایت به موارد فوق به نظر میرسد مقارنه ی مکان مرکزی که هم صبغه ی تاریخی دارد ، هم شهودی است و هم شرایط یکسانی را برای رصدگران فراهم می آورد ، میتواند به عنوان یک قرارداد در کنار قرارداد محاسبات زمین مرکزی ( و نه در مقابل آن ) مطرح باشد.
در مورد قابل مقایسه نبودن سن هلال در روز با سن هلال شامگاهی حضرتعالی می فرمایید ` سن هلال در روز به خاطر اینکه نوع رصد هلال با شامگاهی متفاوت است و محدودیت دارد باید با نگرش به پارامترهای خودش ارزیابی شود که در مورد هلال صبحگاهی نیز به همین صورت است ` و نیز پس از توضیحات دیگر فرموده اید ` حال شما می فرمایید دو هلالی که از لحاظ رصدی اختلاف زیادی دارند رکوردگیری انرا در یک ترازو قرار دهیم ، کجای این مطالب نوعی تضاد در منطق بحث است عرائض من یا فرمایش شما`.
اگر بنا باشد رکوردگیری سن هلال تا این اندازه به تفاوتهای رصدی وابسته شود ، آنوقت با موضوع بسیار پیچیده ای روبرو خواهیم بود که موضوع رکورد گیری سن هلال را نیز از آن حالت استقلال در رکوردگیری خارج میکند. زیرا :
- به فرمایش حضرتعالی باید بین هلال شامگاهی و صبحگاهی تفاوت قائل شویم
- باید برای هلال در روز هم رکورد گیری مستقلی داشته باشیم
- چون تعریف هلال در روز ( آنگونه که قبلا` حضرتعالی فرموده اید ) زمانی است که خورشید حداقل 20 درجه ارتفاع داشته باشد ، باید برای رصدهایی که ارتفاع خورشید کمتر از 20 درجه است ( نه هلال در روز است و نه شامگاهی و یا صبحگاهی ) هم رکوردهای مستقل متعدد تعریف کنیم ( مثلا` بگوییم اگر خورشید 15 ، 10 و یا 5 درجه ارتفاع داشته باشد و یا اینکه لب پایین خورشید روی افق باشد و ......).
- بین اختلاف ارتفاع مثبت و یا منفی و یا هم ارتفاعی ماه و خورشید در رویت هلال در روز هم تفاوت قائل شده و جداگانه رکوردگیری کنیم.
میشود همه ی اینکارها را کرد اما نتیجه ی آن ، پیچیده شدن موضوع خواهد بود. اما یک استاندارد ساده ( فاصله ی زمانی بین مقارنه ی زمین مرکزی تا رویت برای هلالهای جوان و فاصله ی زمانی بین رویت تا مقارنه ی زمین مرکزی برای هلالهای پیر ) میتواند برای تمامی موارد کاربرد داشته باشد.
حضرتعالی در خصوص مقایسه سن هلال با جدائی زاویه ای مثالی را مطرح کرده و میفرمایید ` فرض بفرمایید دو رصدگر در دو نقطه ازروی زمین هلال ماهی را رصد میکنند و اتفاقا هر دو رصدگر از یک نوع ابزار استفاده می کنند هردو رصدگر هلال ماه را با جدایی زاویه ای برابر می بینند حال بگویید ارزش رصدی کدام رصد بیشتر است ، مسلم است ان رصد گری که سن هلالش کمتر بوده ولا غیر` همچنین در ادامه فرمده اید ` جناب اقای مهرانی کدام منطقی می گوید با کم شدن سن هلال ، جدایی زاویه ای بیشتر می شود !! لذا اهمیت جدایی زاویه ای بیشتر است ، برعکس هرچه سن کمتر شد الزاما جدایی زاویه ای کمتر می شود ولی می تواند سن هلالی زیاد باشد اما جدایی زاویه ای ان کم پس ملاحظه فرمودید چرا اهمیت سن هلال خیلی بیش از جدایی زاویه ای است`.
