تاریخچه ی:
حکمت
تفاوت با نگارش: 1
| + | علامه طباطبایی (ره) در تعریف حکمت میفرماید:«حکمت قضایای مطابق با واقع است. قضایایی که به گونه ای سعادت انسانی را در بر می گیرد؛ مثل معارف الهی مربوط به مبداء و ((معاد)). » |
- | از جمله پشهای خداوند در دنیا به صالحان که ه ی از ن همه هن طبیعه رتی ا و به عبی قن « کی» ک عی اس بنام حک که ضر ح به ای بنان ک ته رت جیای یقند و ه پس دیت آ را یر می کند هیچ رمیه بهی ه او منزت حکم ی ا ما این ر قبل ن ای است. |
+ | حکمت از جمله شهای خداوند در دنیا به صالحان است. خدان ه رخی از نگن که نه مرفت و ویای قیقتان به پس عبودین، کم م آ را سیاب میک. هیچ رمیای به ارزش زری کم نیست. خداوند تا دی را «تاع یل» (کالایی کمرزش) یاند ی ک کت را «یر کی» میداند. ر یه 269 ره بره چنین مده ات:« __من یت الحکم د اوتی یراً کیاً__ » ( ر ک از حکمت برخوردار شد از خیر کیر بردار ته است.) |
- | خداد متعا نیا تع قلیل می اد در ای ک حکمت را خیر یر می اند ی فاید: « من ی الکمة فقد اوی یراً کیاً » کی ک ا ک خردا گت، پ ه یق که از ی کثیر برخوردار گشت است. ی 269 به. |
+ | ((ما کیم)) از ن ت کیم د و آ حکیم فه می د ک ایق ناب اق با وقع ر اا ف ای اخاقی ملی، او ین و در عملش تور ب. |
- | علام طباطبایی رضوان الله علیه در تعریف حکمت می فرماید: « حکمت قضایای مطابق با واقع است آن قضایائی که به گونه ای سعادت انسانی را در بر می گیرد مثل معارف الهی مربوط به مبداء و معاد و مثل و معارفی که واقعیتهای عالم طبیعت را از آن جهت که به سعادت انسان مربوط است بیان می کند نظیر واقعیت فطری که زیر بنای تشریعیات است. »
تفسیر المیزان ج2، آیه 269 بقره ((لقمان حکیم)) از آن جهت حکیم بود و به آن حکیم گفته می شد که حقایق ناب مطابق با واقع در ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی ،عملی، با جان او عجین و در عملش متبلور بود. |
+ | مبع: تفسیر المیزان ج2، آیه 269 بقره |