نخستین انفجار هسته ای
نخستین
انفجار هستهای ، انفجار آزمایشی
بمب پلوتونیومی بود که در صحرای آلاموگوردو (نیومکزیکوی آمریکا) پس از چند بار تعویق 9 روزه ، 3 روزه ، یک ساعته و 30 دقیقهای نسبت به زمان از پیش تعیین شده ، بالاخره در ساعت پنج و نیم صبح شانزدهم ژوئیه 1945 میلادی انجام شد. آنچه که شاهدان عینی از فاصله ده کیلومتری دیدند یک توپ آتشین با روشنایی سوزانندهای بود، با شدت چندین برابر نور خورشید نیمروزی و یک ابر عظیم قارچ مانند که تا ارتفاع 12 کیلومتری بالا رفت.
شاهدانی که به تماشای نور شگفت انگیز توپ آتشین سرگرم بودند چند ثانیه بعد با
موج انفجار موج به زمین افتادند و غرض مهیب آن تا چند دقیقه از تپههای اطراف منعکس شد. پس از انفجار ، نخستین سخنی که ژنرال توماس فارل معاون ژنرال گروز مسئول طرح
تولید بمب اتمی (طرح منهتن Manhattan) گفت این بود که "جنگ تمام است". ولی ژنرال گروز پاسخ داد: "
البته پس از انداختن دو بمب اتمی روی ژاپن". کمتر از یک ماه زمان لازم بود تا درستی این گفتهها ثابت شود.
تصمیم آمریکا به استفاده از بمب اتمی
دانشمندان مستقر در آمریکا بیشتر از ترس دستیابی آلمانها به بمب اتمی و استفاده آنها از این نوع بمب ، برای دست یافتن به آن به ارتش کمک میکردند، اما آلمانها تا پایان جنگ نتوانستند به بمب اتمی دست یابند. البته نخستین بمبهای آمریکا برای انفجار در اروپا بعد از پایان جنگ آماده شدند، زیرا جنگ هشتم مه 1945 میلادی یعنی حدود دو ماه پیش از نخستین آزمایش انفجار اتمی (در آلاموگوردو) پایان یافته بود. ژاپنیها از سپتامبر 1940 میلادی در پی ساختن بمب اتمی بودند، اگر چه در این زمینه دانش بالایی داشتند، اما صنعت ژاپن در شرایطی نبود که بتواند کمک چندانی به آنها بکند، همچنین برخی تأسیسات مهم آنها در بمباران هوایی سال 1945 میلادی ویران شده بود. برخی دانشمندان آمریکایی با توجه به اینکه ژاپنیها تا دستیابی به بمب اتمی راه درازی داشتند، استفاده از چنین بمب را علیه آنها غیر اخلاقی میدانستند، اما ارتش آمریکا اصرار به استفاده از آن داشت و برای ایجاد بیشترین آسیبهای روانی به منظور وادار کردن ژاپن به تسلیم شدن ، سعی داشتند این بمبها بدون اخطار قبلی و بدون اعلام ماهیت آنها به اهداف از پیش تعیین شده اصابت کند. اکنون زمان گزینش اهداف بود.
در نخستین فهرست ، شهر مذهبی - تاریخی کیوتو پایتخت پیشین ژاپن مورد نظر بود، اما برای کاهش برخی پی آمدها ، از فهرست کنار گذاشته شد. برای نخستین بمباران ، هیروشیما و برای بمباران بعدی ، شهر صنعتی ککورا برگزیده شده بود. روز 24 ژوئن 1945 میلادی هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا دستور داد تا در اولین فرصت پس از سوم اوت که وضعیت هوا اجازه میدهد بمباران اتمی ژاپن انجام شود. روز 26 ژوئیه به ژاپن هشدار داده شد که اگر تسلیم نشود ویرانی عظیمی در انتظارش خواهد بود اما سخنی از بمب اتمی به میان نیامد. برخی از بزرگان ژاپن در خواست صلح کردند اما روز 28 ژوئیه نخست وزیر ژاپن تهدید آمریکا را غیر قابل قبول اعلام کرد.
