یکی از خدمتکاران
حضرت امام موسی کاظم علیه السلام میگوید:
در خدمت حضرت رضا علیه السلام در حال سفر بودیم. نیمههای راه در بیابان، عطش بر ما غلبه کرد، به طوری که ترسیدیم هم خودمان و هم چارپایانمان از تشنگی هلاک شویم.
حضرت رضا علیه السلام با مشاهدهی تشنگی و بیتابی ما به نقطهای از صحرا اشاره کرد و فرمود:«آنجا آب هست.»
ما رفتیم و دیدیم در همان نقطهای که امام فرموده، چشمهی جوشانی است و آب فراوانی جریان دارد. همگی سیراب شدیم و چارپایان را سیراب کردیم. وقتی خواستیم حرکت کنیم، امام فرمود:«بروید و دوباره نگاهی به چشمه بیندازید.»
ما به آن نقطه رفتیم و دیدیم هیچ اثری از چشمه نیست.
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 37، ح 20. از عیون الاخبار رضا، ج 2، ص 217.
مراجعه شود به:
معجزات حضرت رضا علیه السلام