تاریخچه ی:
حقانیت ادیان گذشته
به تعبير قرآن كريم روح اديان آسماني يك چيز است. از اين رو دين تشبيه ندارد. چه رسد به اين كه جمع ( اديان) داشته باشد.
هر ديني در عصر خود حق بوده است يعني ديني كه وجود مبارك ((نوح)) يا ((ابراهيم خليل)) يا ((موساي كليم ا…)) يا ((عيساي روح ا…)) آوردند همگي در عصر خودشان حق بود.
زيرا اگر اين پيامبر اول نبود، دين دومي اثر نمي كرد. و اگر اولي و دومي نبودند ((دين)) پيامبر سوم اثر نمي كرد. بنابراين همه ((اديان)) در عصر خود حق بوده و نيز شريعت و منهاج هر يك از انبياء در عصر خودشان حق بوده است.
هم چنين خطوط كلي اين اديان فرق نكرده و دگرگون نشده است. اگر اديان آسماني حق نبود، نه پيامبر بعدي، پيامبر گذشته را تصديق مي كرد و نه پيامبر گذشته به آمدن پيامبر بعدي بشارت مي داد. بنابراين هر ديني در عصر خود حق بوده است.
خطوط جزئي دين با يكديگر فرق مي كند مثلاً در بعضي اديان كمتر از يك ماه ((روزه)) مي گرفتند ولي مسلمانان يك ماه روزه مي گيرند و … پس، خطوط كلي دين يعني اصول اعتقادي، ((فقه)) و ((حقوقي)) و ((اخلاقي))، تغيير پذير نيست. چنانكه تغيير نكرده است چون هرگز پيامبري نيامده است كه ((توحيد)) و ((نبوت)) و ((معاد)) را تثبيت و تبيين نكرده باشد. البته شريعت و منهاج انبياء متفاوت بوده است.