بمباران اتمی هیروشیما
دوشنبه ششم اوت 1945 میلادی یک هواپیمای بمب افکن بی 29 ملقب به انولاگی که از جزیره تینیان برخاسته بود به همراه دو هواپیمای دیگر در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح به وقت ژاپن چهار بمب تنی معروف به پسر کوچک ، در بردارنده 60 کیلوگرم اورانیوم 235 را از ارتفاع 9480 متری روی هیروشیما که از آسمان بوضوح دیده میشد در بالای مکانی که امروز در آن "
گنبد بمب اتمی" قرار دارد رها کرد تا 43 ثانیه بعد در ارتفاع 548 متری منفجر شود.
حمله اتمی به هیروشیما کاملا برای ژاپن نامنتظره بود ژاپنیها از اینکه آمریکاییها به بمب اتمی دست یافتهاند بی خبر بودند، از سوی دیگر وقتی
رادارهای ژاپنی ورورد تنها سه هواپیما را به منطقه نشان دادند، پنداشته میشد که این پروازها از نوع شناسایی هستند، زیرا بمباران مناطق ، با تعداد انبوهی بمب افکن مرسوم بود.
مردمی که از دور دست انفجار "
پسر کوچک" را در آسمان هیروشیما مشاهده کردهاند میگویند، خورشید دیگری را در آسمان دیدهاند. از انفجار این بمب ، انرژی عظیمی حدود انرژی حاصل از انفجار بیست هزار تن
تی ان تی آزاد شده بود، که نیمی از آن به شکل فشار هوا مانند طوفان ناگهان (موج انفجار) ، یک سوم آن به شکل گرما و یک ششم دیگر به شکل
تابشهای آلفا ،
بتا ،
گاما و
نوترونی در آمده بود.
گرما
در منطقه زیر مرکز انفجار ، دما تا چند هزار درجه سانتیگراد افزایش یافته بود. پس از انفجار ، سایه یک انسان روی پلههای ساختمان بانک واقع در فاصله 200 متری مرکز انفجار باقی مانده بود به این ترتیب که فردی روی پلهها افتاده و خاکستر شده بود، ولی پلههای زیر بدن او سالم مانده بود، اما در دیگر نقاط پله ، سطح خارجی سنگها ذوب شده بود! تا شعاع 500 متری مرکز انفجار ، سرامیک خانهها ذوب و تا شعاع دو کیلومتری لباسهایی که مردم به تن داشتند سوخته بود.
طوفان اتمی
سرعت طوفان اتمی در زیر منطقه انفجار ، 1600 کیلومتر بر ساعت یعنی پنج برابر یک طوفان عظیم و فشار هوای ناشی از آن 3.5 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بوده است. در نقطهای به فاصله 550 متری مرکز انفجار سرعت طوفان حدود یک هزار کیلومتر بر ساعت بوده که برای ویران کردن ساختمانهای بتونی کافی است، و در فاصله 1600 متری ، 305 کیلومتر بر ساعت بوده که ساختمانهای آجری را در هم میشکند.
تابشها
در انفجار ، تابشهای آلفا ، بتا ، گاما و نوترونی پدید آمدهاند، البته تابشهای کم انرژی آلفا و بتا توسط مولکولها جذب میشوند و به زمین نمیرسند اما تابشهای گاما و نوترونی تأثیرهای زود هنگام ، میان هنگام و دیر هنگام فاجعه باری بر جای میگذارند. اگر کسی در پناهگاهی از گرما و موج انفجار در امان مانده باشد، تا شعاع یکصد متر ظرف چند ساعت و تا شعاع هشت صد متر در کمتر از سی روز در اثر تابش جان میبازد. حتی کسانی که در یکصد ساعت نخست پس از انفجار به منطقهای به شعاع هشت صد متری مرکز انفجار وارد شدهاند از تابشهای ذرات رادیواکتیو پخش شده در محل به شدت آسیب میبینند.
