تصویر | تعریف | معادل فارسی | واژه لاتین
|
| دانه های یا رسوباتی که از یک جابجایی دوباره رسوب کرده اند نابرجا | آلوکمیکال | allochemical
|
| اشکالی که از تجمع رسوبات در پای کوهها بوجود می آید و به سمت دشت پهن تر می شود | مخروط افکنه | alluvial fan
|
| عمدتا برای نامگذاری در ماسه سنگها بکار میرود در اندازه ماسه | آرنایت | arenite
|
| زایش یا بوجود آمدن یک دانه یا کانی رسوبی در درون رسوب در برگیرنده | درجازا | authigenic
|
| لایه رسوبی به محدوده بین دو مرز بالایی و پایینی رسوبات متوالی گفته میشود که دارای خصوصیات منحصر به فرد خود است | لایه | bed
|
| ساختارهایی که در اثر فعالیت های زیستی بوجود می آید | ساختمانهای زیستی | biogenic structure
|
| نوعی ساخت رسوبی که در یک امتداد خاص پریده یشود و عمدتا در رودخانه ها دیده می شود | بریده- بریده | braided
|
| سنگی که قسمت فوقانی مخازن نفت و گاز را می پوشاند و نفوذناپذیر می باشد | پوش سنگ | cap rock
|
| عمل اتصال و بهم چسبیدن دانه های رسوبی توسط یک ماده دیگر که عمدتا از جنس کلسیت می باشد | سیمانی شدن | cementation
|
| یعنی از تخریب سنگهای دیگر (سنگهای رسوبی)بوجود می آید | تخریبی | clastic
|
| کاهش تخلخل و فشردگی و خروج آب از رسوبات را فشردگی گویند | فشردگی | compaction
|
| نوعی ساخت رسوبی که به صورت ندول می باشد | کنکرسیون | concretion
|
| آثاری که از خزیدن جانداران قدیمی (کرمها) بر روی رسوبات به جای مانده است | آثار خزیدن | crawling trace
|
| یک ساخت رسوبی که در اثر حرکت رپیل مارکها و ...بو.جود می آید و جهت جریان را نشان می دهد | لایه بندی متقاطع | cross-bedding
|
| منحنی است که در دانه بندی رسوبات مورد استفاده قرار می گیرد | منحنی های تجمعی | cumulative curres
|
| دانه های رسویبی که شکل نامنظمی دارند و مسافت کمی را حمل شده اند | گوشه دار | cuspate
|
| جریاناتی که عمدتا در مخروط افکنه ها دیده میشود و حاوی خرده سنگها می باشد | جریان خرده دار | debris flow
|
| ساختمانهایی که در اثر نیروهای تکتونیکی و یا غیرتکتونیکی شکل اولیه خود را از دست می دهند | ساختمان تغییر شکل یافته | deformed structure
|
| یک محیط رسوبی که محل اتصال رودخانه به دریا می باشد | دلتا | delta
|
| فرآیندی که طی آن تخلخل رسوبات کاهش پیدا می کند و بوسیله سیمان دانه هایشان به هم می چسبد | دیاژنز | diagenesis
|
| تمامی ساختارها و یا رسوباتی که توسط باد بوجود می آیند | بادی | eolian
|
| دانه ها یا سنگهایی که از محیطهای دیگری حمل شده و در محیط دیگری ته نشین میشوند | خارج سازندی | extraformational
|
| آرایش و جهت یافتگی دانه ها یا بلورها در سنگ را فابریک گویند | فابریک | fabric
|
| نوعی تخلخل ثانویه که در اثر فعالیتهای زیستی جلبکهاو ... بوجود می آید | روزنه ای | fenestral
|
| تمامی ساختها و رسوباتی که مربوط به محیط رودخانه می باشد | رودخانه ای | fluvial
|
| نوعی ساخت که در آن مواد و یا دانه ها در درون یک حفره جمع شده و کانی زایی و...انجام می دهند | ژئود | geode
|
| تمام کانهایی که دارای فلزات سنگین هستند، مثل مگنتیت- پیریت و... را گویند | کانی سنگین | heavy mineral
|
| یک شکل یا ساخت زمین شناسی که شکل تپه ای دارد | تپه ای ، پشته ای | hummocky
|
| جهت یافتگی دانه ها در جهت یا خلاف جهت جریان رودخانه را که دانه ها در امتداد درازی خود قرا می گیرند | ایمبرکیشن | imbrication
|
| خرده سنگها یا دانه هایی که از محیط دیگر وارد رسوبات شده اند و دارای ویژگیهای متفاوتی با رسوبات میزبان هستند | اینتراکلست | intraclast
|
| عمدتا در مورد کنگلومراها بکار می رود یعنی دانه های تشکیل دهنده جابجایی کمی متحمل شده اند و در همان محیط منشا سنگ شده اند | درون سازندی | intraformational
|
| یک محیط رسوبی که آبهای جوی یا دریایی جمع شده و به هیچ محیط دیگری ارتباط ندارد | مرداب | lagoon
|
| ذرات ریز کربنات کلسیم راکه د راندازه سیلت و رس باشند | گل آهکی | lime mud
|
| ساخت رسوبی که در اثر وزن رسوبات بالایی بر رسوبات پایینی که عمدتا رسوبات پایینی رس می باشد بوجود می آید | قالب وزنی | load cast
|
| کاهش میزان رسی در یک رسوب و افزایش میزان جورشدگی در یک رسوب را گویند | رسیدگی- بلوغ | maturity
|
| زمینه یا سیمان در برگیرنده یک سنگ رسوبی که بسیار ریز دانه می باشد | در حد رس، میکرایت | micrite
|
| یک ساخت رسوبی که در اثر از دست دادن آب و انقباض رسها بوجود می آید | اایید | ooid
|
| طرز قرارگیری دانه ای رسوبی نسبت به هم را گویند | آرایش دانه | packing
|
| نسبت حجم فضاهای خالی یک رسوب یا سنگ به حجم کل سنگ | تخلخل | porosity
|
| دانه یا ذرات رسوبی که منشا آذرین یا آتشفشانی دارند | آذرآواری | pyroclastic
|
| یک ساخت رسوبی که در اثر جریانان آشفته بوجود می آید و می تواند جهت جریان را نشان دهد و حالت موجی دارد | رپیل مارک | ripple mark
|
| تمامی دانه ها یا ذراتی که اندازه آنها بیش از 2mm می باشد | در اندازه شن | rudite
|
| نسبت نزدیکی اندازه دانه ها نسبت با هم را گویند یعنی هر چقدر اندازه دانه ها به هم نزدیک باشند جورشدگی بیشتر است | جورشدگی | sorting
|
| میزان نزدیکی شکل یک دانه رسوبی به کره را گویند | کرویت | sphericity
|
| یک ساخت رسوبی که در اثر فشار و انحلال بوجود می آید و عمدتا حالت درزه ای و رگه ای دارد | استیلولایت | stylolite
|
| یعنی از تخریب و فرسایش سنگهای دیگر بوجود می آید | آواری | terrigenous
|
| تمامی خصوصیاتی مثل اندازه دانه،شکل دانه و ... یک سنگ را گویند | بافت | texture
|
| آثاری که بر روی رسوبات توسط جانداران قدیمی به جای مانده است | آثار فسیلی | trace fossile
|
| به آشفتگیهایی که در محیط های رسوبی نزدیک به فلات قاره که در اثر اختلاف دانسیته بوجود می آید | توربیدایت – آشفته | turbidite
|
| نوعی تخلخل که از انحلال صدف شکمپایان بوجود می آید و شکل حفره مانند دارد | حفره ای | Vuggy
|