تاریخچه ی:
ودایع امامت
تفاوت با نگارش: 5
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !مقدمه | | !مقدمه |
| در روایات بسیاری آمده است که اشیای اختصاصی و ارزشمندی از ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم)) و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام)) نزد ((ائمه اطهار علیهم السلام)) بوده است که یکی پس از دیگری به امامان شیعه رسیده و اکنون نزد ((حضرت امام مهدی ارواحنا له الفداء|حضرت ولی عصر سلام الله علیه)) موجود است. این اشیا به عنوان ودایع امامت در حصن و حفظ خدای تعالی و به دست امام آن زمان است: | | در روایات بسیاری آمده است که اشیای اختصاصی و ارزشمندی از ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم)) و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام)) نزد ((ائمه اطهار علیهم السلام)) بوده است که یکی پس از دیگری به امامان شیعه رسیده و اکنون نزد ((حضرت امام مهدی ارواحنا له الفداء|حضرت ولی عصر سلام الله علیه)) موجود است. این اشیا به عنوان ودایع امامت در حصن و حفظ خدای تعالی و به دست امام آن زمان است: |
| + | ::{picture=ali7.jpg height=448 width=667}:: |
| !وجود ودایع، دلیل بر امامت | | !وجود ودایع، دلیل بر امامت |
| 1) امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از احتجاجات خود فرمود:«شما را به خدا قسم کسی در بین شما هست که ((میراث پیامبر|سلاح و پرچم و انگشتر رسول الله)) نزد او باشد، غیر از من؟» | | 1) امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از احتجاجات خود فرمود:«شما را به خدا قسم کسی در بین شما هست که ((میراث پیامبر|سلاح و پرچم و انگشتر رسول الله)) نزد او باشد، غیر از من؟» |
| همه گفتند: نه! | | همه گفتند: نه! |
| 2) به ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام)) گفتند:«عدهای گمان میکنند شمشیر رسول خدا نزد ((عبدالله بن حسن بن علی علیه السلام|عبدالله بن حسن)) است.» | | 2) به ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق علیه السلام)) گفتند:«عدهای گمان میکنند شمشیر رسول خدا نزد ((عبدالله بن حسن بن علی علیه السلام|عبدالله بن حسن)) است.» |
| امام فرمود:«به خدا قسم، عبدالله بن حسن هرگز آن را ندیده است. شمشیر و پرچم رسول خدا نزد من است. سلاح رسول الله مانند تابوت در ((بنی اسرائیل|بنی اسرائیل)) است. هر کجا تابوت یافت می شد، نبوّت همان جا بود. سلاح رسول الله هم در نزد هر کس باشد، او امام است.» | | امام فرمود:«به خدا قسم، عبدالله بن حسن هرگز آن را ندیده است. شمشیر و پرچم رسول خدا نزد من است. سلاح رسول الله مانند تابوت در ((بنی اسرائیل|بنی اسرائیل)) است. هر کجا تابوت یافت می شد، نبوّت همان جا بود. سلاح رسول الله هم در نزد هر کس باشد، او امام است.» |
| !سپردن ودایع و حفظ آن | | !سپردن ودایع و حفظ آن |
| 1) امام صادق علیه السلام میفرمود:«امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که قصد عزیمت به ((عراق|عراق)) را داشت، کتابهای مخصوص خود را نزد ((ام سلمه|ام سلمه)) به امانت گذاشت. پس از شهادت امیرالمومنین، کتابها به ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن مجتبی)) و سپس به ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) و سپس به ((حضرت امام سجاد علیه السلام|امام سجاد علیه السلام)) و بعد از آن به دست پدرم ((حضرت امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر