تقوی داروی مرضهای قلبی و روحی است. به وسیلة تقوا باید قلب را شستو داد و زنگار ویژگیها را از دل زدود.
تقوا واژهای مقدس و بسان گوهری گرانبها و درختی پربار است که در جای هرکسی جای میگیرد، وجود او را مسخر کرده، به درجه کمال میرساند، تقوا شرطی اساسی برای پذیرش هدایتهای قرآنی است.
تقوا اهرمی قوی برای علو انسان وزمینه ساز ایجاد ارزشهای انسانی، اسلامی در فرد و جامعه است. به جرأت میتوان گفت که سراپای وجود شریف حضرت
امام خمینی با تقوای اخلاقی و عملی عجین گشته، گوی سبقت را از دیگران ربوده و در همه مراحل زندگی یک مجاهد واقعی بوده که پرهیزگاری در سرلوحة زندگی او قرار داشت.
او به راستی نه تنها خود پرهیزگار بود که رهبر امتی متقی و خداجوی نیز بود. به گواهی همه کسانی که با امام مأنوس بودند، دامانش نه تنها از آلوده شدن به گناهان ریز و درشت منزه بود، بلکه گرد مکروهات نیز نمیگشت و باید گفت در حقیقت پیروزیهای امام در صحنههای مختلف معلول تقوا و خصلتهای برجستة ایشان بود، زیرا روان روشن و عمل آگاهانة او از تقوایش نشأت میگرفت مبارزات طولانی او در ترک گناه و در راه حق، هدایت و کمکهای الهی را به دنبال داشت.
امام خمینی نخست بر کشور جان خویش مسلط گشت و زمام نفس را به دست گرفت سپس رهبر جهان اسلام کوبنده خود جهان را تکان میداد، ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشانید و هیچگاه حاضر نبود لحظهای از خدا غافل بماند.
حضرت امام در میدان پیشگیری از گناه، پیشگام بود و هیچگاه اجازه نمیداد محیط زندگی او آلوده به گناه گردد. امام هنگامی که در مجلس عمومی بود کسی جرأت غیبت کردن یا حرف ناروا نسبت به کسی دادن را نداشت و همچنین در مجالس خصوصی نیز کسی جرأت نمیکرد سخن از دیگری بزند.
بارها امام میفرمودند:
«من راضی نیستم در بیرونی منزل من کسی غیبت کند و با تمام نیرو از غیبت کردن افراد جلوگیری میکردند.»
یکی از شاگردان امام میگوید:
«
روزی امام به سر درس تشریف آورد و به قدری ناراحت بود که نفس ایشان به شماره افتاده بود، به جای درس نصیحت تندی نمود و رفت و سه روز نیامد. چرا؟ چون شنیده بود که یکی از شاگردان ایشان دربارة یکی از مراجع، غیبتی کرده بود.»