|
حرف ( ت ) تریلر ( Thriller) هر فیلم پر ماجرا و هیجان انگیزی که در تماشاگر حس تعلیق ایجاد کند ، برای مثال فیلم های جنایی ، جاسوسی و ماجراجویانه. تصویر با حاشیه محو ( Vignette ) تصویری که در مرکز کاملا کانونی و واضح و در حاشیه ها محو است. چنین تصویری مشابه عکس های قدیمی است. از اینگونه تصاویر برای تاکید کردن بر مرکز تصویر و یا برای خلق جلوه عکس های قدیمی استفاده می شود. این روش نخستین بار توسط دیوید وارک گریفیث مورد استفاده قرار گرفت. برای خلق این تصاویر در ساده ترین راوش ، حاشیه عدسی دوربین را به وازلین آغشته می کنند. تصویر سایه دار ( Ghost Image ) تصویری که از بر هم انداختن تصویری روی تصویر دیگر ، یا بازتاب یک سوژه خارجی روی صحنه اصلی به مدد آینه ای دو سویه که جلوی دوربین قرار می گیرد ، حاصل می آید. این تمهید در دهه 1940 برای ایجاد تصویر روح یا شبح به کار می آمد. تصویر سرد ( Cool Image ) تصویری که در آن رنگمایه آبی مسلط است ، درست بر خلاف تصویری که در آن رنگ مایه های گرم ، چون قرمز مسلط است. تضاد ، کنتراست ( Contrast ) اختلاف نسبی میان تاریک ترین و روشن ترین نقاط تصویر. تضاد ، نه تنها بر اساس رابطه میان این دو حد ، بلکه بر اساس میزان رنگ خاکستری و حد فاصل بین تیرگی و روشنی هم تعیین می شود. تصویر را دارای تضاد زیاد گویند وقتی نوربندی میان این دو حد کم باشد و دارای تضاد کم گویند ، وقتی نوربندی میان این دو حد زیاد و چشمگیر باشد. همچنین ببینید : نورپردازی. تغییر سرعت ( Fairing ) آغاز کردن حرکت افقی دوربین با سرعت زیاد و ختم کردن آن به سرعتی به مراتب کمتر از نقطه آغاز و حتی سکون. تک گویی ذهنی ( Inner Monologue ) اندیشه های درونی شخصیتی که به صورت گفت و گوی ذهنی آن شخصیت با خودش عرضه می شود. این تکنیک بیشتر متعلق به رمان نویسی است و در آنجا کاربرد دارد ، زیرا که دست نویسنده برای نفوذ به ذهنیات شخصیت ها به خوبی باز است. در سینما هم گاهی از این شیوه به صورت گفتار روی فیلم استفاده می شود. تمثیل ( Allegory ) این واژه بیشتر در ادبیات مصطلح است ، اما در سینما برای توصیف فیلمی به کار می رود که به نظر می آید ، شخصیت و حوادث موجود در فیلم نشان دهنده موقعیتی بیرون از فیلم یا بعضی موقعیت های اخلاقی فراگیر هستند. گاهی تمثیل بسیار صریح و واضح است و گاه به صورت پنهانی در متن اثر گنجانده شده. تله سینما ( Telecine) دستگاهی که تصویر سینمایی را به علائمی بدل می کند که می توان آن علائم را به تصویر تلوزیونی یا ویدئویی تبدیل کرد. از این وسیله برای انتقال تصاویر سینمایی به روی صفحه تلوزیون استفاده می شود. تله سینما همچنین تصاویر سینمایی را به تصاویر ویدئویی تبدیل می کند تا امکان تدوین الکترونیکی فیلم سینمایی پدید آید. برای مثال یک نمونه از این دستگاه ها به این صورت عمل می کند که ، دوربینی تلوزیونی مستقیما روبه روی عدسی دستگاه نمایش قرار می گیرد و تک تک قاب ها را تفکیک رنگ کرده و به علائم تلوزیونی بدل می کند. دستگاه های نله سینما ، در ضمن صدای اپتیک یا صدای مغناطیسی فیلم ها را به علائم قابل انتقال تلوزیونی بر می گردانند. تم ، مضمون ( Theme) موضوع ، طرح ، پیام ، مفهوم ، دیدگاه اجتماعی یا حال و هوایی کلی که بر یک اثر هنری حاکم است. توماتروپ ( Thaumatrope) این لغت در زبان یونانی به معنای چرخش جادوئی است و در اینجا ، یک وسیله اسباب بازی قدیمی است که بر اساس پدیده ثبات دید ساخته شده ، به این ترتیب که دو طرح در دو طرف صفحه ای مدور ترسیم می شود و در هنگام چرخش سریع صفحه توسط دو نخ ، یک تصویر ترکیبی به نظر بیننده می رسد. تئوری مولف ( Auteur Theory ) تئوری که اولین بار توسط الکساندر آستروک ( Alexandre Astruc ) ، در فرانسه و در مقاله ای با نام دوربین - قلم که در سال 1948 منتشر کرد ، مطرح شد. از نظر او دوربین چون قلمی است در دست فیلم ساز برای خلق یک فیلم ، و نه ارائه تصویری اندیشه های از پیش طراحی شده فیلم نامه نویسان. این تئوری ، کارگردان را اصلی ترین عامل تولید فیلم می داند و فیلم را ثمره شخصیت و دیدگاه او می پندارد و تمام فیلم های او را از نظر تکنیک ، سبک و تم به یکدیگر مربوط می داند. این تئوری توسط دیگر منتقدان فرانسوی به ویژه منتقدان مجله کایه دو سینما همچون فرانسوا تروفو ( Francois Truffaut ) ، ژان لوک گدار ( Jean - Luc Godard ) و اریک رومز ( Eric Rohmer ) ، پی گیری شد تیپ ( Character Type ) شخصیتی با ویژگی ها و کیفیات مشخص که از خلال نام های مختلف و با حضور بازیگران مختلف به دفعات در فیلم های متفاوت ظاهر می شود ، که از آن جمله می توان به مادر مهربان و خوش قلب ، پدر تند خو و بداخلاق ، قاتل روانی و ... اشاره کرد. البته بازیگر خوب می تواند به این قالب های کهنه ، حس و حال تازه ای ببخشد. تیپ سازی ( Typecasting) انتخاب بازیگر بر اساس ظاهر ، خلقیات ، شخصیت و تصویر رایجی که تماشاگر از آن بازیگر دارد. تیتراژ- عنوان بندی ( Billing ) نوشتن نام بازیگران فیلم پیش از شروع اصلی فیلم در تصویر ، بر حسب شهرت آنها. عنوان بندی برای بازیگران اهمیت خاصی دارد ، هم از این جهت که نشان دهنده اهمیت نسبی آنها در فیلم است و هم از آن جهت که در قرارداد های بعدی آنها ، تاثیر بسیاری به جا می گذارد. لازم به ذکر است در گذشته در عنوان بندی اولیه ، نام همه عوامل فیلم ذکر می شد ، اما این مسئله به دلیل تعداد زیاد نام ها ، تماشاگر را خسته می کرد ، به همین خاطر بعدها در عنوان بندی اولیه تنها به نام های اصلی مانند بازیگران اصلی ، کارگردان ، فیلم نامه نویس اکتفا می شود و در عنوان بندی نهایی نام همه عوامل ذکر می شود. |