اطلاعات اولیه
وگنر و پیروان وی ، با شواهدی که بدست آوردند به این نتیجه رسیدند که قاره یکپارچه اولیه در اثر فرآیند رانه قارهای شکسته و شکل چند قاره قطعه قطعه شده است. هر کدام ازاین قارهها نیز مسیر خود را پیموده و به موقعیت کنونی رسیده است. این پژوهشگران بر این باور بودند که قارهها مانند کوههای یخ شناور که بر روی دریاهای قطبی با شکافتن دل دریای منجمد حرکت میکنند، بر روی
پوسته اقیانوسی در حرکتند.
فرضیه رانه قارهای به رغم شواهد قوی تائید کننده ، به دلیل اشکالهایی که داشت چندان جدی گرفته نشد. به نظر مخالفان رانه قارهای ، تصور اینکه قارهها بتوانند بر روی لایهای جامد حرکت کنند دشوار است و به هیچ وجه نمیتوان آن را به حرکت کوههای یخ تشبیه کرد، چرا که در مثال کوههای یخ ، لایه زیرین مقاومت چندانی در برابر حرکت اجسام شناور روی آن را ندارد و به راحتی شکافته میشود. به دلیل اینگونه مشکلات بود که انگاره قارهای با مرگ آلفرد وگنر برای مدتی به فراموشی سپرده شد.
نظریه هس درحرکت کف اقیانوسها
پس از آن که در سال 1912 وگنر
نظریه جابجایی قارهها را مطرح کرد، بین سالهای 1929 تا 1962 بحثهای موافق و مخالف زیادی با این نظریه در گرفت تا اینکه هس از حرکت کف اقیانوسها صحبت کرد و گفت در محل رشتههای میان اقیانوسی ، پوستههای اقیانوسی در حال افزایش است و همین عمل باعث گسترش آنها و نهایتا جابجایی قارهها میگردد. سلولهای کنوکسیونی در زیر رشتههای اقیانوسی ، توپوگرافی خاصی را بوجود میآورد و باعث جریان دمایی زیادی میگردد.
فرو رفتن پوسته اقیانوسی به زیر پوسته قارهای (یا اقیانوسی دیگر) که در محل گودال انجام میگیرد، باعث میشود که این پوسته به گوشته برسد. در قسمت عقب گودال اقیانوسی ، یک ورقه از
رسوبات اقیانوسی و
کوههای زیردریایی به روی پوسته قارهای خراشیده میشود. در سه دهه اخیر افراد زیادی به اثبات نظریه گسترش اقیانوسها همت گماشتهاند.
روش اندازه گیری آنومالیهای مغناطیسی
یک روش موثر اثبات نظریه گسترش اقیانوسها ، اندازه گیری آنومالیهای مغناطیسی مثبت و منفی است که بطور متناوب قرار دارند و در سنگهای بستر اقیانوسها هم دیده میشود. آنومالیهای مغناطیسی نشان دهنده واژگونیهای قطب مغناطیسی زمین است. در بستر اقیانوسها ، آنومالیهای مذکور به صورت نوارهایی به موازات رشتههای اقیانوسی پدیدار میگردد.
اگر پهنای این نوارها را با طول زمان واژگونیهای قطب مغناطیسی زمین بر روی چند صد میلیون سال گذشته در پوسته آن مقایسه کنیم، تطابق قابل تعمقی بدست میآید. سنگهای رشتههای میان اقیانوسی خیلی جوان بوده و بتازگی تشکیل شدهاند. هرچه از رشتههای میان اقیانوسی به دو طرف حرکت کنیم، سنگها بطور قرینه مسن تر میشوند. معلوم میشود که
پوسته اقیانوسی جدید ازمحل رشتهها زاییده میشود و به تدریج به دو طرف حرکت میکند.
