پنج قلعه از قلعههای هفتگانه
یهود،
خیبر، بهدست مسلمانان فتح شده بود، ولی قلعههای وطیح و سالالم، همچنان مقاومت میکردند. پس از ناکامی مسلمانان درجنگی ده روزه برای فتح این قلعهها، پیامبر شب یازدهم فرمود:« فردا این پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیامبر را دوست دارد و خداوند و پیامبر نیز دوستش دارند؛ خداوند این دژها را به دست او میگشاید. او مردی است که هرگز به دشمن پشت نکرده و از صحنه نبرد فرار نمیکند.»
صبحگاهان، همه اصحاب، از جمله دو فرمانده شکستخوردهى قبلی (
ابوبکر و
عمر )، منتظر بودند ببینند منظور پیامبر چه کسی بوده . سکوت آمیخته با انتظار مردم با جمله پیامبر شکست:
« علی کجاست؟»
به پیامبر پاسخ دادند که علی دچار چشم درد شدیدی است و در گوشهای استراحت میکند.
به دستور پیامبر، علی را حاضر کردند. پیامبر دستی بر دیدگان علی کشید و آب دهان مبارک خود را به چشم علی مالید؛ سپس در حق علی چنین دعا کرد:« بار خدایا، علی را از گزند گرما و سرما محافظت فرما!» علی علیه السلام با دعای رسول خدا تا پایان عمر نه به درد چشم مبتلا شد، و نه گرمای تابستانها آزارش داد، نه سرمای زمستانها.
منابع:
- بحارالانوار، ج 39، ص 12
- بحارالانوار، ج 21، ص 28، حدیث 30 ---------- خرائج راوندی
- فروغ ابدیت، ج 2، ص 250
مراجعه شود به: