کارشناسان عقیده دارند که کنترل علائم وجودی و کاهش آن باعث افزایش تلفات دشمن نسبت به تلفات به خودی(Exchange Ratio)شده و انهدام اهداف اولیه را بدون تلفات سنگین نیروهای خودی امکان پذیر می سازد. در اوایل دهة1970 و درپی بررسی نتایج نبردهای هوایی در ویتنام آشکار شد که با وجود سیستمهای پدافند هوایی مدرن که با رادار هماهنگ و کنترل میشدند، انجام عملیات ضربتی اگر غیرممکن نباشد، بسیار مشکل خواهد بود. مسألة اساسی این بود که
جنگنده های جدید اگرچه بسیار مدرنتر و سریعتر از همتاهای خود در
جنگ دوّم جهانی خود بودند، امـّا، نقاط ضعف آنها را با خود به همراه داشتند. از این مهمتر، پیشرفت چشمگیر تسلیحات پدافند هوایی و
رادارهای کنترل آتش بود. این تسلیحات در دهة 1960 بسیار تکامل یافته و توان انهدام آنها بالا رفته بود. مکمل این یافته ها، نتایج جنگ رمضان (1973) بود که در آن سیستم پدافند هوایی
«موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی با هدایت راداری) ارتشهای عرب تلفات سنگینی بر نیروی هوایی
اسرائیل وارد کرده بودند. سیستمهای اخلالگر ا
لکترونیکی(Self-Protection Jamming system)جنگنده های ساخت
امریکا که از زمان جنگ
ویتنام و به منظور دفاع از خود، روی جنگنده ها نصب شده بودند، به وضوح کارایی پایینی در مقابله با این تهدیدهای جدید ارائه کردند. لذا، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که برای بقا جنگنده های ضربتی سرنشیندار باید در مراحل اولیه فاز طراحی، کاهش
سطح مقطع راداری(Radar-Cross-Section)و یا به اختصار(RCS) لحاظ شود. این کلاس فکری منشاء پروژه «هیوبلو»(Have Blue)گشت که نهایتاً به هواپیمای ضربتی بسیار موفقF-117 (Lockheed)(شاهین شب) منجر شد.
|
عکس فوق یک جنگندهF/A-18 را نشان میدهد که با به کارگیری شراره(منور حرارتی) سعی در گمراه نمودن سیستم رهگیری حریف دارد. استفاده از سیستمهای طعمه فریب دهنده باعث اشباع سیستم پدافندی حریف گشته و ضریب موفقیت را بالا میبرد اما برای این که سیستمهای طعمه فریب دهنده بتواند سیستمهای رهگیری جدید را که به فیلتر مجهز می باشند گمراه کنند باید مشخصات هواپیما را به نمایش بگذارند ( سرعت حرارت متصاعد شده و …
|
در این راستا، یک واقعیت را نباید نادیده گرفت. و آن اینکه اگرچه مخفی ماندن از دید دشمن به مهاجم فرصت اجرای بهترین روش حمله را میدهد، ولی زمانی که درگیری آغاز شد، مخفی ماندن بسیار مشکل خواهد بود. برای مثال، در آغاز درگیری وقتی که مهاجم یک موشک شلیک میکند، دشمن خواه نا خواه متوجه حمله میشود، مگر آنکه خود
موشک نیز قابلیت مخفی ماندن را دارا باشد. حال اگر مهاجم با انجام
مانورهایی سعی بر اجرای حمله دیگر کرده و یا کلاً فرار کند، احتمال یافتن او از طریق سیستم دفاعی حریف بسیار بالا خواهد رفت.
امروزه به دلیل تأکید زیاد بر مشخصة
پنهانکاری و در جهت کاهش سطح مقطع راداری (RCS)جنگنده ها، دم ها را با زاویة کمتر و یا بیشتر از 90 درجه نسبت به افق نصب میکنند.
هواپیمایSR-71 اولین هواپیما با این نوع پیکربندی بود. این روش جدید در پیکربندی دم را در هواپیماهای مدرنی مثل F-117A (شاهین شب) و F-22 (پرندة شکاری) میتوان دید.
امروزه، به دلیل تأکید بر مشخصه پنهانکاری در
جنگنده ها از یک سو و توان فوق العادة سیستمهای کنترل پرواز
دیجیتالی از سوی دیگر، نیاز به این گونه باله ها کاهش چشمگیری یافته و به احتمال زیاد در جنگنده های آینده از آنها استفاده نخواهد شد. کیفیت پرواز یک جنگنده باید به گونه ای باشد که
خلبان بتواند در پوش پروازی از حداکثر قابلیت مانور هواپیما با ضریب ایمنی بالا استفاده کند. مشخصاً کیفیت پروازی بالا لازمة دستیابی به حداکثر کارایی است تا در پوش پروازی حداکثر توان مانور بدون ترس از ورود به مناطق ممنوعه(خروج از پرواز تحت کنترل) به دست آید. برای کاهش احتمال دیده شدن یک جنگنده میتوان با کاهش و یا از بین بردن
دود اگزوز اقدام کرد. از سوی دیگر با استتار هواپیما و همرنگ کردن آن با محیط اطراف و همچنین کوچکتر کردن
آرمها و
پرچمهای روی آن می توان احتمال دیده شدن را کمتر کرد.
سطح مقطع راداری(Radar-crass-section)نسبت مستقیم با آشکار سازی (یافته شدن) و احتمال دیده شدن دارد. کاهش سطح مقطع راداری از این راه ها امکانپذیر است: عدم استفاده از سطوحی که زاویة قائمه میسازند، مخفی کردن صفحة کمپرسور موتور، استفاده از مواد جاذب امواج راداریmaterial,RAM)(Radar Absorbing ، حمل مهمات در داخل بدنه، کنترل تشعشعات از داخل
کابین و حفره های بدنه، به حداقل رساندن تشعشعات ساطع شده از حساسه های هواپیما، استفاده از سیستمهای جنگ الکترونیکی و مخفیکاری.
|
|
تصویر حرارتی یک جنگنده F-14 بدون استفاده از پس سوز. این تصویر حرارتی در طول موج 12-8 میکرون تهیه شده که حتی تغییرات درجه حرارت را در نقاط مختلف بدنه نشان میدهد. منطقه خنک قبل از کمپرسور در دهانة ورودی و مناطق پر حرارت در اطراف کابین و استرک (Strake) سمت راست قابل توجه است.
|
تشعشعات
مادون قرمز با استفاده از
پس سوز بسیار افزایش مییابد. طول سیستمهای پس سوز امروزی بسیار کوتاهتر از نسل قبل بوده و به همین دلیل احتمال ردگیری در زاویة بزرگتری در پشت هواپیما انجام میشود.
جهت کاهش احتمال ردیابی اشعة مادون قرمز باید از تکنیک خنک کردن
اگزوز و یا استفاده از منورهای حرارتی گمراه کننده و یا حتی پوشاندن اگزوز استفاده کرد.