|
تصویر | معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین
|
| آنگستروم | واحد طول برابر 8-10 سانتیمتر | (angstrom (A
|
| ابر غول | ستارهای بسیار بزرگ که اندازه آن را میتوان با منظومه شمسی مورد مقایسه قرار داد. ابرغولها حدود 100 تا 1000 بار درخشانتر از خورشید بوده و بسیار سریع تکامل یافتهاند. | super giant
|
| ابر نواختر | ستارهای پر جرم که ناگهان منفجر میشود و نورانیت آن تا میلیونها بار افزایش مییابد. | super nove
|
| اختلاف منظر | تغییر ظاهری مکان اجرام دور دست که ناشی ازحرکت زمین در مدار خود است. طی یک سال به نظر میرسد که اجرام آسمانی دور دست ، جلو و عقب میروند. | parallax
|
| ارگ | واحد انرژی در دستگاه cgs ، معادل کار انجام گرفته در بالا بردن جرمی معادل 1000/1 گرم تا ارتفاع یک سانتیمتر. | erg
|
| انتقال به سرخ | جابجایی خطوط طیفی به طرف قرمز به ویژه در طیف کهکشانهای دور دست. | redshift
|
| انجمن | انبوهی از ستارگان همسن و غالبا جوان که برخلاف خوشههای ستارهای پیوند گرانشی سبب گردهمایی آنها نشده است. | association
|
| انفجار بزرگ | big bang | آغاز انبساط جهان که به صورت انفجاری مهیب در تمام ماده کیهانی فرض میشود.
|
| برون مرکزی | نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ در یک بیضی. | eccentricity
|
| پارسک | فاصلهای که اختلاف منظر جسم آسمانی مانند ستاره ، برابر یک ثانیه قوسی دیده شود. یک پارسک 3.26 سال نوری است. | parsec
|
| پرتوهای ایکس | تابش الکترومغناطیسی با طول موجهای کوتاهتر از نور مرئی و فرابنفش و بلندتر از پرتوهای گاما. | X - rays
|
| پرتوهای کیهانی | ذرات پر انرژی که منشأ آنها خورشید ، یا اجرام دیگر در کهکشان هستند. بیشتر این ذرات ، پروتونهایی هستند که سرعت بسیار زیاد دارند. | cosmic rays
|
| پالسار (تپ اختر) | ستاره نوترونی که پالسهای نوری و رادیویی پی در پی گسیل میکنند. | pulsar
|
| تابش الکترومغناطیسی | تابش انرژی در طول موجهایی از پرتوهای گاما تا امواج رادیویی. | electromagnetic radiattion
|
| ثابت هابل | ثابتی که فاصله کهکشان را به سرعت گریز آن مربوط میکند. معادل است با 55 کیلومتر در ثانیه در مگا پارسک. | Hubble constant
|
| جابجایی دوپلری | تغییر در طول موج یا بسامد منبعی که نسبت به ناظر حرکت میکند. | Doppler shift
|
| جمعیتهای 1 و 2 | دو بخش ستارهای در کهکشان ، جمعیت 1 از ستارگان ، گاز و غبار تشکیل یافته و در صفحه کهکشانهای مارپیچی یافت میشوند و ستارگان آن غالبا جوانند. جمعیت 2 از ستارگاتن پیر و مقادیری گاز و غبار تشکیل یافته و در نواحی مرکزی و هاله کهکشانهای مارپیچی و نیز کهکشانهای بیضوی دیده میشود. | Population I & II
|
| خط نشری | خط روشن در طول موج مشخصی از طیف ناشی از تابش الکترومغناطیسی اتمها ، یونها و مولکولها طی تغییر از حالت تحریک به حالت انرژی پایین است. | rmission Line
|
| خوشه | گروهی از ستارگان یا کهکشانها که در نتیجه نیروی گرانش به صورت انبوههای در کنار جمع شدهاند. | cluster
|
| خوشه باز | خوشه ستارهای کم عضو که در صفحه کهکشان ما و یا دیگر کهشکانها یافت میشود. تعداد ستارههای این خوشهها بین 100 تا 1000 است. | open cluster
|
| خوشه کروی | انبوههای بزرگ و فشرده از ستارگان که حدود یک میلیون ستاره را در برمیگیرد. این ستارگان غالبا پیرند. | globular cluster