روش سن آتشفشانهای اقیانوسی
شاهد دیگری که برای اثبات انگاره گسترش بستر دریا بکار گرفته شد،
جزایر آتشفشانی بیلرزه موجود بر روی پوسته اقیانوسی است. بر روی پوسته اقیانوسی جزایری با آتشفشانهای فعال در ستیغ پشتهها یا نزدیک به آن وجود دارد. ویلسون با گاهشماری
سنگهای آتشفشانی نشان داد که این جزایر از نظر سنی توزیع متقارنی در اطراف پشتهها دارند بطوری که جوانترین جزایر بر روی پشته یا در نزدیکی آن قرار داشته و با دور شدن از ستیغ پشتهها ، سن جزایر آتشفشانی بیشتر میشود (مثل مثلث برمودا) ، این رابطه سنی ، با این نظریه که بیشتر جزایر آتشفشانی بر روی ستیغ پشته میان اقیانوسی منشا گرفته و با گسترش بستر دریا از آن دور میشود همخوانی دارد.
روش جریان گرمایی
از دیگر مسائلی که به پذیرش انگاره گسترش اقیانوس کمک فراوانی کرد، مطالعاتی بود که در اواخر دهه 1960 ، درباره جریان گرمایی بستر دریا انجام شد. دانشمندان با توجه به نمونههای بدست آمده از بستر دریا میدانستند که مقدار عناصر پرتوزا (اورانیوم ، توریم ، پتاسیم)) پوسته اقیانوسی بسیار کمتر از
پوسته قارهای است و از آنجا که واپاشی این عناصر منبع اصلی تولید گرمای زمین است، انتظار داشتند که جریان گرمایی پوسته دریا را کمتر از آن چیزی بیابند که در قارهها دیده شده بود.
اما بر خلاف انتظار دیده شد که جریان گرمایی پشتههای میان اقیانوسی بسیار بیش از جریان گرمایی قارههاست و این که مقدار جریان نیز توام با افزایش فاصله از پشته کاهش مییابد بطوری که در ژرفای اقیانوسی به کمترین مقدار خود میرسد. به همین دلیل است که جریان گرمایی با افزایش سن و همچنین دور شدن پوسته اقیانوسی از پشته ، کاهش مییابد.
گسلهای دگرشکلی
از جابجایی نوارهای مغناطیسی ، میتوان بوجود شکستگیهایی در کف اقیانوس پی برد (گسلهای دگرشکلی) ، این شکستگیها مربوط به حرکت صفحات است. گسترش
صفحات لیتوسفری به موازات رشتههای میان اقیانوسی انجام میگیرد. این گسلهها که احتمالا در اولین مراحل گسترش کف اقیانوسها شکل گرفتهاند بطور متقاطع نسبت به رشتههای اقیانوسی قرار دارند و آنها را تحت تاثیر قرارداده و جابجا کردهاند. دو قطعه
گسل در دو انتهای جابجاشده رشتهها ، ویژگیهای عجیب و غریبی دارند.
گسلههای دگرشکلی لزوما در جهت عمود بر رشتههای میان اقیانوسی یا
جزایر قوسی تشکیل نمیشوند و چون حرکت نسبی دو قسمت یک پوسته اقیانوسی (صفحه اقیانوسی) در امتداد این گسلها شکل میگیرد، بنابراین جهت حرکت صفحه اقیانوسی ممکن است نسبت به رشتههای میان اقیانوسی یا جزایز قوسی مورب (مایل) باشد. به هر حال حرکت گسلهای دگرشکلی در کف اقیانوس پیچیده و بغرنج است و گاه نوعی حرکت چرخشی به صفحات اعمال میکند. هر چه زاویه بین گسل و دگرشکلی و رشته میان اقیانوسی بزرگتر شود، میزان چرخش بیشتر است. نرخ گسترش صفحه اقیانوسی بین یک تا شش سانتیمتر در سال است که بطور محلی به ده و حتی پانزده سانتیمتر در سال هم میرسد.
مباحث مرتبط با عنوان