چون پیام فراگیر و دعوت سرنوشت ساز
امام حسین علیه السلام به
بصره رسید،
یزید بن ثبیط بصری از افراد سرشناسی بود که به این پیام امام پاسخ مثبت داد و برای آگاهی بیشتر از جریان، به خانه ماریه بنت سعد رفت که مرکز شکلگیری حرکتهای شیعی و اجتماع یاران امام علیه السلام بود.
یزید بن ثبیط که از قبیله عبدالقیس بود و ده پسر رشید و دلاور داشت در خانه همین زن خطاب به فرزندان و یاران خود گفت تصمیم خود را گرفته است و به زودی از بصره به طرف
مکه حرکت خواهد کرد تا به امام حسین علیه السلام به پیوندد.
دو نفر از فرزندان او به نام عبدالله و عبیدالله آمادگی خود را برای همراهی او در این سفر پرخطر ابراز کردند اما یارانش گفتند از سپاه
عبیدالله بن زیاد که برای از بین بردن آنها تردیدی به خود راه نمیدهند، بیمناکند.
او در پاسخ گفت:« به خدا سوگند، من با این دو فرزند رشید و چابک سوار از دشمن هراسی ندارم.»
یزید بن ثبیط با دو فرزندش به سرعت، فاصله بصره تا مکه را طی کرد و چون آگاه شد که امام علیه السلام در ابطح (حوالی مکه) به سر می برد، از مکه به طرف ابطح حرکت کرد. وقتی به آنجا رسید به او گفتند:« امام علیه السلام برای دیدن او به مکه رفته است.»
او که از این همه بزرگواری و فروتنی امام سر از پا نمی شناخت، مصمم تر از پیش به مکه برگشت و در منزل خود به زیارت امام نایل آمد. از این که امام تا رسیدن او به انتظار نشسته بود، شعلههای محبت از دلش زبانه کشید و آیه 58 سوره یونس را بر زبان جاری کرد: «
بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا » (باید از فضل و رحمت خدا خوشحال شوند.)
آنگاه پس از سلام و خیر مقدم، گزارشی از وضع عمومی بصره و همچنین هدف خود را از حرکت مکه برای امام علیه السلام بازگو کرد و امام برای او دعا نمود.
سرانجام او و دو فرزند دلاور و وفادارش همراه امام به
کربلا رفتند و هر سه به شهادت رسید.
منابع:
- قصه کربلا، ص 87
- نفس المهموم، ص 92.
مراجعه شود به: