|
تصویر | تعریف | معادل فارسی | واژه لاتین
|
| اداره راهداران آمریکا | آآشو | AASHO
|
| هر گونه مانعی که در مسیر یک جریان آب کوچک قرار گیرد | آب بند | Cut off
|
| به آبهایی مثل آب باران ، رودخانه ها و ...اطلاق می شود | آب سطحی | surface water
|
| یعنی در اثر جذب مقادیر زیادی آب حالت روانی پیدا کرده است که عمدتا در رسها دیده می شود | آبگونگی ، روانگرایی | Liquifaction
|
| چگونگی قرار گرفتن دانه های رسوبی یا آذرین نسبت به هم | آرایش | packing
|
| به طور عمده به رسها اطلاق می شود | آرژیلیت | argillite
|
| به تمامی آزمایشات مربوط به اندازه گیری مقاومت و... اطلاق می شود | آزمایش ، آزمون | Test
|
| آزمونی که در آن فشار به صورت صفحه ای وارد می شود | آزمون بارگذداری صفحه ای | plate load test
|
| آزمایشی که با استفاده از دستگاهی به نام چکش اشمیت برای اندازه گیری مقاومت تک محوری توده سنگ انجام می شود | آزمون سختی چکشی انعکاسی اشمیت | Schmidt rebound hardness test
|
| آزمایشی که در آن از سه جهت بر روی نمونه فشار وارد می شود که در یک جهت بیش از دو جهت دیگر است | آزمایش فشار محوری | triaxial compression test
|
| همان مشخصات جغرافیایی می باشد | آزیموت | azimuth
|
| تورم در اثر جذب آب یا مایع دیگر | آماس | swelling
|
| تمامی ابزار آلاتی که هنگام یا بعد از حفاری برای اندازه گیری برخی از پارامترهای چاه مورد استفاده قرار می گیرد | ابزار حفاری | drill tools
|
| نوعی ترسیم که موقعیت اشکال خطی و صحفه ای را به صورت نقطه یا خط بیان می کند | استریوگرام | stereogram
|
| مقاومت سطح در برابر حرکت سیال یا اجسام | اصطکاک | friction
|
| به لایه های مختلف تشکیل دهنده خاک مثل افق A,B,D,C | افقهای خاک | soil horizons
|
| به جستجوها و اکتشافات مربوط به وضعیت لایه ها، گسل ها ، درزه ها و نوع دانه بندی و مقاومت سنگ و خاک در روی زمین را گویند | اکتشافات ژئوتکنیکی | geotechnical exploration
|
| رفتار اجسام به گونه ای که بعد از برداشتن فشار به حالت اولیه خود باز می گردد | الاستیک | elastic
|
| یعنی لایه ها یا ساختارها از یک جهت جغرافیایی تا جهت دیگر ادامه دارد | امتداد | strike
|
| یعنی حل شدن کاتیونها یا آنیونها یا مواد سنگی در سیالی مثل آب | انحلال | solution
|
| افزایش حجم در اثر حرارت ، آبگیری و... | انقباض | contraction
|
| نوعی کانی رسی از دگرسانی دیگر کانیها حاصل می شود | ایلیت | illite
|
| یعنی با مرور زمان فشار کاهش می یابد و نوعی آزمون می باشد | بار افتان | falling head
|
| اعمال نیرو با استفاده از فشار | بار فشار | pressure head
|
| ویژگیهایی مثل ، آرایش ، اندازه دانه ها و... را بافت می نامند | بافت | texture
|
| مخلوطی از آب و سیمان که به نسبت های مختلف که به مرور زمان سخت شده و مقاومت آن افزایش می یابد. | بتن | concrete
|
| بریده شدن سنگ یا جسم در اثر اعمال نیروهای دارای جهت مخالف در سطوح مقابل به هم | برش | shear
|
| نوعی برش که نیروهای مخالف هم در سطوح افقی مقابل هم عمل می کنند و موجب بریده شدن سنگ یا خاک می شوند | برش ساده | simple shear