علیه السلام)) رسید.» | | 1) امام صادق علیه السلام میفرمود:«امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که قصد عزیمت به ((عراق|عراق)) را داشت، کتابهای مخصوص خود را نزد ((ام سلمه|ام سلمه)) به امانت گذاشت. پس از شهادت امیرالمومنین، کتابها به ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن مجتبی)) و سپس به ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) و سپس به ((حضرت امام سجاد علیه السلام|امام سجاد علیه السلام)) و بعد از آن به دست پدرم ((حضرت امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر علیه السلام)) رسید.» |
| 2)امام باقر علیه السلام فرمود:«وقتی شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نزدیک شد، چون حضرت امام سجاد به شدت مریض بود، دختر بزرگ خود، ((فاطمه بنت الحسین|فاطمه))، را صدا کرد و کتابی به او داد. | | 2)امام باقر علیه السلام فرمود:«وقتی شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نزدیک شد، چون حضرت امام سجاد به شدت مریض بود، دختر بزرگ خود، ((فاطمه بنت الحسین|فاطمه))، را صدا کرد و کتابی به او داد. |
| پس از شهادت امام، فاطمه آن کتاب را به امام سجاد سپرد و اکنون نزد من است.» | | پس از شهادت امام، فاطمه آن کتاب را به امام سجاد سپرد و اکنون نزد من است.» |
| 3) امام سجاد علیه السلام پیش از شهادت خود به حضرت باقر علیه السلام فرمود:«ای محمد! این صندوق را به خانه ات ببر!» | | 3) امام سجاد علیه السلام پیش از شهادت خود به حضرت باقر علیه السلام فرمود:«ای محمد! این صندوق را به خانه ات ببر!» |
| امام باقر علیه السلام آن صندوق را که حاوی سلاح و کتب رسول الله بود، به کمک چهار نفر به خانه خود برد. | | امام باقر علیه السلام آن صندوق را که حاوی سلاح و کتب رسول الله بود، به کمک چهار نفر به خانه خود برد. |
| + | ::{picture=ali4.jpg height=448 width=320}:: |
| !ودایع امامت چه بود؟ | | !ودایع امامت چه بود؟ |
| 1) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از رحلت خود فرمود:«ای علی! ای برادر محمد! آیا وعده های مرا وفا می کنی و دِین مرا می پردازی؟» | | 1) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از رحلت خود فرمود:«ای علی! ای برادر محمد! آیا وعده های مرا وفا می کنی و دِین مرا می پردازی؟» |
| امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد:«بله، پدر و مادرم فدایت باد!» | | امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد:«بله، پدر و مادرم فدایت باد!» |
| رسول خدا انگشتر خود را از انگشت در آورد و به امیرالمؤمنین داد و فرمود:«تا من زندهام آن را در دست خود کن!» | | رسول خدا انگشتر خود را از انگشت در آورد و به امیرالمؤمنین داد و فرمود:«تا من زندهام آن را در دست خود کن!» |
| امام علی نیز انگشتر را به انگشت کرد. | | امام علی نیز انگشتر را به انگشت کرد. |
| سپس رسول خدا ((بلال حبشی|بلال)) را صدا زد و فرمود:«کلاهخود و زره و پرچم و شمشیر و ((عمامهام سحاب)) و ((بُرد (لباس بلند) )) و ابرق (طناب دو رنگ مخصوص) و ((قضیب ممشوق)) (چوب کوچک تعلیمی) و دو جفت نعلین (کفش راحتی) و پیراهنی را که با آن به ((معراج)) رفتم و پیراهنی که در ((جنگ احد|جنگ احد)) پوشیدم و سه شبکلاه و کلاه سفرم و کلاهی که روزهای عید به سر میگذاشتم و کلاهی که وقتی با اصحاب بودم بر سر می گذاشتم و دو استرم، شهباء و دلدل، و دو شترم، عضباء و صهباء، و دو