آمیختگی دو زبان
تنوع زبان علاوه بر اين كه مانع پذيرش اسلام نيست وسيلهاي براي پيشرفت بيشتر اين دين محسوب ميشود و چون هرزباني به وسيلة زيباييها و قدرت مخصوص خود ميتواند خدمت جداگانهاي به اسلام بكنند.
اگر زبان فارسي رفته بود، امروز آثار ارزندهاي براي چون مثنوي مولوي، گلستان و...كه در سراسر آن مفاهيم اسلامي موج ميزند و پيوند اسلام را با زبان فارسي نشان ميدهند را در اختیار نداشتيم. باید گفت بعضي عوامل سياسي در زنده نگهداشتن زبان فارسي دخيل بودند.
طبق تاريخ، بني عباس كه عرب نژاد بودند بيشتر از خود ايرانيان زبان فارسي را رواج ميدادند. زيرا آنان در مبارزه با بنياميه كه سياستشان عربي بود، سياست ضد عربي را پيشه كرده بودند.
آنها هر عنصر ضد عرب را تقويت ميكردند به همين جهت به ترويج زبان فارسي و مبارزه با زبان عربي پرداختند. به خاطر سياست عربي بنياميه است كه اعراب ناسيوناليست بنياميه را مورد تحليل و عباسيان را مورد انتقاد قرار ميدهند. کار عباسيان تا جايي پيش رفت كه ابراهيم امام پايهگذار عباسيان به ابومسلم نوشت كه كاري بكن تا يك نفر هم در ايران به عربي سخن نگويد و هر كس را كه به عربي سخن گفت را بكش.
مسترفراي میگويد:به عقيده من خود تازیان به گسترش زبان فارسي در مشرق كمك كردند و اين چنين خود موجب بر افتادن زبان سعدي و لهجههاي ديگر آن سرزمين شد.از طرف ديگر در طول تاريخ بسياري از ايرانيان مسلمان هستند كه چندان رغبتي به زبان فارسي نشان نميدهند.
مثلاً طاهريان، سامانيان و ديالمه شيعي كه در راه پيشبرد زبان فارسي كوشش نميكردند، حال آن كه غزنويان سني مذهب متعصب غير ايراني، وسيله احياي زبان فارسي گشتند اينها ميرساند كه عامل ديگري غير از تعصبات ملي در احياي زبان فارسي دخالت داشته است.
مستر فراي علت توجه صفاریان را به زبان فارسي چنين ميگويد: دودمان صفاري كه تباري از مردم فرو دست داشتند فارسي نوين را پيشرفت دادند زيرا كه يعقوب ليث، پايهگذار آن، عربي نميدانست و به روايتي خواهان آن بود كه شعر به زبان فارسي سروده شود كه وي بداند.
به همين دليل علت توجه صفاريان عامي بودن بود. مستر فراي درباره ورود واژههاي عربي به فارسي ميگويد: در برخي فرهنگها زبان بيشتر از دين يا جامعه در ادامه يافتن يا بر جاي ماندن آن فرهنگ اهميت دارد.اين مورد درباره فرهنگ ايراني نيز صدق ميكند.
زيرا كه بيشك در پيوستگي زبان فارسي ميانه كه در عهد ساساني بود و فارسي نوين دوره اسلام شكي نيست ولي اين دو متفاوتند.
واژههاي عربي فارسي نوين را جهانگير و توانگر ساخت. به خصوص در پديد آوردن شعر چنان كه شعر فارسي در پايان قرون وسطي به اوج زيبايي رسيد. قافله سالار اين جريان ايرانيان مسلماني بودند كه در عربي نيز دست داشتند و فارسي نوين با الفباي عربي در قرن نهم ميلادي در بخارا پايتخت سامانيان گل كرد.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری
میراث باستانی ایران؛مستر فرای