|
تصویر | تعریف | معادل فارسی | واژه لاتین
|
| شامل قسمتی از دریاست که عمق آن از 3000 تا 4000 بیشتر است | منطقه عمیق | Abyssal Zone
|
| نام دیگر آن کاتانگایی است که نام یک چرخه کوهزایی زمان پرکامبرین می باشد | آسینیک | Assyntic
|
| یکی از تقسیمات پرکامبرین می باشد | آرکئن | Archean
|
| یعنی آثاری از قبیل رد پا یا اسکت موجودات وجود ندارد | فاقد آثار موجودات | Azoic
|
| به برخی موجودات دریایی که در کف دریا زندگی می کنند و اغلب حفار هستند | کف زی | Benthos
|
| منطقه زیستی که مشخص کننده موجودات زنده در چینه شناسی است | بیوزون | Biozon
|
| رسوبات محدود بین دو سطح ناپیوستگی که ضخامتی بیش از 1 سانتی متر دارد | لایه | Bed
|
| چینه نگاری زیستی – بررسیهای چینه نگاری براساس موجودات زنده | بیواستراتیگرافی | Biostratigraphy
|
| به قسمتی از قاره که دارای شیب بسیار کم و به طرف دریا که حداکثر عمق آن 200 متر می باشد | فلات قاره | Continental Shelf
|
| منطقه بعد از فلات قاره که شیب نسبتا زیادی به طرف دریا دارد | شیب قاره | Continental slope
|
| به گلها و لجنهای بسیار زیر دانه که ترکیب آنها کربناته است. و محصول عمل موجودات زنده است | گلهای آهکی | Calcareous ooz
|
| یکی از دوره های پالئوزوئیک که همزمان با گسترش گیاهان و درختان است | کربنیفر | Carboniferous
|
| توالی از رسوبات که از پایین به بالا شامل رسوبات قاره ای تا دریایی است | سیکلوتم | Cyclothem
|
| به رسوبات دارای خصوصیات فیزیکوشیمیایی قاره ای می گویند | رخساره های خشکی | Continentol Facies
|
| برای ساختارها و پدیده های زمین شناسی مثل چین ها بکار می رود | ناهماهنگ | Disharmonic
|
| به حرکاتی که باعث ایجاد خشکی ها و بالا آمدتن خشکی ها از | خشکی زدایی | Epirogenesis
|
| به دومین تقسیمات زمانی به چینه شناسی که بعد از ائون و قبل از دوره می باشد مثل دوران پالئوزوئیک | دوران | Era
|
| خردشدن و سایتی تدریجی سنگها و خاک را می گویند | فرسایش | Erosion
|
| مجموعه چند گروه سنگی که خود متشکل از چندین لایه می باشد | سازند | Formation
|
| به رسوبات یخچالی دارای ویژگیهای فیریکوشیمیایی یخچالی | رخساره یخچالی | Glacialfacies
|
| ابر قاره جنوبی حاصل از تقسیم پانگه آکه شامل ایران ، عربستان آفریقا و... | گندوانا | Gondwona
|
| به شاخه ای از زمین شناسی که درباره تاریخ تحولات زمین از پیدایش تا به امروز را بحث می کند | زمین شناسی تاریخی | Historical Geology
|
| به موجودات فاقد ستون فقرات و اسکلت داخلی اطلاق می شود | بی مهره | Invertebrate
|
| به واحدهای سنگی چینه شناسی که شامل لایه های رسوبی و سازندها می باشد | واحدهای لیتواستراتیگرافی | Lithostratigraphic- unit
|
| منظور مهاجرت نفت از سنگ منشا به سنگ مخزن می باشد | مهاجرت | Migration
|
| یعنی دارای منشا ماگمایی | ماگمایی | Magmatic
|
| یعنی دارای منشا دگرگونی یا موثر از دگرگونی | دگرگونی | Metamerphic
|
| به آهکهای بسیار ریز دانه اطلاق می شود که عمدتا به عنوان زمینه رسوبات آهکی دیده می شوند | میکرایت | Micrite
|
| به موجودات ریزی که به صوت ارادی قابلیت شنا کردن را دارند | موجودات شناگر | Nectone
|
| به فعالیتهای تکتونیکی که از نظر زمین شناسی مدت زمان تاثیر کمی دارند و شدت بسیار بالایی دارند | چرخه کوهزایی | Orogonic cycle
|
| به محیط زیست و مورفولوژی و وضع جغرافیایی قدیم یک منطقه گویند | جغرافیایی دیرینه | Paleogeography
|
| به جهت گیری دو قطبی های مغناطیسی سنگها در زمان تشکیل اطلاق می شود | مغناطیسی دیرین | Paleomagnetism
|
| یه موجودات ریز که به صورت غیر ارادی در آب دریا شناورند | موجودات شناور | Planectone
|
| به منطقه نسبتا وسیع و مسطح کم شیب گفته می شود | پلاتفرم | Plat form
|
| به گدازه هایی که وارد آب دریا شده و در اثر سرد شدن سریع به صورت اشکال پالشی و بیضی شکل در می آیند | گدازه های پالشی | Pillow- lava
|
| به بزرگترین اقیانوسی کره زمین که بین دو قاره آسیا و امریکا قرار دارد | اقیانوس آرام | Pacific ocean
|
| به دمای هوای یک دوره یا دوران زمین شناسی اطلاق می شود | دمای دیرینه | Paleotemperature
|
| به رسوبات حاصل از فرسایش یات رسوبگذاری مستقیم مواد آتشفشانی اطلالق می شود | آذرآواری | Pyroclastic
|
| به تقسیمات کوچکتر اتر دوران که خود شامل چند اشکوب است | دوره | Period
|
| به دوره های بعد از ذوب یخچالها گفته می شود | بعد از یخچالی | Post glacial
|
| سن لایه های رسوبی نسبت به هم مثلا در صورت بکر بودن وضعیت لایه هال ، لایه بالایی جوانتر از لایه پایینی است | سن نسبی | Relative age
|
| به گروهی از مهره داران خشکی زی که به نظر می رسد از اواخر دوره پرمین گسترش یافته اند | خزندگان | Reptiles
|
| به بررسی لایه های رسوبی و... از نظر سنگی ، زیستی ، و زمانی چینه نگاری گفته می شود | چینه نگاری | Stratigraphy
|
| شاخه ای از زمین شناسی که درباره فرسایش سنگها ، حمل و نقل و رسوبگذاری مواد و محیطهای رسوبی مختلف بحث می کند | رسوب شناسی | Sedimentoltgy
|
| آخرین تقسیمات زمانی چینه شناسی که بعد از دوره قرار دارد | اشکوب | stage
|
| از تقسیمات کرونواستراتیگرافی اطلاق می شود و هم ارز دوره در تقسیمات ژئوکرونواستراتیگرافی می باشد | سیستم | system
|
| مناطقی که در طول چند میلیارد سال شاهد هیچ فعالیت تکتونیکی نبوده و به عبارت دیگر مناطق پایداری هستند. سپر آفریقا | سپر | Shield
|
| میزان نزدیکی اندازه دانه ها نسبت به هم | جورشدگی | Sorting
|
| پیشروی آب دریا به طرف خشکی که در اثر عوامل گوناگون اتفاق می فتد | پیشروی | Transgression
|
| به واحدهایی مثل دوران- دوره و... گفته می شود | واحدهای زمانی | Time unit
|
| رسوبات یخچالی که در اثر دیاژنز سخت شده باشد | تیلیت | Tillite
|
| همانند بالا آمدن یک حوضه رسوبی در اثر حرکات کوهزایی | بالا آمدگی | uplift
|