اسبم، جناح و حیزدم، و الاغم، یعفور، را بیاور!» | | سپس رسول خدا ((بلال حبشی|بلال)) را صدا زد و فرمود:«کلاهخود و زره و پرچم و شمشیر و ((عمامهام سحاب)) و ((بُرد (لباس بلند) )) و ابرق (طناب دو رنگ مخصوص) و ((قضیب ممشوق)) (چوب کوچک تعلیمی) و دو جفت نعلین (کفش راحتی) و پیراهنی را که با آن به ((معراج)) رفتم و پیراهنی که در ((جنگ احد|جنگ احد)) پوشیدم و سه شبکلاه و کلاه سفرم و کلاهی که روزهای عید به سر میگذاشتم و کلاهی که وقتی با اصحاب بودم بر سر می گذاشتم و دو استرم، شهباء و دلدل، و دو شترم، عضباء و صهباء، و دو اسبم، جناح و حیزدم، و الاغم، یعفور، را بیاور!» |
| سپس فرمود:«ای علی همه اینها را تا من زنده ام، بگیر!» | | سپس فرمود:«ای علی همه اینها را تا من زنده ام، بگیر!» |
| !جفر و صحف موجود در نزد ائمه علیهم السلام | | !جفر و صحف موجود در نزد ائمه علیهم السلام |
| 2)امیرالمؤمنین میفرمود:«نوشتههای زیادی از رسول خدا نزد من است.» | | 2)امیرالمؤمنین میفرمود:«نوشتههای زیادی از رسول خدا نزد من است.» |
| در بین آنها صحیفهای است به نام عبیطه که در آن نام شصت قبیله بیدین عرب نوشته شده است. | | در بین آنها صحیفهای است به نام عبیطه که در آن نام شصت قبیله بیدین عرب نوشته شده است. |
| 3) امام صادق علیه السلام فرمود:«در نزد ما جفر احمر و جفر ابیض و ((مصحف فاطمه علیهاسلام|مصحف فاطمه)) و «جامعه» موجود است. | | 3) امام صادق علیه السلام فرمود:«در نزد ما جفر احمر و جفر ابیض و ((مصحف فاطمه علیهاسلام|مصحف فاطمه)) و «جامعه» موجود است. |
| جفر احمر (سرخ) جعبهای ایاست که سلاح رسول الله در آن است. جفر ابیض (سفید) جعبهای است که ((تورات|تورات)) ((حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی)) و ((انجیل|انجیل)) ((حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسی)) و ((زبور)) ((حضرت داود علیه السلام|حضرت داود)) و کتب اولیه آسمانی ((صحف ابراهیم)) در آن است. | | جفر احمر (سرخ) جعبهای ایاست که سلاح رسول الله در آن است. جفر ابیض (سفید) جعبهای است که ((تورات|تورات)) ((حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی)) و ((انجیل|انجیل)) ((حضرت عیسی علیه السلام|حضرت عیسی)) و ((زبور)) ((حضرت داود علیه السلام|حضرت داود)) و کتب اولیه آسمانی ((صحف ابراهیم)) در آن است. |
| و در مصحف فاطمه علیهاالسلام تمام حوادث و اسماء سلاطین تا روز قیامت نوشته شده است. | | و در مصحف فاطمه علیهاالسلام تمام حوادث و اسماء سلاطین تا روز قیامت نوشته شده است. |
| «جامعه» کتابی است به طول هفتاد زراع که آن را مانند طومار میپیچیند. این کتاب به انشای رسول خدا و به خط امیرالمومنین علیه السلام است که در آن همه آنچه مخلوقات تا قیامت احتیاج دارند، نوشته شده است. | | «جامعه» کتابی است به طول هفتاد زراع که آن را مانند طومار میپیچیند. این کتاب به انشای رسول خدا و به خط امیرالمومنین علیه السلام است که در آن همه آنچه مخلوقات تا قیامت احتیاج دارند، نوشته شده است. |
| !صحیفه موجود در بند شمشیر رسول خدا | | !صحیفه موجود در بند شمشیر رسول خدا |
| 4) امام صادق علیه السلام فرمود:«در بند شمشیر رسول الله، صحیفه کوچکی جاسازی شده بود که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام آن را باز کرد و به امام حسن علیه السلام فرمود: | | 4) امام صادق علیه السلام فرمود:«در بند شمشیر رسول الله، صحیفه کوچکی جاسازی شده بود که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام آن را باز کرد و به امام حسن علیه السلام فرمود: |
