نظر دیگران راجع به معاویه



پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم معاویه، پدر و برادرش را نفرین کرد و فرمود: معاویه بر غیر از دین من می میرد و نشیمنگاهش در آتش است . خداوند او را لعنت کند و جز به خاک سیر نسازد. عایشه نیز پس از نماز معاویه را نفرین می کرد و حکومتش را مانند حکومت فرعون می خواند.

معاویه پس از امضای پیمان صلح با امام حسن علیه السلام به کوفه آمد و هنگام سخنرانی، از امیر مومنان علی علیه السلام و امام حسن علیه‌السلام به زشتی یاد کرد. امام حسن علیه‌السلام برخاست و فرمود: ای کسی که از امیرمومنان به بدی یاد کردی، من حسن علیه‌السلام هستم و پدرم علی علیه‌السلام است و تو معاویه ای و پدرت صخر است. مادر من فاطمه و مادر تو هند جگر خوار است. پدر بزرگ من پیامبر اسلام است و پدر بزرگ تو عتبه بی ربیعه که در جنگ بدر کشته شد. مادر بزرگ من خدیجه است و مادر بزرگ تو قتیله (از فاسدان زمان جاهلیت) خداوند پست ترین ما را از نظر خانواده ـ آن کسی که شرش از گذشته تا کنون ادامه دارد و کسی را که در گذشته از کفر و اکنون از نفاق برخوردار است ـ لعنت کند. حاضران در مجلس نیز آمین گفتند.

گروهی از صحابه پیامبر، مانند: عمار یاسر، عبدالله بن بدیل، سعید بن قیس و مالک اشتر نیز در جنگ صفین چنین گفتند: معاویه که اکنون با توجیه قرآنی و خون خواهی خلیفه مقتول به جنگ مسلمانان و امیر مومنان آمده، همانند مشرکی است که دیروز در برابر اسلام صف کشیده بود. او اکنون چهره اش را تغییر داده است. هیچ کس در نبرد با وی تردید نداشته باشد که همه این ها، بهانه ای شیطانی است.

هم چنین معاویه بن یزید بن معاویه (نوه معاویه) که پس از مرگ پدرش خلیفه شد، از رفتار زشت پدر و پدربزرگش بیزاری جست و گفت این خلافت، ریسمان الهی است و پدر بزرگم معاویه با کسانی که سزاوارش بودند و به آن شایسته تر می نمودند. جنگید. او از شما استفاده کرد و همان گونه که می دانید، به آرزویش رسید. اکنون گناهان او در گور گریبانگرش است. پس از معاویه، پدرم بی هیچ شایستگی، زمام امور را به دست گرفته، با فرزند دختر پیامبر جنگید و عمر خود را کوتاه و نسل خود را ابتر ساخت و در حالی که گناه گریبانش را گرفته بود، به سوی گور شتافت.

سخنان امیر مومنان علی علیه‌السلام درباره معاویه:
امام علی علیه‌السلام در پاسخ به یکی از نامه های معاویه نوشت:
نامه تو به من رسید؛ نامه مردی که نه بینشی دارد تا راهنمایش باشد و نه رهبری که هدایتش کند، مردی که به خواست دلش پاسخ مثبت داده و از گمرامی پیروزی کرده است.
سخنان امیر مومنان علی علیه‌السلام درباره معاویه، در نهج البلاغه و جلد دهم الغدیر گرد آوری شده است. آن حضرت در قنوت نماز صبح، معاویه و یارانش عمرو عاص، اباالاعور، حبیب بن مسلمه، عبدالرحمن بن خالد بن ولید، ضحاک بن قیس و ولید را نفرین می کرد.

بخشی از گفتارهای آن بزرگوار درباره معاویه چنین است:
معاویه، این گمراهی را از خود جدا کن. تو با این سن بالایی که داری، چون جامه فرسوده ای شده ای که اگر یک جایش را وصله کنند، جای دیگرش ناقص می شود. بسیاری را گمراه کرده ای و با گمراهی خود فریفته ای و در موج گمراهی دریایی افکنده ای تو با این ادعاهای بی اساس و سبک شمردن ها و دروغ ها، بر همان پلکان گذشتگان خود گام نهاده ای.
تو چیزی را ادعا می کنی که از تو بالاتر است وآن چه را که از تو پوشیده شده است، به دلیل فرار از حق و انکار آن چه با گوشت و خونت آمیخته شده، گوش تو شنیده و سینه ات از آن پر شده است، ربوده ای همانا پس از حق جز گمراهی آشکار نیست. منافق، فرزند منافقی که لشکرش را به سوی آتش رهبری می کند و خداوند هیچ پیشینه درخشانی برای او، قرار نداده است. هیچ بستگان خوش نامی در اسلام ندارد و آزاد شده فرزند آزاد شده است. از گروهی است که پیوسته با خدا و رسولش در دشمنی و جنگ بودند تا ناگزیر اسلام آورند.

منابع:

  • همان، ص 172- 177، 212، 200 و 201، 194، 197
  • همان، ج 10، ص 213.
  • همان، ج 4، ص 50.
  • همان، صص 190 و 191.
  • شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 252.
  • الغدیر، ج 10، ص 185.



تعداد بازدید ها: 11824