تصویر | معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین
|
| میوه چهار فندقهای | میوه گیاهانی را گویند که پس از رسیدن کامل به چهار قسمت ، محتوی یک دانه در هر یک از آنها (چهار فندقه) تبدیل میشود مانند گیاهان تیره نعناع Labitae. | Tetrakene
|
| چوب پنبهای شدن | این تغییرات با رسوب مواد چوب پنبهای به صورت تیغههای نازک در داخل غشاء نخستین (پکتو سلولزیک) شروع شده، بتدریج قشر کاملی در داخل غشاء تشکیل داده جانشین غشاء دوم جدار میشود. چوب پنبه مانند کوتین عایق و غیر قابل نفوذ است و ساختمان شیمیایی آن نیز شباهت زیادی با کوتین دارد. | Suberification
|
| چوبی شدن | در این تغییرات غشاء سلول یا کاملا از ماده چوبی اشباع میشود مانند سلولهای اسکلرانشیمی و یا ماده چوبی از داخل روی غشاء نخستین مانند تزئینات آوندهای چوبی رسوب میکند. در هر حال وقتی غشاء سلولزی چوبی شود تیغه میانی و غشاء نخستین آن شدیدتر از غشاء دوم چوبی میگردد مانند عناصر پارانشیم چوبی در تشکیلات پسین. | Lignification
|
| چوب | جسم سختی است که سبب ازدیاد مقاومت و سختی غشاء شده، قابلیت ارتجاعی آنرا کم میکند. سختی و شکننده بودن چوب درختان و پوست سخت هسته میوهها مانند گردو ، فندق و غیره به علت وجود ماده چوبی در آنها است. | Lignine
|
| ژینوبازیک | نوعی خامه است که انتهای غیر آزاد آن به درون تخمدان نفوذ کرده به قاعده آن ارتباط پیدا مینماید مانند خامه مادگی بعضی از گیاهان تیره نعناع. | Gynobosique
|
| ژینوفور | قسمتی از محور گل است که در فاصله بین داخلیترین حلقه پرچمها و مادگی قرار دارد در عدهای از گیاهان مانند capparis ها ژینوفور به صورت میله درازی درمیآید که یک انتهای آن به قسمت داخلی پایه پرچمها اتصال دارد و انتهای دیگر به مادگی ختم میشود. میله مذکور اگر به وضعی باشد که قاعده آن در داخل پوشش گل جای داشته باشد ولی انتهای دیگر آن به نافه گل و مادگی ختم شود در این حالت آندرو ژینوفور (Androgynophore) نامیده میشود. | Gynophore
|
| ژئوتروپیسم | رشد اندام گیاه بر اثر نیروی ثقل است. اندامهای گیاهان میتوانند به طرف بالا یعنی عکس جهت نیروی ثقل یا به طرف پائین در جهت نیروی ثقل با عمود بر نیروی ثقل یا زاویههای مختلف قائمه ، تند یا باز نسبت به راستای نیروی ثقل رشد کنند. | Geotropisme
|
| گونه | اجتماعی از افراد خویشاوندی است که دارای اختصاصات ریخت شناختی ارثی و صفات فیزیولوژیکی یعنی اختصاصات فیزیکی ، شیمیایی و اکولوژیکی مشابه هستند و زندگی یکسان دارند. | species
|
| گرزن دو سویه | نوعی گل آذین گرزن است که در آن رأس دمگل به یک گل ختم میشود و از دو طرف آن انشعابات دوتایی بوجود میآید که تقسیمات هر یک دارای گل میگردد. | Cyme bipare
|
| گزرومورفی | سازش گیاه با خشکی. | xeromorphie
|
| گرزن یک سویه | نوعی گل آذین گرزن است که معمولا به دو صورت مارپیچی و دم عقربی دیده میشود. | Cyme unipare
|
| گرزن | نوعی گل آذین است که در آن انشعابات جانبی محور اصلی ، از رأس آن تجاوز مینماید. گل آذین صور مختلف دارد. | Cyme
|
| کلومل | میله باریک یا قسمت تیغه مانندی است که در ناحیه مرکزی کپسول خزههای اصلی دیده میشود و تا ناحیه رأس کپسول نیز ادامه پیدا میکند (مانند Brayales ها) و یا آنکه تا وسط کپسول ادامه داشته و به انتهای آن نمیرسد. (مانند sphagnumها) در تمکن محوری از به هم پیوستن کناره برچهها میلهای بوجود میآید که کلومل نامیده میشود در کپکها نیز قسمتی از پایه هاگدان که به درون آن نفوذ مینماید به کلومل موسوم است. | Columelle
