تاریخچه ی:
حمله همه جانبه سپاه عمر سعد
تفاوت با نگارش: 2
- | پس از مبارزات تن به تن « حر بن یزید» و « نافع بن هلال» و رشادتهای آنان، « عمرو بن حجاج»، یکی از فرماندهان سپاه کوفه، رو به سپاهیان فریاد زد :« ای احمقان و بی خردان! آیا میدانید با چه کسانی میجنگید؟! با دلاوران کوفه میجنگید. با دلیرانی که دست از دنیا شستهاند و تشنهی مرگند! هیچکس به تنهایی به جنگ آنها نرود؛ زیرا آنها اندک هستند و اندکی بیش زنده نخواهند بود. به خدا اگر فقط سنگ به آنها پرتاب کنید آنان را خواهید کشت.
عمر بن سعد گفت:« راست گفتی. فکرت درست است. بنابر این کسی را نزد تمام سپاه فرست تا به همه دستور بدهد تن به تن با آنها نجنگند.»
عمرو بن حجاج با دستهاش از سمت فرات بر اصحاب حسین علیه السلام حمله کرد و در همین حمله بود که ((مسلم بن عوسجه|« مسلم بن عو سجه» ))به شهادت رسید.
سپس سپاه کوفه حمله دیگری را علیه امام علیه السلام و یارانش آغاز کرد؛ شمر بن ذی الجوشن از سمت راست لشگر حملهور شد ولی امام حسین علیه السلام و یارانش با نیزه آنها را پس زدند. دشمن این بار از هر سو حمله کرد و یاران حسین علیه السلام جنگ سختی کردند و با این که تعدادشان اندک بود، به سواران حمله بردند و آنها را فراری ساختند.
عروة بن قیس که فرمانده سوارکاران کوفه بود کسی را نزد عمر بن سعد فرستاد و گفت:« آیا نمیبینی این مردان انگشتشمار، سواران مرا به چه روزی انداختهاند؟ پیاده نظام و تیراندازان را به یاری ما بفرست.»
عمر بن سعد تیراندازان را به کمک وی فرستاد و به این ترتیب آتش جنگ شعله ور شد. |
+ | پس از مبارزات تن به تن « ((حر ب یزید ریاحی|حر بن یزید)) » و « ((نافع بن هلال)) » و رشادتهای آنان، « ((عمرو بن حجاج)) »، یکی از فرماندهان سپاه ((کوفه))، رو به سپاهیان فریاد زد :« ای احمقان و بی خردان! آیا میدانید با چه کسانی میجنگید؟! با دلاوران کوفه میجنگید. با دلیرانی که دست از دنیا شستهاند و تشنهی مرگند! هیچکس به تنهایی به جنگ آنها نرود؛ زیرا آنها اندک هستند و اندکی بیش زنده نخواهند بود. به خدا اگر فقط سنگ به آنها پرتاب کنید آنان را خواهید کشت. |
- | مناب: > >راد مفید، ج 2 107. |
+ | ((عمر بن سعد)) گفت:« راست گفتی. فکرت درست است. بنبراین کسی را نزد تمام سپاه بفرست تا به همه دستور بدهد تن به تن با آنها نجنگند.» مرو ن حجاج با دستهاش از سمت ((فرات)) بر اصحاب ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین علیه السلام)) حمله کرد و ر همن حمله بود که « ((مسلم بن عوسجه و هادت ر کربلا|مسلم بن عوسجه)) » به شهادت رسید. |
- | مراجعه شود به: <BR>((ا نبردای تن به تن و هات یاران)) <BR>((بشارتای اام به یاران خود)) |
+ | سپس سپاه کوفه حمله دیگری را علیه امام علیه السلام و یارانش آغاز کرد؛ ((شمر بن ذی الجوشن)) از سمت راست لشگر حملهور شد ولی امام حسین علیه السلام و یارانش با نیزه آنها را پس زدند. دشمن این بار از هر سو حمله کرد و یاران حسین علیه السلام جنگ سختی کردند و با این که تعدادشان اندک بود، به سواران حمله بردند و آنها را فراری ساختند. <br />وة بن قیس که فرمانه سوارکاران کوفه بود کسی را نزد عر بن سعد فرستاد و گفت:« آیا نمیبینی این مردان انگشتشمار، سواران مرا به چه روزی انداختهاند؟ پیاده نظام و یراندازان را به یای ما بفرست.» />عمر بن سعد تیراندازان را به کمک وی فرستاد و به این ترتیب آتش جنگ شعله ور شد. <br />!منابع: *ارشاد مفید، ج 2، ص 107.
!مراجعه شود به: >*((بشارت اام حسین علیه اسلام به یاران خود)) |