مقدمه
خدای تعالی
انسان را برای زندگی آفریده و همه آنچه که مورد نیازش بود، در این دنیا برایش آماده نمود. به او انواع نعمتها مانند نعمت حیات و زندگی و وجود، نعمت اعضا و جوارح را عطا فرمود تا فرد با استفاده از این نعمتها و بکارگیری صحیح از آنها، علاوه بر بهرهمندی از امکانات و نعمتهای دنیوی، توشهای برای زندگی دائم و همیشگی خویش در
آخرت را آماده کند. اما مشخص است که هر نعمتی اگر بجا و صحیح و طبق موازین حق و شرع استفاده نشود میتواند باعث مشکلاتی در دنیا و عذاب الهی در آخرت گردد.
چشم نعمتی دو ساحتی
البته همه نعمتهایی که به انسان داده شده هر کدام در جای خود از بالاترین حد ارزش برخوردار است و هیچکدام از آنها نمیتواند نقش نعمتی دیگر را به درستی ایفا کند، یعنی دست نمیتواند نقش گلو را انجام دهد و برعکس گلو نیز با همه نقش حیاتی که در زندگی افرد بشر دارد نمیتواند نقش دستها را بر عهده بگیرد و هر کدام از اعضاء صرف نظر از مقدار وظیفهاش در زندگی دارای اهمیت فوقالعادهای میباشد. بااین حال بعضی از اعضای وجودی ما بر اساس وظیفهای که بر عهده دارند نقش به سزایی در تعیین سرنوشتمان بر عهده دارند که چشم یکی از آن اعضاء میباشد که می توان توسط آن همه
نعمتهای الهی را دید و پی به قدرت و عظمت حق تعالی برد. در عین حال نحوه استفاده ما از این عضو وجودیمان با نظر به نوع وظیفهاش در میان سایر اعضاء بدن دو نوع زندگانی را برایمان ترسیم میکند که در دو جهت مخالف هم قرار دارند یکی
خوشبختی و دیگری بدبختی.
راههای استفاده صحیح ازچشم
بر همین اساس است که برای استفاده صحیح و بجا از چشم نیز در آیات و روایات توصیههایی شده،
امام سجاد علیهالسلام در رساله حقوق خویش در مورد حق چشم میفرمایند: "حق چشم بر صاحبش دو چیز است: اول اینکه آن را از نگاه کردن به حرامها باز دارد و دوم اینکه از نگاه کردنش عبرت گیرد."
در
قرآن کریم نیز در مورد نحوه استفاده از چشم، به زنان و مردان مومن سفارش شده که مراقب چشمهای خود بوده از نگاه به نامحرم خودداری کنند، از جمله در آیه سی سوره نور به مردان دستور میدهد تا به
زنان نامحرم کوچکترین نگاهی نکنند با این بیان که (به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیرهتر است زیرا خدا به آنچه میکنند آگاه است ) و این دستور را به
زنان مومن در آیه سی و یک همین سوره چنین بیان میدارد ( و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را _ از هر نامحرمی _ فرو بندند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که _ طبعا _ از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش فرو اندازند و زیورهایهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان _ همکیش _ خود یا کنیزانشان یا کودکانی که بر عورتهای زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند و پاهای خود را _ به گونهای به زمین _ نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد. ای مومنان همگی _ از مرد و زن _ به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.)
امام علی علیه السلام نیز در مورد نشانههای
مردمان باتقوا فرمودند:
"... از هر چه خدا برایشان حرام کرده، چشم می بندد."
عاقبت نگاه!!
