| امام محمد باقر برخاست و ظرفی آب آورد. | | امام محمد باقر برخاست و ظرفی آب آورد. |
| امام سجاد فرمود:« این آب برای وضو شایسته نیست، چرا که در آن حیوانی مرده افتاده.» | | امام سجاد فرمود:« این آب برای وضو شایسته نیست، چرا که در آن حیوانی مرده افتاده.» |
| امام باقر چراغی آورد و دید موشی مرده در آن افتاده است. از این رو ظرف آب دیگری برای ایشان برد. | | امام باقر چراغی آورد و دید موشی مرده در آن افتاده است. از این رو ظرف آب دیگری برای ایشان برد. |
| امام سجاد فرمود:« پسرم! این همان شبی است که به من وعده دادهاند.» | | امام سجاد فرمود:« پسرم! این همان شبی است که به من وعده دادهاند.» |
| سپس سفارش کرد به شترش که بارها با آن به حج مشرف شده بود، خوب رسیدگی کنند و غذا بدهند. | | سپس سفارش کرد به شترش که بارها با آن به حج مشرف شده بود، خوب رسیدگی کنند و غذا بدهند. |