اولین چیزی که اسلام از ایران گرفت تشتت افکار و عقاید مذهبی بود و به جای آن وحدت عقیده برقرار کرد.
این کار اولین بار بوسیله اسلام در این مرز و بوم صورت گرفت و ایران فکر واحد،آرمان و ایدهآل واحد پیدا کردند.
اسلام جلو نفوذ توسعه
مسیحیت را در ایران و مشرق زمین به طور عموم گرفت اگر ایران هم مانند سایر کشورها به این دین میگروید مانند کشورهای مسیحی در تاریکی قرون وسطی فرو میرفت در حالی که در همان وقت اسلام شعلهدار یک تمدن عظیم به نام تمدن اسلامی بود.
اسلام دروازههای سرزمنیهای دیگر را به روی ایرانی و دروازه ایران را بر روی فرهنگها و تمدنهای دیگر باز کرد از این کار دو نتیجه برای ایرانیان حاصل شد:
- توانستند ایرانیان هوش و استعداد و لیاقت خود را عملاً به دیگران ثابت کنند به طوری که دیگران آنها را به پیشوایی برگزینند
- با آشنا شدن با فرهنگها و تمدنهای دیگر تنوانستند سهم عظیمی در تکمیل و توسعه یک تمدن عظیم جهانی به خود اختصاص دهند فرهنگ و علوم اسلامی راه را برای ورود فرهنگهای دیگر باز کرد و ماده ساختن یک بنای عظیم فرهنگ اسلامی را فراهم کرد و زمینه شکفتن استعدادهایش نظیر ابو علی و فارابی و... را فراهم کرد.
اسلام ایران را هم به خود شناساند و هم به جهان زیرا ایرانی به وسیله اسلام خود و استعدادهایش را کشف کرد و به جهانیان شناساند.
عقب افتادن ایران در برخی دورهها از نقص استعدادش نبود بلکه به واسطه گرفتاری در زنجیر رژیم موبدی بود.اسلام از نظر قدرتهای سیاسی و مذهبی حاکم بر ایران یک تهاجم بود اما از نظر ملت ایران یک انقلاب بود زیرا انقلاب جهان بینی افراد را دگرگون میسازد، هدف و برنامه و ایدئولوژی میدهد، افکار را دگرگون میسازد، و تشکیلات اجتماعی را زیر و رو میکند.
شمشیر اسلام قدرتهای به اصطلاح اهریمنی را در هم شکست و همواره در خدمت مظلومین کشیده شد.اسلام از ایرانیان
ثنویت و
آتش پرستی را گرفت و به جای آن توحید و خداپرستی داد. خدمت اسلام به ایران از این لحاظ بیش از خدمت به عربستان است زیرا
جاهلیت عرب تنها دچار
شرک در
عبادت بود اما جاهلیت ایران گرفتار شرک در خالقیت هم بود.
اسلام اصل توحید را پایه اصلی قرار داد که علاوه بر این که مبنای فلسفی دارد خود محرک فکر و اندیشه است.اسلام فکر حکومت اشراف و به اصطلاح
اریستوکراسی را از میان برد و فکر دیگری که از لحاظ ریشه،
دموکراسی و حکومت عامه است به وجود آورد.اسلام اجتماع طبقاتی آن را که استوار بر دو رکن خون و نژاد بود را ریشه کن کرد و اجتماعی بر محور فضیلت و علم و سعی و عقل و تقوا بنا ساخت.
اسلام فکر این که پادشاهان آسمانی نژادند را ریشه کن ساخت به طوری که در دوره اسلام اتکای سلاطین به لیاقت است اسلام به زن شخصیت داد. تعدد زوجات به شکل حرمسرایی بدون قید را منسوخ ساخت.
اسلام نه تنها برای ایرانیان مسلمان خیر و برکت بود بلکه موجب به وجود آمدن اصلاحاتی در دین زرتشت شد هر خطری که برای ایران به وجود آمده به وسیله اسلام دفع شده است مانند حمله مغول که مغول را در خود هضم ساخت.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری