در حدود اوایل قرن دوم هجری، در میان مسلمین فرقهای به وجود آمد که خود را «زاهد» و «صوفی» مینامیدند. این گروه روش خاصی در زندگی داشتند، دیگران را هم به همان روش دعوت میکردند و چنین وانمود میکردند که راه اصلی دین هم همین است.
آنان مدعی بودند که از نعمتهای دنیا باید دوری جست، نباید جامه خوب پوشید، غذای مطبوع خورد یا در خانهای مجلل نشست.
زاهدان و صوفیان کسانی را که از این مواهب استفاده میکردند، سخت تحقیر و ملامت میکردند و آنان را اهل دنیا و دور از خدا میخواندند.
یکی از این افراد
سفیان ثوری بود که ایرادات او بر
امام صادق علیه السلام بر اساس همین طرز تفکر بود.
این روش و مسلک در جهان سابقه داشت. در
یونان و
هند، بلکه در همه جای دنیا این مسلک کم و بیش وجود داشت. این شیوه در میان مسلمین هم پیدا شد و در نسل های بعد ادامه یافت و نفوذ عجیبی پیدا کرد.
منابع:
داستان و راستان، ج 1، ص 36، شماره 15