|
| درخشندگی مطلق | اندازه روشنایی حقیقی جسم آسمانی ؛ مقدار انرژیی که در واحد زمان از جسم آسمانی مانند ستاره ، کهکشان و ... گسیل میشود. | absolute luminosity
|
| رابطه درخشندگی - دوره تناوب | رابطه بین دوره تغییرات نور و درخشندگی مطلق یک ستاره متغیر. | period - luminosity relation
|
| راه شیری | نوار نورانی از ستارگان صفحه کهکشان ما که در آسمان شب دیده میشود. غالبا به خود کهکشان ما نیز گفته میشود. | Milky Way
|
| رده درخشندگی | رده بندی نورانیت واقعی بر مبنای طیف آن. | luminosity class
|
| سال نوری | فاصلهای که نور در یک سال میپیماید و حدود 1013 کیلومتر است. | light year
|
| ستاره غول | ستارگانی با اندازه بزرگ و درخشندگی زیاد که بیشتر هیدروژن هسته مرکزی آن سوخته است. | giant star
|
| ستاره نوترونی | ستاره نوترونی فرو ریخته که چگالی بسیار زیاد دارد و ماده آن عمدتا از نوترون تشکیل یافته است. | neutron star
|
| سحابی | ابرهای بین ستارهای متشکل از گاز و غبار. | nebula
|
| سحابی تاریک | ابر غباری بین ستارگانی که نور ستارگان ورای خود را جذب میکند. | dark nebula
|
| سحابی سیارهای | سحابی دایروی یا بیضی شکل از حلقههای گازی هم مرکز. در مرکز این گازهای در حال انبساط ستارهای داغ وجود دارد. | Planetary nebula
|
| سحابی گسترده | ابری از گاز یا غبار که در اثر نور ستارگان نزدیک به آن میدرخشد. | diffuse nebula
|
| سحابی نشری | ابرهای گازی بزرگی که در طیف آنها خطوط نشری دیده میشود. این خطوط ناشی از جذب نور ستارگان نزدیک به توسط ابر و بازتابش آن است. | emission nebula
|
| سرعت خاص | سرعت یک ستاره نسبت به سرعت ستاره متوسط اجسام مجاور آن. | peculiar velocity
|
| سرعت شعاعی | مولفهای از سرعت که در راستای یک جسم در راستای دید ناظر قرار دارد. | radial velocity
|
| سیاهچاله | جسم فرو ریخته که چگالی بسیار زیاد دارد. بطوری که هیچ نوع تابش نمیتواند از آن بگریزد. | black hole
|
| شاخص رنگ | قدر یک جسم آسمانی که به صورت اختلاف بین قدرهای اندازه گیری شده در طول موجهای مختلف تعریف میشود. | color index
|
| شراره | پدیده انفجاری کم عمر در سطح خورشید. | flare
|
| صورت فلکی | آرایشی از ستارگان که نام اشیاء ، حیوانات و یا شخصیتهای اساطیری دارند. | costellation
|
| ضد ماده | مادهای که ذرات سازنده آن خواص متضادی با ذرات ماده معمولی دارد، یعنی از ضد پروتون ، ضد نوترون و پوزیترون تشکیل یافته است. | antimatter
|
| طیف پیوسته | طیف شامل طول موجهای گسیل شده از یک جسم ، طیف پیوسته فاقد خطوط تاریک است. | continuous spectrum
|
| طیف جذبی | طیف یک جسم درخشان هنگامی که در مقابل آن گازی سرد میباشد و سبب تولید خطوط تاریک در طیف پیوسته جسم شود. | absorption spectrum
|
| غول سرخ | ستارهای بزرگ با دمای پایین و درخشندگی زیاد ، به رنگ قرمز یا نارنجی. | red giant
|
| فهرست عمومی جدید | فهرستی از 7000 خوشه ستارهای ، سحابی و کهکشان. | (New General Catalog (NGC
|
| فهرست مسیه | فهرستی از 109 سحابی و خوشه ستارهای که در قرن هجدهم توسط شارل مسیه اختر شناس فرانسوی ارائه شد. | Messier catalog
|
| قانون هابل | قانونی است که تناسب بین فاصله کهکشانها و سرعت گریز آنها را بین میکند. | Hubble law
|
