منو
 کاربر Online
592 کاربر online
 : هنر
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   ناشناس   در :  پنج شنبه 18 خرداد 1385 [08:45 ]
  سنت‌شکنی، خوب یا بد؟
 

. اگر همیشه سنت‌شکنی باشد، سنت‌ها شکل نمی‌گیرند و مفهوم هنر ناشی نمی‌شود. البته عرض کردم می‌تواند، چون خودم کاملاً مطمئن نیستم. حالا می‌گویم چرا.
اگر بخش عمده‌ای از هنرهای در دسترس یک جامعه، فقط در راستای سنت‌شکنی باشند، دقیقا چه اتلاقی می‌افتد؟ ظاهراً همین ماجرا در اروپا در دهه‌های بیست و سی میلادی اتفاق افتاده بود. سبک‌هایی مثل دادائیست همه جا را گرفته بودند و سعی می‌کردند هیچ پیش زمینه ذهنی نباشد که آنها مسخره‌اش نکرده باشند. همه چیز و همه چیز. البته کسی نمی‌تواند درست بگوید آن ماجرا به کجا می‌انجامید، چون با جنگ جهانی مصادف شد و در موزه جنگ، همه هنرمندان مجبور شدند جدی شوند و اکثراً با نازی‌ها و فاشیست‌ها دشمن بودند. بعد از جنگ ادبیات و هنرهای تازه‌ای شکل گرفتند که ناامید و سرخورده بودند و به عنوان هنر پوچ طبقه‌بندی می‌شوند. کاری نداریم که هنر پوچ به کجا رسید، اما اتفاقات بیرونی، سرخوشی هنرمندان را به هم زد و مجبورشان کرد جدی به ماجراها نگاه کنند؛ هرچند اثر آن نشاط و قدرت افراطی برای برهم زدن همه چیز، بر هنر اثر بسیاری گذاشت.
از این موضوع چه نتیجه‌ای می‌شود گرفت؟ هر کس عقیده‌ای دارد، اما بگذارید نظر شخصی خود را بگویم. این موضوعی که ما درباره‌اش صحبت می‌کنیم سیاست‌پردازی برای هنر است و در عمل این کار معمولاً چندان به درد نخورده است. زیرا هنوز هنر را نمی‌شناسیم. درباره مسائل اقتصادی این کار را می‌شود کرد و یا گمانه‌هایی می‌شود زد. مثلا می‌گویند بودجه امسال را به چه نسبت بین زمینه‌های مختلف تقسیم کنیم. 15 درصد ارتش، 20 درصد آموزش و پرورش، 10 درصد دانشگاه‌ها، 30 درصد اقتصاد و از این قبیل.
این درصدها کلی مورد اختلاف‌اند، اما مگر چقدر؟ بهرحال همه عقیده دارند بین همه چیزها باید بودجه تقسیم شود و در همه زمینه‌ها باید پول قابل قبولی سرمایه‌گذاری شود. اما در هنرها شاید نمی‌شود. حتی این حرف را هم زد. یعنی بد نیست بعضی وقتها تمام یک جامعه افراطی شوند و همه شاخه‌های هنر افراطی شوند و بعضی وقتها درست به عکس. در طول زمان است که آنها باید نسبتا متعادل باشند، یعنی لزومی نیست در آن واحد همه سبک‌های یک گونه هنری زنده و پویا و موثر باشند. بنابراین اگر در دوره‌ای هنر آوانگارد همه‌گیر می‌شود و در دوره‌ای دیگر هنرها سعی می‌کنند به حد تعادل نزدیک شوند که حتی هم عامه مردم را جذب کنند و هم مخاطب خاص را، این هم بد نیست. منظورم از بد نیست، خوب بودن این وضعیت نیست. بلکه منظورم این است که حالت عکس این هم معلوم نیست توجیحی داشته باشد.

  امتیاز: 0.00