پس این چشمی که از نشانههای قدرت خدا و از نعمتهای بزرگ اوست، اگر مراقبت و کنترل نشود باعث به انحراف کشیده شدن انسان میشود و ممکن است یک نگاه و حتی نیم نگاهی باعث سیاهبختی گردد. چون بنابه فرمایش
امام صادق علیه السلام نگاه به نامحرم تیری است از تیرهای زهرآگین
شیطان و چه بسیار نگاهی که حسرتهای دراز به بار آورد. مانند
برصیصای عابد که گویند: فردی بود به نام برصیصا که عابد زاهد و به عنوان فردی مستجاب الدعوة شناخته میشد. روزی دختر سلطان مریض شد و مرضش شدت یافت پس دختر را نزدش آوردند تا دعا کند بلکه
شفا یابد پس دختر را در نزدش گذاشته و رفتند تا او بریش دعا کرده شفا یابد برصیصا باید میگفت که حضور دختر در این جا برای دعا کردن لازم نیست. و بدون حضور او نیز میشود دعا کرد، اما احتیاط نکرده در دام شیطان افتاد، به دختر نگاه کرد و دچار حرام شد. عبادتهای چندین سالهاش نیز نتوانست او را از انجام حرام باز دارد. سپس به خاطر فرار از این رسوایی پیش آمده به وسوسه شیطان دختر را کشت و دفنش کرد. فردای آن روز که برای بردن دختر سلطان به نزد برصیصا آمدند و از دختر جویا شوند پس از جستجو، او را کشته و مدفون یافتند. پس دستور اعدام او صادر شد و او در اثر پیروی از شیطان و افتادن در دام شیطان در اثر نگاه به نامحرم ، بالاخره آتش جهنم نصیبش شد.
بر اساس همین تاثیر نگاه کردن در انسان است که
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "کسی که دیده خود را از نگاه به زن نامحرم سیراب کند، خداوند در
قیامت چشمان او را بوسیله میخهای آتشین و آتش پر میکند و چون حسابرسی مردم به پایان برسد، او را در جهنم میاندارد.
نظریه افراطی
" البته برخی نیز برای رهایی انسان از این مشکلات راه افراط و تفریط را در پیش گرفتهاند و چنین راه نشان میدهند که:
::زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده ببیند، دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زپولاد
زنم بر دیده، تا دل گردد آزاد
::
یعنی میگویند با توجه به اینکه هر چه چشمم میبیند دلم میخواهد، برای اینکه این دل را راحت کنم، یک خنجر میخواهم که با آن خود را کور کنم تا دلم راحت شود.
نقد نظریه فوق
خوب باید به چنین فردی باید گفت چون یک چیزهایی را هم میشنوی و باز دلت میخواهد، پس یک خنجر هم باید در گوشهایت فرو کنی! اخته هم که قطعا باید بشوی تا خودت را راحت راحت کرده باشی! بعد میشوی " شیر بیدم و سر و اشکمی " که
مولوی در مثنویش نقل میکند. عجب انسانی، باباطاهر درست کرده! یعنی یک انسان کر و کور و لال، انسانی که نه دست دارد، نه پا دارد، نه چشم دارد، نه گوش دارد و هیچ چیز دیگری هم ندارد! که این نیز در مسیر خلاف خواست انسانها و هدف از خلقتش میباشد. البته نظریات دیگری نیز در این زمینه داده شده اما چشم بستن از حرامهایی که از نشانههای مردمان و زنان با تقواست آسانتر و عملی تر از کاری است که این شاعر عارف و دیگر مکاتب بیان کردهاند. چون به گفته شهید مرتضی مطهری، اگر قرار باشد، از این طریق جلوی آلوده شدن به گناه گرفته شود باید خنجری نیش پولادین نیز برای گوش، و خنجر دیگری برای دست و پا و همه اعضا و جوارج بسازیم. در حالیکه با عمل به آیات و روایاتی که در تاکید به مراقبت چشم از نگاه به نامحرم وارد شده است، می توان چشم را در نگاه به
آیات و نشانههای قدرت الهی، نگاه به طبیعت، نگاه به آنچه باعث عبرت و پند گرفتن فرد است، به کار برد و شکر گذار این نعمت بزرگ الهی بود.
مباحث مرتبط
منابع
1- سید عبدالله شبر، اخلاق شبر
2- نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی
3- سید هاشم رسولی محلاتی، چهل حدیث
4- سید عبدالحسین، دستغیب شیرازی، استعاذه
5- اسدالله محمدینیا، بهشت جوانان
6- باباطاهر عریان، مصحح: علی راستگو
7- مرتضی مطهری، انسان کامل
نویسنده: فاطمه شاه محمدی