ضمن تاکید بر این نکته که بنده باور قلبی و یقین دارم که اصرار حضرتعالی در مورد برتری سن هلال نسبت به جدائی زاویه ای ، نه بخاطر رکورددار بودن شما ، بلکه به دلیل باورها و یافته های عمیق علمی است که ریشه در مطالعات و تجربیات دقیق و طولانی مدت حضرتعالی دارد ، به عرض میرسانم که در مثال و فرض مطرح شده ، بنده نیز همین باور را دارم که در صورت برابر بودن جدائی زاویه ای ، هلالی که دارای سن کمتر باشد از ارزش علمی بالاتری برخوردار است. اما در مورد قسمت دوم فرمایشات شما ، عرض میشود که درست است که هیچ هلالی با کاهش سن ، جدائی زاویه ای بیشتری پیدا نمیکند ، اما از این نکته نیز نمیتوان گذشت که یکی از شرایط اصلی در پیدایش هلالهای بسیار جوان ، وجود بیشترین جدائی زاویه ای ( عرض دایرةالبروجی ) در زمان مقارنه است. هر بار شکستن رکورد جدائی زاویه ای ( چه همره با شکستن رکورد سن باشد و چه نباشد ) ما را به حد دانژان نزدیکتر ، رویت هلال را سختتر و ارزش علمی رصد را بیشتر میکند.
جناب آقای میر سعید ؛ همانگونه که بارها عرض کرده ام ، در این مکاتبات اخیر هدفی جز طرح یک گفتگوی علمی برای حل چالشهای فکریم نداشته ام. در مقام شاگردی کوچک ، هیچ شخص دیگری را نیز سراغ ندارم که بهتر از خود حضرتعالی ( در مقام استاد بنده و بسیاری از رصدگران هلال ماه ) مطالب را جمع بندی و نتیجه گیری نماید. لازم است به استحضار برسانم که بنده هر آنچه را که در مورد مسائل مورد گفتگو در ذهن داشتم ، به رشته ی تحریر درآورده و بیان کردم و هم اینک با گوش جان ، شنونده ی جمع بندی حضرتعالی هستم. در پایان این مکاتبات از محضر شما به جهت صبر و بردباری که بکار بردید ، به جهت دریچه های نوین از دانش رویت هلال که بر روی بنده و دوستانم گشودید و به سبب لطفی که همیشه از سر بزرگواری نسبت به اینجانب روا داشتید بی اندازه سپاسگزار و متشکرم.
با احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
25 خرداد 1387 – اصفهان
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
بنام خداوند جان وخرد
نهمین پاسخ به پرسش های جناب اقای بوژمهرانی
دوست و استاد گرامی جناب اقای بوژمهرانی با عرض سلام و احترام.
در نامه قبلی در سه مورد بابت تایپ نادرستی که پیش امد عذر خواهی می کنم هرچندقرار شد از اشتباهات سهوی مثل نوشتن اثبات به جای اثباط و ... بپرهیزیم اما در دو جا که اسم حضرت عالی را برده بودم اشتباه تایپی وجود داشت که حتما می بایستی عذر خواهی کنم پوزش مرا بپذیرید و اگر باز تکرار شد بر کمبود وقت و عجله در تایپ تلقی فرمایید.
