منو
 صفحه های تصادفی
هشام بن حکم
نارضایتی ایرانیان از دستگاه حاکم
دوست بهترین سرمایه
نظریه روان کاوی کلاسیک
شرف الملوک پسر کیخسرو
کاربر:پشتیبان
نرخ رسمی ارز
مصالح تشکیل دهنده پل
زمین تضمین شده
آناناس
 کاربر Online
421 کاربر online

پسر ان منوچهر بن قابوس

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی > عصر دین های جهانی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > مناطق تاریخی > ایران
(cached)

دو تن از پسران منوچهر یکی پس از دیگری به حکومت رسیدند .

انوشیروان پسر منوچهر زیاری

«420-423 ق / 1029-1032 م»

با مرگ منوچهر، پسر خردسالش انوشیروان به جای پدر بر تخت امارت نشست و چون کودکی بیش نبود، دایی‏اش باکالیجار وبهان کوهی که سپهسالار منوچهر بود، نیابت او را بر عهده گرفت. باکالیجار همچنان خطبه به نام سلطان محمود غزنوی خواند و برای دریافت تأیید امارت انوشیروان، پانصد هزار دینار به این امیر مال پرست غزنه که هیچ چیز جز درخشش زر، چشمانش را خیره نمی‏ساخت، پرداخت.

حکمرانی انوشیروان بعد از پدر چندان دیری نپایید. چون به نظر می‏آمد که «در سرش همت ملک نیست» و چنان که باید «برنیامده است / تاریخ بیهقی 342 - 3». از این رو، باکالیجار ظاهراً با دریافت دستور و یا جلب موافقت پنهانی‏اش، امیر زاده نو رسیده را - که گویند خواهر زاده خود او بود - در ربیع الاول 433 ق / فوریه 1032 م« با خوراندن زهر از میان برداشت. سپس با اعلام این خبر نادرست که از »تبار مرد آویز وشمگیر« پسری که برای امارت مناسب باشد، نیست، از جانب سلطان مسعود قلمرو آن زیار را برای خود گرفت. سلطان، دختر باکالیجار را نیز به همسری خود برگزید.

دارا پسر منوچهر

«426-441 ق / 1034-1049 م»

با کشته شدن انوشیروان پسر منوچهر به دست باکالیجار ویهان کوهی و اعلام این خبر که کسی از خاندان زیار باقی نمانده، قلمرو آل زیار از سوی سلطان مسعود به باکالیجار واگذار شد.

اما چندی بعد پسری از منوچهر - که ظاهراً مادرش از خاندان سلطان بود - با نام دارا به عرصه آمد که بعدها او را نیز انوشیروان گفتند. دارا پس از چند سال ضعف و ناتوانی در اداره امور، عاقبت توانست امارت آل زیار را به خاندانش باز گرداند «416 ق / 1034 - 5 م» اما همچنان، باکالیجار که مادرش را به همسری داشت، در امارت او بر کارها مسلط ماند و همچنان مورد اعتماد دربار غزنه باقی ماند و تا سالهای پایان امارت مسعود «431 ق / 1039 م» خدماتش در رفع اغتشاش ترکمانان به عنوان «والی گرگان و طبرستان» از جانب سلطان با خلعت و نواخت پاداش ستوده می‏شد.

بالاخره دارا / انوشیروان بن منوچهر، در فترت اوایل عهد سلجوقیان فرصت پیدا کرد تا با کمک مادر، باکالیجار را از کار برکنار کند «433 ق / 1041 م». اما در همان ایام، غلبه ترکمانان بر جرجان او و مادرش را مجبور به اطاعت طغرل نمود. سردار دیلمی طغرل، مرداویج بن لیسو، با تسلط بر جرجان، به حکومت گوشه‏هایی در طبرستان بسنده کرد. با آن که از معالی قابوس، ظاهراً چیزی به او و پدرش نرسیده بود، ولی همچون پدر به عنوان قابوس لقب شرف المعالی داشت. همان طور از محتوای اشارت قابوسنامه که پسر عمویش، عنصر المعالی کیکاوس نوشته است بر می‏آید، شرف المعالی در واقعه نخجیر «ظاهراً در حدود 441 ق / 1049 م» به هلاکت رسید.

با آن که خاندان زیار پس از منوچهر و پسرش، خالی از فرزند پسر نبود، ولی ظاهراً بعضی از آنها همچون: اسکندر بن قابوس در آن ایام از جانب غزنویان در بلاد اطراف هم متصدی حکومت بوده و هم امارت داشتند. مقارن وفات شرف المعالی از میراث وشمگیر و قابوس دیگر چیزی برای آل زیار باقی نمانده بود تا امارت آن به ایشان واگذار شود. مع هذا در پاره‏ای روایات متأخر، گه گاه از امارت اسکندر بن قابوس و پسرش عنصر المعالی کیکاوس «وفات حدود 475 ق / 1082 م» م یاد شده است که قبول آنها، فرجام کار آل زیار را در ابهام بیشتر فرو می‏برد مضاف بر این که آن چه از محتوای گفتار عنصرالمعالی در قابوسنامه بر می‏آید آن را تأیید نمی‏کند.


تعداد بازدید ها: 11418


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..