| بخوان! امام حسن علیه السلام خواند. سپس امام حسین علیه السلام آن را خواند و سپس به ((محمد بن حنفیه)) (پسر دیگر امیرالمؤمنین) داد ولی او نتوانست چیزی بخواند. امیرالمومنین صحیفه را پیچید و در بند شمشیر گذاشت. | | بخوان! امام حسن علیه السلام خواند. سپس امام حسین علیه السلام آن را خواند و سپس به ((محمد بن حنفیه)) (پسر دیگر امیرالمؤمنین) داد ولی او نتوانست چیزی بخواند. امیرالمومنین صحیفه را پیچید و در بند شمشیر گذاشت. |
| در آن صحیفه، حروفی بود که از هر کدام، هزار «در» گشوده میشود و هنوز دو حرف آن بیشتر خارج نشده است. | | در آن صحیفه، حروفی بود که از هر کدام، هزار «در» گشوده میشود و هنوز دو حرف آن بیشتر خارج نشده است. |
| 5) امام سجاد علیه السلام میفرمود:«. . . رسول خدا از خداوند فراوانی علم را خواستار شد. آن علم فراوان نزد ماست و هچیک از اوصیا و انبیا و فرزندان انبیا آن را ندارند. ما از آن روی همان علم، از همه مصیبتها و اتفاقات و مرگها باخبریم.» | | 5) امام سجاد علیه السلام میفرمود:«. . . رسول خدا از خداوند فراوانی علم را خواستار شد. آن علم فراوان نزد ماست و هچیک از اوصیا و انبیا و فرزندان انبیا آن را ندارند. ما از آن روی همان علم، از همه مصیبتها و اتفاقات و مرگها باخبریم.» |
| !دیوان شیعیان | | !دیوان شیعیان |
| 6)حذیفه می گوید: | | 6)حذیفه می گوید: |
| در بیابان، همسفر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بودم. جلوی ما شتری با بار حرکت میکرد که هرگز از ما دور نمیشد. از امام پرسیدم:«بار این شتر چیست؟» | | در بیابان، همسفر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بودم. جلوی ما شتری با بار حرکت میکرد که هرگز از ما دور نمیشد. از امام پرسیدم:«بار این شتر چیست؟» |
| امام فرمود:«این دیوان ((شیعه|شیعیان)) است که در آن نام آنها و پدرانشان نوشته شده است.» | | امام فرمود:«این دیوان ((شیعه|شیعیان)) است که در آن نام آنها و پدرانشان نوشته شده است.» |
| از امام خواستم آن را به من نشان دهند. فردای آن روز آن را باز کردند و من اسم خود را در آن دیدم. | | از امام خواستم آن را به من نشان دهند. فردای آن روز آن را باز کردند و من اسم خود را در آن دیدم. |
| در بعضی از روایات به این دیوان ناموس گفته شده. | | در بعضی از روایات به این دیوان ناموس گفته شده. |
| !اسامی اهل جهنم و بهشت در دیوان شیعیان | | !اسامی اهل جهنم و بهشت در دیوان شیعیان |
| 7) رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم روزی کتابی در دست راست گرفت و فرمود: «اسامی اهل ((بهشت|بهشت)) در این کتاب نوشته شده.» | | 7) رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم روزی کتابی در دست راست گرفت و فرمود: «اسامی اهل ((بهشت|بهشت)) در این کتاب نوشته شده.» |
| آنگاه کتابی در دست چپ گرفت و فرمود:«اسامی اهل ((جهنم)) در این کتاب نوشته شده.» | | آنگاه کتابی در دست چپ گرفت و فرمود:«اسامی اهل ((جهنم)) در این کتاب نوشته شده.» |
| آنگاه هر دو کتاب را به امیرالمومنین علیه السلام عطا فرمود. | | آنگاه هر دو کتاب را به امیرالمومنین علیه السلام عطا فرمود. |
| !میراث انبیاء | | !میراث انبیاء |
