دیدکلی
در کنار قارهها منطقهای با شیب کم وجود دارد که به آن فلات قاره گفته میشود. فلات قاره ممکن است وسیع باشد، مانند تمام دریای شمال یا بر عکس کم وسعت باشد، مانند وقتی که سلسله جبال ساحلی وجود داشته باشد (سواحل الجزایر ، سواحل اقیانوس کبیر در قاره آمریکا). فلات قاره قلمرو دریاهای کنار قارهای (Epi Continen tal) است و باشیب کم در حکم دنباله خشکی به حساب میآید. این منطقه محل رسوبات نریتیک است که در آن رسوبهای مختلف مخصوصا از منشا تخریبی کم و بیش درشت یا رسوبات آلی (به عنوان مثال
مرجانها) ممکن است وسعت بیشتری داشته باشند.
مشخصات فلات قاره
گاهی وسعت فلات قاره خیلی زیاد است. مثلا فلات قارهای که در دریای شمال قرار دارد، 1000 کیلومتر وسعت دارد و بین
نروژ واکس (در شمال انگلستان) کشیده شده است. کف فلات قاره نامنظم است و در آن برجستگیهایی دیده میشود که تغییرات عمق در آن ناچیز است (به عنوان مثال در دریای شمال سطح فلات قاره توپوگرافی یخچالی دارد). در سطح فلات قاره غالبا شبکه آبرسانی واقعی قابل مشاهده است که دنباله جریانهای آب سطحی امروزی است و دارای مئاندر ، مصب ، پدیده تعرف و درههای تنگ اپی ژنتیک است. مانند رودخانهای که در حوالی سن تردیه (جنوب فرانسه) یک سد گرانیتی را قطع میکند و مورفولوژی آن کاملا خشکی بوده ، به هیچ وجه دریایی نیست.
ماهیت فلات قاره
فلات قاره را بعضیها به عقب نشینی ساحل (فلات تخریب یافته) و بعضی دیگر به اشغال ممتد رسوباتی که ذرات بیش از بیش به طرف پهنه دریا ریزتر میشود، نسبت دادهاند. در حقیقت فلات قاره قسمتی از خشکی است که به زیر آب رفته است. چون نه فقط شبکه رودخانهای آن را تایید میکند، بلکه وجود کارستها با لاپیزها در اعماق آهکی این فلات نیز این حقیقت که فلات قاره بخشی از خشکی میباشد، را تائید میکند.
رسوبات فلات قاره
در فلات قاره قسمت عمده رسوبات تخریبی هستند (ماسه و گلها). همین رسوبات از فراوان ترین تشکیلات رسوبی در سریهای چینه شناسی میباشند. فلات قاره همان ذخیره معدنی را دارد که حوضههای خشکی دارند و بخصوص
نفت در آن فراوان است. اکتشاف نفت در فلات قاره امروزه بخصوص در دریای شمال اهمیت دارد.
در فلات قاره برخی از
رسوبات تخریبی توسط باد (مانند
خاکسترهای آتشفشانی یا گرد و غبار و ماسههای مناطق خشک و بیابانی) ، بعضی دیگر توسط یخها (مورنهای عمقی کوههای یخی) و یا بوسیله جریانهای برگشتی (ماسههای ریز و لجنهای ساحلی که تقریبا همانند لجنهای دهانه خلیج است) به
دریا وارد شدهاند. قسمت اساسی رسوبات تخریبی فلات قاره منشا هوایی دارد.
اشکال تخریبی و ساختمانی در فلات قاره
فرسایش بیولوژیکی
گیاهان و جانوران فلات قاره نقش فعالی در فرسایش ساحل و کف اقیانوسها ایفا میکنند. خارپوستان حتی در سنگهای سخت و آهکهای سخت نیز حفرههایی ایجاد میکنند. بخصوص جلبکهای کلروفیله و سیانوفیسه بیش از همه مسئول فرسایش حفرههای در منطقه ساحلی هستند. فرسایش به صورت مجاری باریک بخصوص بوسیله نرم تنان سنگ خوار حفار ، نذم تنان جوینده صورت میگیرد.
کرمهای حلقوی در آهکها لولههای کوچک و متعددی به شکل U حفر میکنند که هر سال در سنگهای کالوالوس در حدود 20000 تن آهک میفرساید. اسفنجهای حفار نیز از عوامل فعال تخریب بیولوژیکی به شمار میآیند. در کف دریا موجودات لجن خوار و کرمهای حلقوی نقش مهمی را حتی در اعماق زیاد ایفا میکنند.
فرسایش شیمیایی
در حالیکه نتیجه اثر فرسایش شیمیایی کاملا مشخص است. مکانیسم عمل آنها کمتر شناخته شده است. فعالیت شیمیایی بخصوص در دریاهای گرم بیشتر است. فرسایش لانه زنبوری (تافونی) و غاری در سنگهای ساحل قابل مشاهده است. منشا این فرسایشها مکانیکی نمیباشد و اصطلاح فرسایش بر اثر شکست امواج به آنها نسبت داده میشود.
در فرسایش شیمیایی دریاها نمیتوان از انحلال ساده سخن گفت، چون در دریاهای گرم ، آب تقریبا اشباع از آهک است. انحلالهای موجود در فلات قارهها معمولا در شب صورت میگیرد. چون در شب آبها اشباع از آهک نمیباشند (چون در شب گیاهان به جای جذب گاز کربنیک آن را متصاعد میکنند که باعث انحلال بیشتر آهک میشود). این انحلالهای شبانه در ایجاد تافونی نقش اساسی دارد.
بررسیهای آماری فلات قاره
بررسیهای آماری اهمیت واقعی فلات قاره را مشخص میکند.
- عرض متوسط فلات قاره در سطح زمین در حدود 68 کیلومتر است.
- عمق متوسطی که در ان تغییر شیب صورت میگیرد (یعنی کناره شیب قارهای) در حدود 130 متر است. قبلا عدد 200 متر را از روی تبدیل 100 برای (واحد دریایی برای عمق) که 186 متر است و بیش از مقدار عادی است، عنوان کرده بودند.
- عمق متوسط پهن ترین منطقه فلات قاره 64 متر است.
- برجستگی نسبی در 60 در صد از نیمرخ آن 20 متر است.
- فرورفتگی نسبی در 35 درصد از نیمرخ آن 20 متر است.
- شیب متوسط فقط 7 دقیقه است.
مباحث مرتبط با عنوان