تاریخچه ی:
امام حسن علیه السلام در بدرقه ابوذر به هنگام تبعید
((عثمان بن عفان|عثمان)) که از انتقادهای بجا و مؤثر((ابوذر|ابوذر ))به تنگ آمده بود، او را به «ربذه» تبعید کرد و فرمان داد هیچ کس به بدرقه ابوذر نرود. ((مروان بن حکم|مروان بن حکم ))مأمور اجرای دستور عثمان بود. ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|حضرت امام علی «علیه السلام» ))با فرزندانش ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن ))و ((حضرت امام حسین علیه السلام| حسین)) و(( عقیل بن ابیطالب| عقیل ))و ((عمار یاسر|عمّاریاسر ))او را بدرقه کردند و به تهدیدهای مروان هیچ گوش ندادند.
در هنگام مفارقت هر یک مطلبی به ابوذر گفتند، امام حسن (علیه السلام) هم به او گفت: « __یا عماه، لولا انّه لاینبغی للمودع ان یسکت و للمشیّع ان ینصرف لقصر الکلام و ان طال الاسف و قداتی القوم الیک بما تری فضع عنک الدینا بتذکر فراقها و شده ما اشتد منها برجاء ما بعدها واصبر حتی تلقی نبیک و هو عنک راض.__»
(عمو جان! اگر چه حزن و اندوهم زیاد است ولی سخن کوتاه می کنم، زیرا مشایعت کننده باید برگردد و بدرقه شونده باید ساکت و آرام باشد؛ اکنون که این گروه با تو چنین کردند، تو هم با یاد جدائی دنیا و سختی هایش و به امید رسیدن به عالم آخرت، دل از دنیا برگیر و محکم و استوار صبر کن تا پیامبرت را در حالیکه از تو راضی و خشنود است، ملاقات نمایی. )
مراجعه شود به:
((امام حسن علیه السلام پیش از حکومت پدر))