تاریخچه ی:
مناظره علی بن میثم با ابو هذیل و با ضرار
تفاوت با نگارش: 1
- | یکی از اصحاب دانشمند حضرت رضا علیه السلام به نام ((علی بن میثم)) است که مناظرات زیادی با ((اهل سنت|اهل تسنّن ))درباره ((دلائل امامت از هشت امام|امامت ))داشته، مخصوصاً با ابو هذیل که در آن زمان، رئیس و شیخ طائفه ((معتزله ))بوده است. | |
- | ((سید مرتضی ))رحمه الله علیه میفرماید: علی بن میثم ابو یل رسید: آیا ((ابلیس|شیطان )) م را ا همه خوبیها هی نمین ه همه ُرو امر ی نمید؟ > >گفت: بله |
+ | سید مرتضی رحمه الله علیه میفرماید: ضرار نزد علی بن میثم م و گ: آده ام تا با و منر ای داته باشم. عی بن میثم گ: راره امی؟ گفت: درباره امامت. |
- | علی بن میثم گفت: یا ایز ا که ار به شر کد نهی ا یر کد و آها ا ناسد؟ گ: /> عی بن میثم ت : پس بت د که یط تا خیره و تا را میدن ببینم آیا ا تو ا ((حضرت مم مصطی لی الله علیه و له|رسول دا ))صی اله ی ل و سم- یی ((بوبکر|ابوبکر ))- همه یرا و را را می ن /> ابو یل فت: نه /> عی بن می گفت: س یطان ا امام اعلم اتر است!! |
+ | علی بن میثم گفت: ه خدا و برای مناه فهید نیامه ی بلک آده ای ا ا ک کی چون در بین بحث بسا بت ه جایی می رسد که ستدلال بر ضرر یک ط است ا خود را به هل و ادای مین ق را قبول نمی کند من و ا در ای بحث به انصاف دعوت می کنم یکی از چیز را بول کن، یا تو ف ما درباه ((حضرت امیالممین لی علیه لسلم|ایرالنی)) ول ک و ن هم ر و را درباره ابوبکر می پیر یا اینکه تو ر مرا ه ابوبکر ول ن من ر ت ا درباه امیرالممنی می ی. |
- | ا هذی ج ا اد و اکت شد.
همچنین ی مضی ر اله لیه یرمای: ار نزد ی ن میم د و گف: ده ا ا ت منظره ای دات بم.
لی ب میم : درار چه امی /> گت: درباره ام. |
+ | ضرا گت: نه هیچکدا می پیم یرا گ کا تو ا درباره امیرالمؤمنین پذیم، می گویی و وی ر خدا لیفه ا بزرگ مسلمانن و هرین بازماندگ ن ضرت د و دیگ دی ا ک من گویم که مثلاً ابک دیق بد ی مر و ر اام و رار دا. |
- | ی ن میث : ب خدا تو برای منظره و فهمین نیامه ای بکه ه ای ا ما مکو کنی ن ر بین بحث چ سا صحبت ب ایی می سد که ستدلال بر ضرر یک طرف است و د ا ب جه و ناانی میزند و حق را قبل نمی ن ن تو را در ین حث ه انصاف دعوت می نم یکی از و چی ا قبول کن ی تو حرف مرا درباره ((امیرالمؤمنین|یرالمین ))ول ک من م حر و را دربار بوبکر می پیم ا ینه و حرف مرا درباره ببکر قول کن و من حرف تو را درباره ایالممنی می یم.
ضرر فت: نه یچکدام را می ذیرم یرا گر کم تو ا دره ایرالمؤمنین بیر می گویی صی رسول دا و خلیفه ا بزرگ سلمان بهتری بازنان حضر ب و دیگر دی ندارد که من بگویم لاً بوبکر صدیق بو یا م او ا ام خود رار داند. |
+ | ا گر م تو را راه اببکر یم وای ح ((ل مح - - « ل الرسول »| مد یه اللام)) را ب ظلم گت و در ی ایاه و نت و امیرالمؤمنین یه السم را از ح لش منع م />در ای ور، ی حرف من درباره ی لیه الم نعی ر ه بگیم ا ر و ره امین ب ر ال می ان هی یک از ینهادات ر بیرم. ی بن میثم ت: دی بای منر و فهم مال یامد ای! |
- | اما اگر من کلام تو را دربره ابوبکر بپیرم، خواهی گفت او گمرا و گمراه کننده بود و حق ((آل محمد صلی الله علیه و آله در قآن|آل محمد علهم لسلام ))ا به ظلم گرفت و در غر ایگاه ودش نشست و امرالمؤمنین علیه السلام را از حق مسلّمش منع نمود و در زمان رسول خدا منافق بود.
ر این صورت، دیگر حرف من درباره علی علیه السلام نعی ندار که بگوم او فرد خوب و برجسته و من ود پ به هر حال من نمی توانم هیچ یک از پیشنهادات تو را بپذیرم.
علی بن میثم گفت: پس دیدی برای مناظره و فهم مطالب نیامده ای؟! |
+ | !مناب: />*باراانوار، 10، 370، ح 1. *حارالانار، ج 10، 371 ح 3. |
- | مناع:
بحار اانوار، 10 370 1.
بحار لانوار، 10 ص 371، ح 3. |
+ | !مراعه شود به: *((ناظره ل ن مم با نی و مل)) |