در مورد سوال اول شما باید عرض کنم ، در روی زمین دو نفر یک هلال را با تفاوت قابل توجه ای حد اقل 15 دقیقه دیرتر میبیند برای هردورصدگر مقارنه در یک زمان اتفاق می افتد و نفر اول هلال را رویت می کند بعد نفر دوم در مکانی دیگرو بعد هم نفر سوم نیز در مکانی غربی تر با فاصله زمانی مختلف، ممکن است با سنجش مقارنه مکان مرکزی حتی نفر سوم که هلال را دیرتر از نفر دوم و اول دیده ، سن هلالش با توجه به مکانی که داشته و غربی ترنیز بوده کمتر از بقیه باشد انوقت عدالتی برقرار نشده ، شما در مورد قایق سواری مثال می زنید البته مثال خوبی بود اما نتوانستم در مثال شما تغییر مکان را حس کنم من در مورد سنی صحبت کردم که با تغییر مکان برخلاف قاعده و اصول عدالت پایمال شده ( چون وقتی به سمت غرب می رویم بایدسن هلا ل بیشتر شود در صورتی که کمتر شده ) چون بر مبنای مکان مرکزی محاسبه شده ودر انجاست که عدالتی وجود ندارد، حالا که ازمثال نجومی به مثال ورزشی رسیدیم اجازه دهید من نیز مثالی بیاورم ، در دوی چهارهزار متر اگر اشتباه نکنم یا نوعی دیگری از ان ، دوندگان با شعاع مختلفی شروع به دویدن می کنند که نفر اولی با نفر هفتم فاصله نسبتا قابل توجه ای دارد اما بعد از مدتی دویدن تمام دوندگان در یک خط به مسابقه و مبارزه ادامه می دهند و همه فکر میکنند ان کس که جلو تر است ( در ابتدای مسابقه ) به او بی عدالتی شده در صورتی که شعاع دایره نفر اول از شعاع دایره نفر هفتم کمتر است وپس از یک مسافت طی شده تمام دوندگان در یک مسیر هستند مقدار مسافت برابر است اما بیننده فکر میکند ان کسی که در اول مسابقه جلوتر بوده به او امتیازبیشتری داده شده درمورد قایقرانی نیز همین طور است مسافت یک اندازه است اما زمان با تاخیر انجام می شود اما در مورد رویتی که مثال انرا زدم نه مکان برابر است نه زمان ( سن )، من در نامه قبلی عرض کردم یا ما می خواهیم مسائل را با منطق فلسفی جلو رویم یا با منطق ریاضی ، در منطق ریاضی 2 به اضافه 2 می شود 4 همه می دانیم ، اما در منطق فلسفی 2 به علاوه 2 تلزاما عدد 5 نیست می توان دهها عدد را نام برد ، اثباتی نیست ، شما اصرار دارید من جواب سوالهای شما را بدهم چون ابهاماتی برای شما بوجود امده ضمن اینکه شما در عقاید خود پای بندید ، می فرمایید با گوش جان می پذیرم ، اصلا نیازی نیست که بپذیرید چه رصد با گوش جان هر کسی ازاد است عقاید خودش را مطرح کند این لازمه یک جامعه علمی است ، همانطور که گفتم من تا هر وقت که شما اراده فرمایید در خدمتتان هستم ، اما از شما می پرسم چقدر باید در مورد یک مبحثی که با کمی تعمق می توانید انرا لمس و پذیرا باشید باید مثالهای متعددی اورد، حضرت عالی در نهمین نامه خود دو مرتبه می روید سروقت نامه دوم و با یک مثالی شبیه به همان مثال اول و البته با کمی تغییر ، در نامه یازدهم هم احتمالا به نامه پنجم رجوع می کنید ومن نیز به ناچار مطالب تکراری را با کمی تغییر باید به عرض شما برسانم ، من حرفی ندارم هر طور که تمایل دارید من نیز پذیرا هستم و در خدمت شما .
در مورد سن هلال و ارجحیت ان بازسوالم را تکرار می کنم دورصد با دو جدایی زاویه ای برابر رویت شده اند ایا مخالف گفته من هستید که ان رصد گری که سن هلاش کمتر بوده ارجحیت دارد ؟ اما جدایی زاویه ای را ما برای اثبات و پذیرش حد دانژون محک می زنیم که بررسی کنیم تا چه مقدار جدایی زاویه ای می توان هلال ماه را رویت کرد ، به عنوان مثال 7 درجه ، خوب شما هر چه سن ماه را کم کنید اخر به 7 درجه می رسید پس دو امتیاز جلو ترید در ثانی در جدایی زاویه ای فقط جدایی را می توان شناخت در صورتی که در سن ماه علاوه بر جدایی پارامترهای دیگر نیز محک می خورد و این نیز نشان از برتری سن است .
