عامر شعبی می گوید:
یک شب
حجاج بن یوسف مرا احضار کرد. با ترس فراوان نزد او رفتم. دیدم شمشیری برهنه در دست دارد. سلام کردم، جوابم را داد و گفت:«نترس؛ از امشب تا فردا تا ظهر در امان هستی.» سپس مرا کنار خود نشاند، اشارهای کرد و مردی را که با زنجیر بسته بودند، حاضر کردند.
حجاج گفت:«این پیرمرد می گوید
حسن و
حسین پسران
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستند. اگر برای این سخنش از قرآن برای من دلیل آورد که هیچ، والّا گردنش را میزنم.»
من گفتم:«زنجیر او را باز کنید.»
زنجیر را باز کردند. دیدم
سعید بن جبیر است.
حجّاج رو کرد به سعید بن جبیر و گفت:«برای ادّعای خود دلیل از قرآن بیاور و الّا گردنت را می زنم!»
سعید گفت:«صبر کن.» و مدتی سکوت کرد.
باز حجاج گفت:«دلیل خود را بگو.»
سعید گفت:« صبر کن.»
برای بار سوم حجّاج، دلیل خواست.
سعید این آیات را خواند:« اعوذ با لله من الشیطان الرجیم* بسم الله الرحمن الرحیم* وهبنا له
اسحق و
یعقوب. . .» (و ما به
حضرت ابراهیم علیه السلام، اسحق و یعقوب را عطا کردیم و
داوود و
ایوب و
یوسف و
موسی و
هرون از فرزندان اویند...) (سوره انعام، آیه 84)
سعید ساکت شد و چون حجاج حافظ قرآن بود، به حجّاج گفت:«ادامه آیه را تو بخوان.» حجاج هم خواند:« و
زکریا و
یحیی و
عیسی ... »
ناگهان سعید قرائت حجاج را قطع کرد و گفت:«خداوند چگونه عیسی را فرزند ابراهیم میداند در حالی که عیسی پدر نداشته است؟ وقتی خداوند عیسی را که فرزند
مریم است، از فرزندان ابراهیم میشمرد، پس امام حسن و امام حسین که فرزندان دختر رسول خدا هستند، نیز فرزندان رسول خدا هستند.»
حَجّاج که با این استدلال زیبا و دندان شکن مواجه شده بود، چارهای ندید جز آن که قبول کند. لذا دستور داد ده هزار دینار به او بدهند و او را آزاد کنند.
فردا صبح با خود گفتم نزد سعید بروم تا قرآن را از او بیاموزم. دیدم سعید بن جبیر در مسجد نشسته است، ده هزار دینار را جلوی خود گذاشته و به فقرا
صدقه میدهد و میگوید:«اینها همه به برکت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام است؛ اگر ما یک نفر (حجاج)را خشمگین کردیم، در عوض هزار نفر را خوشحال، و خدا و رسولش را راضی کردیم.»
مراجعه شود به:
فرزندان فاطمه، فرزندان رسول خدا هستند
امام باقر علیه السلام و استدلال بر اینکه حسنین فرزندان پیامبرند
منابع:
- بحارالانوار، ج 43، ص 292، سطر 2.