|
| کله ایستوگامی | باروری مستقیم در گلهای ناشکفته و پوشیده در گلپوش. | cleistogamie
|
| کولیفلور | گلهایی که مستقیما روی ساقههای مسن پدید میآیند. | cauliflore
|
| کوتینی شدن | غشاء خارجی سلولهای اپیدرم برگ و ساقههای جوان که با محیط خارج تماس دارند غالبا به مادهای غیر قابل نفوذ آغشته شده بافت زیرین را از تغییر عوامل محیط حفظ میکنند. ماده غیر قابل نفوذ مزبور کوتین (Cutine) نام دارد. | Cutinisation
|
| کرکهای اپیدرمی | سطح خارجی اپیدرم در اندامهای هوایی اکثر گیاهان پوشیده از ضمایم مختلف از جمله کرک است منشأ کرکها از سلولهای اپیدرمی است که با طویل شدن یا با تقسیمات متعدد و دیواره بندی در جهت مماسی به کرک تبدیل میگردند. |
|
| کالیسیفلورها | گروه بزرگی از گیاهان جدا گلبرگاند که در آنها از بهم پیوستن قاعده کاسه گل ، جام و نافه گل نوعی پیاله یا جام در قسمت انتهایی دمگل بوجود میآید که مادگی گل در آن قرار دارد. با این ترتیب تخمدان پائینتر از سطح سایر قطعات گل به نظر رسیده وضع نیمه تحتانی یا تحتانی پیدا میکند. | Caliciflorae
|
| کالوز | مادهای که در پایان فصل رویش منافذ آوندهای غربالی را مسدود میکند. | callose
|
| کالسیفیکاسیون | سلولهای اپیدرم بعضی از گیاهان نهاندانه نظیر گیاهان تیره کدو ، گاوزبان ، سراتوفیلاسه و پوتاموژتوناسه اغلب آغشته به کربنات کلسیم میشوند بخصوص در دو تیره آخر که گیاهان آبزی هستند برگها به علت رسوبات زیاد کربنات کلسیم نسبتا زبر و سخت میگردند. | Calcification
|
| کاپیتول | نوعی گل آذین مخصوص است که در آن گلها بدون واسطه دمگل بر روی نهنج مشترکی قرار دارند مانند کاپیتول گل داودی و بومادران. | Capitule
|
| مومی شدن | در سطح برگ کلم و خرمای مو (Andicola Ceroxylon ) آمریکای جنوبی پوشش قابل ملاحظهای از موم وجود دارد. ضخامت موم در برگ خرمای مو به حدی است که از آن موم میگیرند. |
|
| مونادلف | نافهای با پرچمهای بهم پیوسته و یک دستهای. | monadelphe
|
| مریستم | بافتهای گیاهی همیشه از تکثیر سلولهای ریز چند وجهی و منظم که فاقد هر گونه اختصاص با تمایز بافتی هستند، حاصل میشود که این سلولها مریستم نامیده میشوند. | Meristeme
|
| مریستم انتهایی | در رأس ساقه ، ریشه و برگ مریستمی که رشد طولی این اندامها را تامین میکند قرار دارد. رشد طولی اندامها و گسترش بافتهای آن معمولا در یک بخش کم و بیش وسیع که شامل سلولهای Initials است و در انتها و نزدیک رأس ساقه قرار دارد، صورت میگیرد. |
|
| نوشگاه | عضو ترشح کننده نوعی ماده قندی به نام نوش است که بر روی نهنج گل به صورت برجسته و یا به شکل حلقوی (در قسمت داخل یا خارج پایه پرچمها) دیده میشود و یا آنکه ممکن است به صورت صفحه قرصی شکل و غیره درآید. در بعضی گیاهان تیره آلاله جام گل از تغییر شکل پرچمها به اعضای مولد نوش که کم و بیش ظاهر گلبرگ مانند دارند، حاصل میشود. | Nectaire
|
| نوش | نوعی ماده قندی است که برخی سلولها به خارج ترشح مینمایند. این ماده یا در گودیهای مخصوص باقی میماند و یا آنکه در همان ناحیه ترشح شده سلولها را فرا گیرد. وجود ماده قندی نوش داخل گل سبب میگردد که حشرات به سوی آن جلب شده انتقال دانههای گرده بر روی مادگی پایههای مختلف گیاه به سهولت انجام پذیرد. | Nectar |