1- فرموده اید. اشکالهای مطرح شده در بند های 2 و 4 میتواند مطرح نباشد زیرا لزومی ندارد که ما قراردادی که برای تعریف مقارنه ( بعنوان یک موضوع خاص در رویت هلال ماه ) داریم را به سایر امور تعمیم دهیم جناب اقای بوژ مهرانی برای بررسی سن ماه می توان به مثالی که در ورزش کاربرد دارد تعمیم دهیم که البته مثال خوبی بود و جواب خودش را نیز داشت اما در مورد نابسامانی سن مکان مرکزی که برای اعتدال بهاری و انقلاب تابستانی که در دنیا بوجود می اورد و همچنین سن افراد در نقاط مختلف متفاوت می شود را با دیده اغماض بنگریم ایا درست است ؟ ! .
2- در مورد بند سه درست است که کامپیوتر می تواند مناطق وسیعی را با زمان کمتری به ما بدهد اما یک منجم باید راهی را برود که کوتاه و اسان باشد نه اینکه قاشق را بچرخانیم واز پشت سر به طرف دهانمان ببریم ، در ریاضی تعریف بسیار ساده اما مهمی است ، کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه یک خط راست است که من این مثال را برای زمین مرکزی می زنم و برای مکان مرکزی همان مثال قاشق را ، وانگهی اگر ما مکان مرکزی را برای ابعاد کوچک در تمام نقاط جهان بخواهیم ایا باز زمان کافی برای محاسبه داریم ، یک منجم باید این احتمال را بدهد که این رصد در تمام دنیا یا در منطقه وسیعی قابل رویت است پس باید مقارنه تمام مکان ها را محاسبه کند وانرا اعلام کند اگر فرض مقارنه یک نقطه ای را نداد ایا عدالت برای اقای میرسعید که اتفاقا در همان نقطه می خواهد هلال را ببیند و دسترسی به مقارنه را ندارد یا بلد نیست محاسبه مکان مرکزی را انجام دهد رعایت شده ؟
3- برای من جالب است که نوروز را با اعتدال بهاری یکی بنامیم من ابدا در مورد نوروز حرفی نزدم من در مورد اعتدالین صحبت کردم در صورتی که نوروز یک روز خاص است ودر خیلی از کشورهانوروز داریم که در کشور ما با اعتدال بهاری برابراست اما در بعضی از کشورها تا 7 روزبعد از اعتدال بهاری نوروز اغاز می شود .
فرمودید با عنایت به موارد فوق به نظر میرسد مقارنه ی مکان مرکزی که هم صبغه ی تاریخی دارد ، هم شهودی است و هم شرایط یکسانی را برای رصدگران فراهم می آورد ، میتواند به عنوان یک قرارداد در کنار قرارداد محاسبات زمین مرکزی ( و نه در مقابل آن ) مطرح باشد. جناب اقای مهرانی مقارنه مکان مرکزی صبغه ی تاریخی ندارد (در رابطه با رویت هلال ماه ) و اتفاقا شرایط غیر یکسانی را برای رصد گران ایجاد می کند، بنیانگذار ان نیز اقایان اوده و استم هستند دلیلش را شما می دانید گفتن ندارد و نیز به هیچ وجهی نمی توان این دو را برای محاسبه سن ماه در کنار هم گذاشت.
4- 4- در مورد هلال در روز من مقایسه بین هلال در روز و هلال شامگاهی را بیان کردم و تفاوتهای ان و اینکه هر کدام پارامتر مخصوص به خود را دارند و این دو رصد در یک ترازو اندازه گیری نمی شوند ، ارتفاع 20 درجه را نیز پیشنهاد دادم چون این ارتفاع دو مزیت دارد یکی اینکه خورشید نور خود را پخش و پراکندگی نوری زیاد می شود و دوم اینکه به تدریج بعد از 20 درجه یا قبل از 20 درجه ( بسته به قبل یا بعد از مقارنه دارد ) در ان موقع اختلاف منظر و شکست نور خیلی کمتر شده، واین عملی ایست بسیار ساده و باید توجه داشت اصولا هلالهای شامگاهی – صبحگاهی و هلال در روز پارامتر سن انها زمین مرکزی است هرچند توضیح دادم در هلال در روز در ارتفاع بالا پارامترهای انها تقریبا برابر و گاهی عین همدیگراست اما فاز و سن انها زمین مرکزی لحاظ شده ، جناب عالی به تمام نرم افزارها یا کتاب های مرجع رجوع فرمایید سن و فاز را زمین مرکزی محاسبه کرده اندو نه تنها پیچیده نیست که محاسبه گر و رصدگر را از پیچیدگی دور می کند، اگر عنایت فرمایید و به مطالبی که در مورد رویت سه گانه هلال در سایت گروه غیر حرفه ای اگر فرصتی شد در یکی دو روز اینده قرار خواهد گرفت ملاحظه فرمایید به سادگی انها را از هم جدا و شرح انها را نیز خواهم داد ، انشاءالله.
