تقابل تربیت دینی با تربیت لیبرال


  • تعلیم و تربیت لیبرال ، تحت پوشش مفاهیم زیبا و فریبای عقلانیت ، آزادی، تساوی حقوق و برخورد منتقدانه و... به مصاف دین آمده است و دین را به اتهام مقابله با این مفاهیم عامه پسند مورد تهاجم خود قرار می‏دهد. زمانی دین‏ داری را باوری کورکورانه و صرفا مبتنی بر پیروی از صاحبان قدرت و اندیشه دانسته‏اند در جهت مقابله با آن به همراه بحث آزادی فرد، اصل خودگردانی را به عنوان ارزشی پایه در تعلیم و تربیت مطرح ساخته‏اند و بار دیگر از حیثیت و حرمت انسان گفته‏اند و هر راهنمایی و ارشادی بویژه ارشاد دینی را شستشوی مغزی و القاء ارزش‏ ها تلقی نموده‏اند. زمانی در سایه ارزش عقلانیت ، مقام و منزلت عقل را ارج نهاده، تحکم بی‏حساب را مردود دانسته‏اند و دین را از ردیف این تحکم‏ها به حساب آورده‏اند و دیگر زمان از دریچه اخلاق وارد شده، حق انسانی را مطرح کرده‏اند و بر مبنای آن آزادی مطلق بشر حتی در مقابل خدای خویش را شعار خود قرار داده‏اند.

  • تعلیم و تربیت لیبرال و در اصل لیبرالیسم ضمن ادعای آزادی دین در حدود فردی، آموزش آن در مدارس را منافی آزادی، حق شستشوی مغزی نشدن، رشد عقلی و خودگردانی کودک می‏داند و بر اساس آن از دخالت نظام تعلیم و تربیت در امور دینی پرهیز دارد.با این حساب، جمع بین تربیت دینی و تربیت لیبرال ناممکن می‏نماید. اسلام لیبرالیسم نیست، اما آن چنان هم نیست که لیبرالیسم آن را می‏پندارد. تربیت دینی اسلام، تربیت لیبرال نیست اما تربیتی هم نیست که رشد عقلی فرد را محکوم کند و صرفا او را به بررسی از بزرگترها تشویق کند. کافی است در مبادی اولیه این امر و روش مقبول اعتقادات دینی و اصول دین بیندیشیم که جز با استدلال پذیرفتنی نیست.

منابع

  • شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری، ص 233
  • بهروز رفیعی، کتاب‏شناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام




تعداد بازدید ها: 10007