| 8) امام صادق علیه السلام فرمود:«شمشیر و پرچم و زره و کلاهخود رسول الله نزد من است و نیز الواح و عصا و طشت مخصوص حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان...» | | 8) امام صادق علیه السلام فرمود:«شمشیر و پرچم و زره و کلاهخود رسول الله نزد من است و نیز الواح و عصا و طشت مخصوص حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان...» |
| !زره حضرت مهدی | | !زره حضرت مهدی |
| 9) رسول خدا دو زره داشت. یکی از آنها را هر یک از ائمه علیهم السلام میپوشید، برایش اندازه بود؛ با وجودی که قد و حجم بدن مقدس آنها کاملا تفاوت داشت. زره دیگر پیامبر اندازهی هیچ یک از امامان نبود، مگر حضرت قائم آل محمد که پس از ظهور به تن خواهد فرمود. | | 9) رسول خدا دو زره داشت. یکی از آنها را هر یک از ائمه علیهم السلام میپوشید، برایش اندازه بود؛ با وجودی که قد و حجم بدن مقدس آنها کاملا تفاوت داشت. زره دیگر پیامبر اندازهی هیچ یک از امامان نبود، مگر حضرت قائم آل محمد که پس از ظهور به تن خواهد فرمود. |
| !عصای حضرت موسی | | !عصای حضرت موسی |
| 10) امام باقر علیه السلام فرمود:«عصای حضرت موسی، ابتدا در دست ((حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم)) بود که به حضرت شعیب رسید و از او هم به حضرت موسی. آن عصا اکنون نزد ماست و من همین تازگی آن را دیدم. مانند زمان اولی که از درخت کنده شده بود، تازه و سبز است. این عصا را هر وقت بخواهم به سخن در میآورم و آماده است که به دست قائم ما برسد تا همان اعجاز موسی را نشان دهد.» | | 10) امام باقر علیه السلام فرمود:«عصای حضرت موسی، ابتدا در دست ((حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم)) بود که به حضرت شعیب رسید و از او هم به حضرت موسی. آن عصا اکنون نزد ماست و من همین تازگی آن را دیدم. مانند زمان اولی که از درخت کنده شده بود، تازه و سبز است. این عصا را هر وقت بخواهم به سخن در میآورم و آماده است که به دست قائم ما برسد تا همان اعجاز موسی را نشان دهد.» |
| !انگشتری امام موسی کاظم و امام جواد علیهماالسلام | | !انگشتری امام موسی کاظم و امام جواد علیهماالسلام |
| 11) در دست ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم علیه السلام)) انگشتر فیروزهای بود. امام میفرمود:«این فیروزه سنگی است که ((جبرئیل|جبرئیل علیه السلام)) برای رسول خدا از بهشت آورده و هدیه کردهاند. رسول خدا هم آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام داده است.» | | 11) در دست ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم علیه السلام)) انگشتر فیروزهای بود. امام میفرمود:«این فیروزه سنگی است که ((جبرئیل|جبرئیل علیه السلام)) برای رسول خدا از بهشت آورده و هدیه کردهاند. رسول خدا هم آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام داده است.» |
| 12) در دست ((حضرت امام محمد جواد علیه السلام|امام جواد علیه السلام)) انگشتری بود. امام میفرمود:«این انگشتر ((حضرت سلیمان علیه السلام|حضرت سلیمان بن داود علیه االسلام)) است.» | | 12) در دست ((حضرت امام محمد جواد علیه السلام|امام جواد علیه السلام)) انگشتری بود. امام میفرمود:«این انگشتر ((حضرت سلیمان علیه السلام|حضرت سلیمان بن داود علیه االسلام)) است.» |
| منابع: | | منابع: |
| بحارالانوار، ج 26، باب 1 علوم، ص 18 تا 66. | | بحارالانوار، ج 26، باب 1 علوم، ص 18 تا 66. |
| بحارالانوار، ج 26، باب 7 علوم، ص 117 تا 132. | | بحارالانوار، ج 26، باب 7 علوم، ص 117 تا 132. |
| بحارالانوار، ج 26، باب 16 علوم، ص 201 تا 222. | | بحارالانوار، ج 26، باب 16 علوم، ص 201 تا 222. |