خلاصه اینکه در اثر بمب فرو افتاده بر هیروشیما تا پایان سال 1945 حدود 140 هزار نفر و در فاصله سالهای 1946 تا 1951 حدود 60 هزار نفر جان باختهاند. سطح دایره مرگ و نیستی 3.5 کیلومتر مربع و سطح ناحیه مجروحین حدود 7.5 کیلومتر مربع است، در کل از حدود 90 هزار ساختمان ، 60 هزار ساختمان به کلی یا عمدتا ویران شده بودند و پنج روز زمان لازم بود تا یک واحد از ارتش ژاپن (Akatsuki Unit) اجساد را از خیابانها جمع آوری کند.
بمباران اتمی ناکازاکی
پنج شنبه نهم اوت 1945 میلادی ، سه روز پس از بمباران اتمی هیروشیما ، یک هواپیمای بی 29 دیگر جزیره تینیان را با هدف بمباران شهر صنعتی ککورا ترک کرد. هوا در ککورا تمام ابری و دید بسیار اندک بود. هواپیما سه بار منطقه را دور زد تا دید مناسبی پیدا کند اما فایدهای نداشت. نگرانی از کم آمدن سوخت برای گشت زدن بیشتر روی ککورا خلبان بسوی دومین هدف از پیش تعیین شده خود، یعنی ناکازاکی راهی کرد. ساعت ده و پنجاه و هشت دقیقه صبح هواپیما به ناکازاکی رسید که آنجا نیز هوا ابری و دید اندک بود. اما پس از چهار دقیقه خلبان توانست روزنهای در
ابرها بیابد که از آن میاتوانست شهر را زیر پا ببیند. به این ترتیب یک بمب چهار و نیم تنی در بردارنده حدود 10 کیلوگرم پلوتونیم 239 که بخاطر بزرگی اندازه آن نسبت به "پسر کوچک" به "
مرد چاق" ملقب بود بسوی ناکازاکی رها شد که در ارتفاع حدود 500 متری منفجر گشت.
با اینکه بمب پلوتونیومی به کار گرفته شده در ناکازاکی قدرتی بیشتر از بمب هیروشیما داشت، ولی ویرانی و تلفات در آنجا از هیروشیما کمتر بود. هیروشیما یک شهر مسطح است که انفجار بالای مرکز آن رخ داده بود، اما در ناکازاکی تپهای بزرگ ، شهر را به دو بخش که در دو دره واقع شدهاند تقسیم میکند. انفجار در بالای یکی از آن دو یعنی دره اوراکامی رخ داده بود. در این دره آسیبها شدید بود اما ضمن این که بخشی از انرژی در بخشهای خالی از سکنه تپه تلف شده بود، این تپه مانند سپری تا اندازه زیادی از بخشهای دیگر محافظت کرده بود. بنا بر آمارهای رسمی در اثر انفجار این بمب 11574 خانه سوخت ، 1326 خانه کاملا ویران شد ، 5509 خانه به شدت آسیب دید و غیر از قربانیان سالهای بعد ، 73884 نفر کشته و 74909 نفر مجروح بر جای گذاشت.
سرانجام
ژاپن که در هفتم دسامبر 1941 میلادی برای از میان برداشتن تهدید ناوگان آمریکا در اقیانوس آرام بدون اعلان جنگ در یکی از بزرگترین حملههای تاریخ ، پایگاه ناوگان آمریکا را در پیرل هاربر نابود کرده بود، در 14 اوت دست از جنگ کشید، هیروهیتو در پیامی رادیویی در 15 اوت پایان یافتن جنگ را به مردم ژاپن اعلام کرد و در دوم سپتامبر 1945 میلادی تسلیم نامه ژاپن بر عرشه رزمناومیسوری که از پیرل هاربر جان به در برده بود در خلیج توکیو امضا شد.
بعدها آمریکاییها اعلام کردند که در آن زمان جز آن دو بمبی که بکار برده بودند بمب اتمی دیگری آماده استفاده نداشتهاند! به هر حال بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی قدرت انفجار هستهای را به جهان شناساندند و این پرسش همیشه باقی خواهد ماند که آیا برای قدرت نمایی راهی جز بمباران مردم بی گناه نبود!
مباحث مرتبط با عنوان