جناب اقای بوژ مهرانی مجددا از اظهار لطف شما نسبت به اینجانب قدردانی کرده و بنده نیز همانطور که عرض کردم شاگرد کوچک تمام اساتید والامقام و خدمتگزار تمامی رصدگران و علاقه مندان به رویت هلال ماه هستم ، انچه می گویم وحی منزل نیست که خداوند سبحان متکبران را دوست نمی دارد کلمه ای ازروی تکبر نباید سخن گفت اگر غفلتی بود که هست همگی شما عزیزان مرا ببخشید ، همانطور که بارها عرض کردم تا هر زمان و هر وقت در حد بضاعت ناچیزم در خدمت جناب عالی و تمامی عزیزان هستم.
با تقدیم احترام سید محسن قاضی میرسعید.
تهران 25 خرداد1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
استاد ارجمند و دوست گرامی جناب آقای مهندس میرسعید
با سلام
نامه مورخ 25 خرداد حضرتعالی را دریافت و مطالعه کردم. همانگونه که عرض شده بود ، جمع بندی حضرتعالی مورد احترام و قبول اینجانب است.
با احترام و عرض ارادت مجدد
علیرضا بوژمهرانی
26 خرداد 1387
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : جمعه 07 تیر 1387 [07:30 ]
هلال ماه
سلام
از آقای سیدمحسن قاضی میر سعید و آقای علیرضا بوژمهرانی تقاضا دارم تا نامه هایشان را در دو صفحه خلاصه کنند .
متشکرم
الهه مرادی
تهران
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : جمعه 07 تیر 1387 [07:30 ]
رصد هلال ماه
من خیلی دوست دارم تا رصد هلال ماه را انجام دهم . ولی هرچه که این نامه هارا خوانده ام چیزی متوجه نشده ام . من فکر می کنم که مطالب این نامه ها برای افرادی است که تخصص کافی در رصد هلال ماه دارند . تقاضا دارم که اگر برایتان مقدور است روش رصد هلال ماه را از ابتدا برای من و امثال توضیح دهید . تا بعد ما هم رصد هلال ماه را انجام دهیم و هم مطالب این نامه هارا متوجه شویم .
علی رحیمی هستم به اتفاق دوستان نجومی ام از دبیرستان ......از تهران
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : جمعه 07 تیر 1387 [07:30 ]
مناظره تلویزیونی
من فکر می کنم که اگر آقای مهرانی و آقای قاضی میرسعید در یک مناظره تلویزیونی شرکت می کردند بهتر بود.
نفیسه ابراهیمی
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : شنبه 08 تیر 1387 [13:42 ]
آموزش از راه دور
سلام
من با علی رحیمی موافقم.
اگر آقای مهرانی یا آقای میر سعید یک سری آموزش هایی را به صورت از راه دور برای ما که امکان شرکت در کلاسهای حضوری را نداریم بگذارند آنوقت ما هم می توانیم اول هر ماه برای رویت هلال ماه اقدام کنیم.
صادق
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : شنبه 08 تیر 1387 [13:42 ]
پاسخ
آقای میر سعید و آقای بوژمهرانی لطفا پاسخ بدهید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : شنبه 08 تیر 1387 [13:42 ]
عكس از هلال
سلام آقای مهرانی
من عکسهای زیبای شما در این سایت واقعا پر محتوا دیده ام و از سر دبیر محترم سایت نیز تشکر میکنم.اگر در مورد روشهای جگونگی دیدن هلال ماه توضیح دادید ، خواهش میکنم در مورد چگونگی گرفتن عکس از هلال ماه نیز توضیح دهید.
مهنوش آقایی
تهران
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!