|
| یعنی نمونه حالت اولیه خود را ندارد و بافت اولیه خود را مثل آرایش حفظ نکرده است | به هم خورده | disturbed
|
| یعنی فضاهای خالی سنگ یا خاک با آب پر شده | بیش تحکیم یافته | overconsolidate
|
| یعنی داشتن تعادل یک سازه یا توده سنگی در مکان خود | پایداری | consistency
|
| اصطلاحی است که در رسم دایره مور برای خط مماسی بر دایره های مور بکار می رود و نشان دهندهخ حد پایداری می باشد | برش گسیختگی | failure envelope
|
| توانایی یک سنگ یا خاک برای تحمل نیرو یا فشار | مقاومت | strength
|
| کاهش حجم در اثر کاهش تخلخل | تراکم | compactness
|
| همان تنجش یا واتنش که در اثر تنش جسم تغییر شکل می دهد. | تغییر شکل نسبی | strain
|
| نسبت تغییرات فشار بر واحد سطح | تنش | stress
|
| یک مجرای زیرزمینی که برای اهداف مختلف احداث می شود | تونل | tunnel
|
| یک مجرای عمودی یا افقی که برای مقاصد اکتشافی یا ... احداث می شود | چاه | well
|
| همان چاه که به صورت عمود بر زمین حفر می شود | چاه قائم | shaft
|
| همان چاه ولی با ابعاد کوچکتر برای مقاصد اکتشافی | چاهک | pit
|
| عمدتا در مورد رسها یا خاکهای دارای رس زیاد بکار می رود که خاصیت چسبنده داشته و دانه ها به هم می چسبند | چسبنده | cohessive
|
| یک محدوده که به ازای مقادیر رطوبت بیش از آن خاک به حالت روانی یا مایع در می آید | حد روانی | liquid limit
|
| یک روش حفاری که در آن مته یا سرمته در حال دوران سنگهای مسیر را خرد می کند | حفاری دورانی | rotary drilling
|
| خاکی که از مواد ابرفتی حاصل از جریان رودخانه ها بوجود می آید | خاک آبرفتی | alluvial soil
|
| خاکی که در اثر جذب آب یا جریان آب قسمتی از آن حل می شود و مجاری در آن بوجود می آید و به اصطلاح یک خاک مزاحم است | خاک واگرا | dispersive soil
|
| شکستن ناگهانی قسمتی از سنگ یا خاک در اثر اعمال تنش | خزش | creep
|
| یعنی درصد انواع دانه ها مثل رسها ، ماسه ها ، شن ها در یک نمونه از رسوب یا خاک | دانه بندی | gradation
|
| شکستگیهای کوچک که در اثر فشارهای تکتونیکی و گاها غیر تکتونیکی در سنگها بوجود می آید و هیچگونه حرکتی در دو طرف آن دیده نمی شود | درز | joint
|
| مخلوطی از آب و یک ماده شیمیایی مثل سیمان که در صد آب آن خیلی زیاد می باشد و حالت مایع دارد | دوغاب | grout
|
| کلیه عملیات ، اعم از خاکبرداری و کوبش و... که منجر به ساختن جاده و... میشود | راهسازی | road contruction
|
| به مواد رسوبی که اندازه آنها کمتر از 2 میکرون بوده و غنی از کانیهای رسی مثل کائولینیت ، ایلیت و... می باشد | رس | clay
|
| آب موجود در بین دانه ها یا شکستگیهای سنگ یا خاک | رطوبت | moisture content
|
| شاخه ای از زمین شناسی که به مطالعه ساختارهای زمین شناسی و مواد زمین شناسی برای مقاصد مهندسی مثل ساخت جاده ، سد ، ساختمان و... می پردازد. | زمین شناسی مهندسی | engineering geology
|
| جابجایی یا لغزش قسمتی از زمین که پایداری خود را در اثر عوامل غیر تکتونیکی از دست داده است | زمین لغزش | land slide
|