زید فرزند امام سجاد علیه السلام از پدرانش از امیرالمومنین علی علیه السلام نقل می کند که فرمود:
روزی پیامبر در یکی از اطاق‌های خانه‌اش بود. من برای ورود به اطاق اجازه گرفتم و پیامبر اجازه داد. وقتی داخل شدم به من فرمود:« ای علی، آیا نمی دانی که خانه من خانه توست؟ پس چرا از من اجازه ورود می گیری؟»
گفتم:« ای رسول خدا، دوست دارم با اجازه نزد شما بیایم.»
پیامبر فرمود:« ای علی، تو آنچه را که خداوند دوست دارد دوست داری و به آداب الهی عمل می کنی. اما آیا نمی دانی که تو برادر من هستی؟ آیا نمی دانی که آفریدگار و روزی دهنده‌ام از من خواسته هیچ رازی را از تو پنهان نکنم؟ ای علی، تو وصی من هستی و پس از من مظلوم و مقهور خواهی شد. هر کس در کنار تو ثابت قدم بماند، مانند کسی است که در کنار من مانده است و هر کس از تو جدا گردد از من جدا شده است. ای علی، دروغ گفته آن کس که می پندارد مرا دوست دارد ولی با تو دشمن است، زیرا خداوند متعال من و تو را از یک نور آفریده است.»

منابع : بحارالانوار، ج 38، ص 329، حدیث 41

زید بن علی بن حسین علیه السلام از پدرانش از امیرالمومنین نقل می کند که حضرت فرمود: پیامبردر یکی از اطاقهایش بودمن برای ورود به اطاق اجازه گرفتم . پیامبر اجازه داده، زمانی که داخل شدم به من فرمود: ای علی، آیانمی دانی که خانةمن خانه توست پس چرا از من اجازه ورود می گیری؟

گفتم: ای رسول خدا دوست دارم که با اجازه بر شما وارد شوم

پیامبر فرمود: ای علی ،تو آنچه را که خداوند دوست دارد دوست داشتی و به آداب الهی عمل کردی.

ای علی، آیا نمی دانی که تو برادر من هستی؟ آیا نمی دانی که آفریدگار و روزی دهنده من نخواسته که من سرّی ورازی را بر تو پنهان کنم؟

ای علی، تو پس از من وصی من هستی و تو مظلوم و مغهور پس از من هستی ای علی، آنکه در کنار تو ثابت قدم بماند مانند کسی است که در کنار من مانده است و هرکس از تو جدا گردد از من جدا شده است.

ای علی، دروغ گفته آنکه می پندارد مرا دوست دارد ولی با تو دشمن است، زیرا خداوند متعال مرا و تو را از یک نور آفریده است.

منابع : بحارالانوار، ج 38، ص 329، حدیث 41