جابربن یزید جعفی می گوید:
همراه
امام باقر علیه السلام عازم
حیره بودم. وقتی به
کربلا رسیدیم، امام فرمود:«ای جابر! اینجا برای ما و
شیعیان ما یکی از باغهای بهشت است و برای دشمنان ما یکی از گودال های جهنم.»
سپس فرمود:«ای جابر! چیزی میل داری؟»
عرض کردم:«بله، ای آقای من!»
امام دست مبارک خود را در میان سنگی فرو کرد و سیبی از درون سنگ بیرون آورد. به خوشبویی آن سیب، من هرگز ندیده بودم. آن سیب به هیچوجه به میوه های دنیایی شبیه نبود و من دانستم از میوههای بهشتی است. آن را خوردم و تا چهار روز احساس گرسنگی نکردم.
منابع:
منتهی الامال، 2/ 199/ هفتم.
مراجعه شود به:
معجزات امام باقر علیه السلام