پیامبر اکرم، پیش از شروع
جنگ احد، برای ایجاد روحیه دلاوری در سپاه اسلام، شمشیری به دست گرفت و فرمود:« کیست که این شمشیر را بگیرد و حق آن را ادا کند؟»
عدهای از اصحاب برخاستند و داوطلب شدند، ولی پیامبر از دادن شمشیر به آنها امتناع کرد. آنگاه
ابودجانه برخاست و پرسید:« حق این شمشیر چیست و چگونه میتوان حق آن را ادا کرد؟»
پیامبر فرمود:« آنقدر با آن بجنگی که سرش خم شود.»
ابودجانه پذیرفت؛ دستمال سرخرنگ خود را که به آن دستمال مرگ میگفت، به سر بست و شمشیر را از پیامبر گرفت. راهی میدان نبرد شد و با دلاوری، تعداد زیادی از سپاه دشمن را از پا درآورد.
خود ابودجانه میگوید:« زنی را دیدم که لشگر قریش را برای جنگ با مسلمین تحریک میکرد. شمشیر را بالای سرش بردم که بکشمش. او به ناله و التماس افتاد. وقتی خوب نگاه کردم، دیدم
هند، همسر ابوسفیان است. و من دیدم شمشیر رسول خدا پاکتر از آن است که بر فرق زنی مانند هند فرود بیاید.»