تاریخچه ی:
سامانیان
تفاوت با نگارش: 1
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !سامانیان | | !سامانیان |
| «261 - 395 ق / 874 - 1004 م» | | «261 - 395 ق / 874 - 1004 م» |
- | اقراض حکومت طاهرین و ضعف و فتور تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه ((خلافت)) پدید آمد، سرزمینهای شرقی خلف را از نفوذ خلیفه و از مکان اعمال قدرت عملی او آزاد کرد. در چنین ایمنی و فراغی که به ویژه دوری از ((غداد)) آن را بی دغدغه میساخت، لایت ماوراءالنهر که از عد طاهریان ی ی از آن به ((آل سامان)) واگذار شده بود، تحت رهبری امیران این خاندان مر ک دلت قدرتمند شد و خراسان و ر و متی هم، جرن، ((طبرستان))، و سستان از جانب خیفه یا به حکم استیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد. با آن که استیلای این خاندان بر جرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبد چندان دوام نداشت، ولی خراسان و ماوراء انهر در بخش عمده دوره امارت آنها، از مداخله مستقیم مال خلیفه زاد ماند و باقی مانده نیای استانی ایران، در شک الامی ود، در تمام این نو، حیاتی تازه یافت. |
+ | !یینه ی مخری از امانیان />((امایان)) که ن به سامان خداة، دقانی رتی از ناحی بلخ و ب ولی ((سمرند)) و مالک قیه امان د ن نای ودن، |
- | ((سامانیان)) که منسوب به سامان خداة، دهقانی زرتشتی از نواحی بلخ و بد قولی ((سمرقند)) و مالک قریه سامان در آن نواحی بودند، از زمان خلافت ((مأمون)) در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند. و نسب خود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به بهرام چوبینه، سردار معروف عهد ((ساسانیان)) میرساندند. |
+ | از زمان خلافت ((مأمون)) در خراسان، یعنی اندک مدتی پیش از روی کار آمدن طاهریان، در قسمتی از ماوراء النهر حکومتهای مستقل کوچکی را که به حکم خلیفه به آنها واگذار شده بود، به عهده داشتند. |
- | !نصر اول مؤسس سلسله سامانی مؤسس این سلسله، نصر اول و عدهای از فرمانروایان برجسته آن، توانسته بودند دورانی از آرامش نسبی ا برای ایرانیان فراهم آورند، ولی البته همه آنان چنین نبودند و همیشه نیز چنین نبود. ثبات این سرزمین با کوششهایی که توسط ((مرداویج زیاری)) برای بازگرداندن طرز حکومت پیش از اسلامی صورت گرفت و همچنین با افراط کاریهای دینی پادشاه با شکوه سامانی، نصر دوم در اواخر زندگی خود به مذهب اسماعیلی گروید و از این راه خود را با دستگاه خلافت درگیر کرد، در صورتی که این دستگاه در حقیقت تکیه گاه عمده این سلسله به شمار میرفت. با وجود این، حتی پیش از آن که نشانه سقوط سامانیان در نتیجه کشمکشهای ایشان با خاندانهای زمیندار با نفوذ یعنی «دهقانان» و خاندانهای مأموران رسمی ((ظاهر)) شود و نیز در نتیجه نزاعهای داخل خاندان خود ایشان و بالاخره با توسعه قدرت ((آل بویه)) در باختر و جنوب باختری ایران آشار شود، تحولی در وار غربی منطقه نفو اشان حاصل شد که چهره جهان اسلامی را از سده پنجم هجری / یازدهم میلادی به بعد کاملاً تغییر داد. مدت درازی مجاهدان در راه ایمان، بار جنگهای دفاعی را در مرزهای امپراتوری بیزایس بر دوش داشتند و تقریباً همه ساله با هجومهایی که به «حملههای تابستانی» معروف شده بود، در سرزمینهای آل بویه پیشروی میکردند، ولی هیچ پیشرفت بزرگی عاید مردم ارتدوکس مذهب ((آناتولی))، نمیشد. در ماوراءالنهر و کناره دره فرغانه نیز با همسایگان غیر مسلمان زد و خوردی صورت میگرفت. که از این میان تنها بهره عمدهای که در مبارزه سامانین با همسایانشان نصیب ایشان شد، تسخیر طراز «تلاس» در 280 ق / 893 م بود. همسایگان مورد بحث؛ قَرَه خانیان یا ((ایلخانان)) «هر دو نام عنوانهایی است که داشتند» بودند؛ که بر ترکان قَرلُق فرمانروایی داشتند. مملکت ایشان پس از انقراض دومین فرمانروایی کُوک تورک به وجود آمده بود، که خیلی زود پاره پاره شد، به صورت دولتهای کوچکی درآمد که روابط آنان با یکدیگر خیلی هم دوستانه نبود. |
+ | آنها نسب ود را - به دنبال به دست گرفتن قدرت - به __بهرام چوبینه، __سردار معرو عهد ((ساسانیان)) میرساندند. |
- | !فرمانروایان آل سامان: *((نصر ن احمد سامانی)) *((اسایل بن احم اانی)) />*((و ر م ب اعی مانی)) />*((نر ن حمد سماعیل سانی)) />*((و ن سمانی )) *((عبدالملک بن و انی)) />*((ب صا منصور ن نوح )) *((اوالقاسم نو صور)) />*((اواحارث منصور بن نوح )) *((االور عبدالملک ن نوح )) *((می اماعیل منتصر امانی )) |
+ | !روی کار مدن سامانیان اقرا حکوم اریان و ف و رت یجی ک ا غ کان ر ((لا)) ید سزمینی ی ا ر ا نفو ی و ا اکان اال ر عملی و ا کر. |
- | !مطالب مرتبط با آل سامان: |
+ | در چنین ایمنی و فراغی که به ویژه دوری از ((بغداد)) آن را بی دغدغه میساخت، ولایت ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن به ((آل سامان|سامانیان)) واگذار شده بود، تحت رهبری امیران این خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان، ((طبرستان))، و سیستان، از جانب خلیفه یا به حکم استیلاء و غلبه، ضمیمه قلمرو آنها شد.
با آن که استیلای این خاندان بر جرجان، طبرستان و سیستان مستمر نبود و چندان دوام نداشت،
ولی __~~blue:خراسان و ماوراء النهر در بخش عمده دوره امارت سامانیان، از مداخله مستقیم عمال خلیفه آزاد ماند و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکل اسلامی خود، در تمام این نواحی، حیاتی تازه یافت. ~~__
!اوضاع قلمرو خلافت در دوره ی سامانیان مؤسس این سلسله، نصر اول و عدهای از فرمانروایان برجسته آن، توانسته بودند دورانی از آرامش نسبی را برای ایرانیان فراهم آورند، ولی البته همه آنان چنان نبودند و همیشه نیز چنان نگذشت.
ثبات این سرزمین با کوششهایی که توسط ((مرداویج زیاری)) برای بازگرداندن شیوه ی حکومت ایران پیش از اسلام صورت گرفت و همچنین با افراط کاریهای دینی پادشاه با شکوه سامانی، نصر دوم ، که در اواخر زندگی خود به مذهب اسماعیلی گرویده بود و از این راه خود را با دستگاه خلافت درگیر کرده بود، در صورتی که این دستگاه در حقیقت تکیه گاه عمده این سلسله به شمار میرفت.
__با وجود این، حتی پیش از آن که نشانه های سقوط سامانیان در نتیجه کشمکشهای ایشان با خاندانهای زمیندار و با نفوذ یعنی «دهقانان» و خاندانهای مأموران رسمی و نیز در نتیجه نزاعهای داخلی و بالاخره توسعه قدرت ((آل بویه)) در باختر و جنوب باختری ایران ، آشکار شود، تحولی در نوار غربی منطقه نفوذ سامانیان حاصل شد که چهره جهان اسلامی را از سده پنجم هجری / یازدهم میلادی به بعد کاملاً تغییر داد.__
مدت درازی مجاهدان در راه ایمان، بار جنگهای دفاعی را در مرزهای امپراتوری بیزانیس بر دوش داشتند و تقریباً همه ساله با هجومهایی که به «حملههای تابستانی» معروف شده بود، در سرزمینهای آل بویه پیشروی میکردند، ولی هیچ پیشرفت بزرگی عاید مردم ارتدوکس مذهب ((آناتولی))، نمیشد.
در ماوراءالنهر و کناره دره فرغانه نیز با همسایگان غیر مسلمان زد و خوردی صورت میگرفت. که از این میان تنها بهره عمدهای که در مبارزه سامانیان با همسایگانشان ، ((قَرَه خانیان یا ایلکخانان)) ، نصیب ایشان شد، تسخیر طراز «تلاس» در 280 ق / 893 م بود.
__((فرمانروایان سامانی))__
!مطالب مرتبط |
| *((اسلام در زمان سامانیان )) | | *((اسلام در زمان سامانیان )) |
- | *((زبان فارسی در سامانیان)) |
+ | *((زبان فارسی در سامانیان)) |