« یحیی ابن ام الطویل » فرزند دایه ی
حضرت سجاد علیه السلام بود و به برکت ارتباط نزدیک با امام زین العابدین و استفاده از معارف امام، از صلابت و استقامت کم نظیری در دفاع از حق و حقیقت و مبارزه با حاکمیت فرهنگ طاغوت برخوردار شد.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود:«
حجاج بن یوسف یحیی ابن ام طویل را دستگیر کرد و به او گفت اباتراب (
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ) را لعنت کند.» او نپذیرفت و جوانمردی و وفاداری خود را به
اهل بیت علیهم السلام اثبات کرد. حجاج نیز امر کرد دست و پایش را قطع کنند، سپس او را کشت.»
امام صادق علیه السلام نیز فرمود:
یحیی بن ام طویل به
مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله میرفت و به مخالفین ولایت علی علیه السلام میگفت:« ما به شما کافر شدیم و بین ما و شما دشمنی ظاهر شده است.»
« یمان بن عبیدالله » میگوید:« یحیی بن ام طویل را در یکی از محلههای کوفه مشاهده کردم که ایستاده بود و با صدای رسا ندا میداد که:« هر کس به علی دشنام دهد، لعنت خدا بر او باد. ما از
آل مروان و آنچه از غیر خدا می پرستند، بیزار هستیم.»
سپس صدایش را پایین آورد و ادامه داد:« با کسی که اولیای خدا را دشنام دهد، همنشینی نکنید و از هر کس به راه و شیوه ی ما شک دارد، کمک نخواهید و با او باب مراوده را باز نکنید. سپس این آیه را تلاوت کرد:« ما برای ستمگران آتشی فراهم کرده ایم که آنان را در بر می گیرد و اگر فریادرسی بجویند، به آبی چون مس گداخته که چهره ها را بریان می کند، یاری می شوند. وه! چه بد شرابی و چه زشت جایگاهی است.» (کهف / بخشی از آیه 29)
منابع:
- معجم رجال الحدیث، ج 20، ص 34