لقمان حکیم


در دوران کودکی حضرت داود علیه السلام، در خانواده ای که نسب آن به حضرت ابراهیم علیه السلام منتهی می شد، کودکی سیه‌فام چشم به جهان گشود. سپس بر اثر داشتن ملکات فاضله، هوش سرشار، عقل، تدبیر فوق العاده ، تجربه و پختگی، بیان شیرین و منطق محکم، به نام لقمان حکیم معروف گردید.
خصوصیات زندگی او درست ضبط نگردیده ولی سخنان حکیمانه وی زینت بخش صفحات کتاب های اخلاقی، تفاسیر و تاریخ است. قراّن کریم نیز حکمت‌های او را بیان نموده و سوره‌ای در قراّن بّه نام اوست.
برخی از روایات حاکی است که لقمان با آن همه کمالات به مقام پیامبری نرسیده بود. از پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: لقمان پیامبر نبود؛ بنده‌ای بود فکور و خوش‌عقیده. او خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می‌داشت و بر او منت نهاد و حکمت به او آموخت.
حماد بن عیسی نقل می‌کند که حضرت صادق علیه السلام چنین فرمود: لقمان در سایه حسب و نسب، ثروت و مال، نیرومندی و زیبایی به آن مقام نرسید؛ بلکه او مردی بود که در اطاعت خداوند استقامت داشت، گرد حرام نمی‌گشت، آرام و باوقار و تیزبین بود، در هر موضوعی عمیقانه فکر می کرد، از هر حادثه‌ای درس عبرت می‌گرفت، کمتر مزاح و خنده می‌کرد، از اقبال دنیا خوشحال نمی‌شد و از پشت کردن آن اندوهناک نمی‌گشت، فرزندان زیادی داشت و در مرگ آنها زمام بردباری را از دست نداد.
یکی از صفات زیبای او این بود که هر گاه دو نفر با یکدیگر اختلاف پیدا می‌کردند، تا میان آنها صلح و صفا برقرار نمی‌ساخت از پای نمی‌نشست. مجالس دانشمندان و بزرگان را مغتنم می‌شمرد، برای دادرسان و داوران و زمامداران تأسف می‌خورد که چگونه فریب مقام چندروزه دنیا را می‌خورند.

منابع:
مجمع البیان ج 4 ص 315
کتاب مربی نمونه؛ تفسیر سوره لقمان؛ مولف: آیت الله جعفر سبحانی، ص 66 و 67



تعداد بازدید ها: 40820