| قدر | اندازه نورانیت جسم آسمانی که بر حسب یک مقیاس لگاریتمی سنجیده میشود. ستارهای با قدر ظاهری یک ، 2.5 بار نورانیتر از ستاره قدر 2 است. | magnitude
|
| قدر تابش سنجی | قدر جسم آسمانی هنگامی که روشنایی آن در تمام طوال موجها در نظر گرفته شود. | bolometric magnitude
|
| قدر ظاهری | روشنایی ستاره یا جرم آسمانی دیگر از زمین رؤیت میشود. | apparent magnitude
|
| قدر مطلق | روشنایی واقعی ستاره ، قدر ظاهری ستاره هنگامی که ستاره در فاصله 10 پارسک (22.6 سال نوری) باشد. | abbsolute magnitude
|
| قوانین کپلر | سه قانون در مورد حرکت سیارات که توسط کپلر کشف شد. این سه عبارتند از:
#مدار سیارات به شکل بیضی است و خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد. #با گردش سیاره ، خطی که آن را به خورشید وصل میکند مساحتهای مساوی را در مدت زمانهای مساوی جاروب میکند. #ربع زمان گردش سیارات متناسب با مکعب فاصله متوسط آنها از خورشید است. | Kepler΄s laws
|
| کوازار | از اجرام بیاندازه درخشان برون کهکشانی که تابشهای قدرتمندی در طول موجهای رادیویی و نور مرئی گسیل میکنند و انتقال به طرف قرمز بیشتری دارند. | quasar
|
| کوتوله سفید | ستارهای که سوخت هستهای خود را به پایان رسانده و بسیار منقبض شده است. چگالی کوتولههای سفید بسیار زیاد است. | white dwarf
|
| کهکشان | انبوه بسیار بزرگی از ستارگان ، که در اثر گرانش متقابل گرد هم آمده و مجموعه واحدی تشکیل دادهاند. | galaxy
|
| کهکشان بیضوی | گونهای از کهکشانها که نمای خارجی آنها به شکل بیضی است. تعداد آنها نسبت به دیگر کهکشانها بیشتر است. | elliptical galaxy
|
| کهکشان ما | کهکشانهای که در آن زندگی میکنیم، راه شیری. | Galaxy
|
| کهکشان مارپیچی میلهای | کهکشانی که ساختار هسته آن به شکل میله است و بازوها از آن سر بر آوردهاند. | barred spiral galaxy
|
| کیلو پارسک | واحد فاصله برابر 1000 پارسک ، علامت اختصاری آن kpc است. | kilo parsec
|
| کیهانزایی | علم مطالعه منشأ منظومه شمسی و جهان. | cosmogony
|
| گرانش | نیرویی که سبب کشش متقابل اجرام میشود. | gravitation
|
| گروه محلی | خانوادهای از حدود بیست و پنج کهکشان نزدیک که راه شیری نیز جزو آنهاست. | local group
|
| متغیر دراز دوره | ستارگان غول سرخ که تغییرات نورانیت آنها در دورهای طولانی (بیش از 75 روز) رخ میدهد. | long period variable
|
| متغیر RR شلیاقی | ستاره تپنده با تناوب کوتاه (کمتر از یک روز) از جمعیت 2. | RR Lyrae variable
|
| متغیر قیفاووسی | ستاره تپندهای که دوره تناوب تغییرات نورانیت آن بین 1 تا 100 روز است. | Cephied variable
|
| محور بزرگ | قطری از بیضی که بیشترین طول را دارد. | major axis
|
| محور کوچک | قطری از بیضی که کوچکترین طول را دارد. | minor axis
|
| محیط بین ستارهای | گاز و غبار بین ستارهای | interstellar medium
|
| مگا پارسک | واحد فاصله برابر یک میلیون پارسک ، علامت اختصاری آن Mpc است. | megaparsec
|
| منحنی نور | نموداری که تغییر نورانیت ستاره یا جسم آسمانی دیگر را در طول زمان نشان میدهد. | light curve
|
| نظریه موج چگالی | نظریهای است در تبیین منشأ بازوهای مارپیچی در کهکشانها. | density wave theory
|
| نواحی HI و HII | ابرهای بین ستارهای متشکل از گاز ئیدروژن خنثی را نواحی HI و ابرهای متشکل از گاز ئیدروژن یونیده را نواحی HII مینامند.
|
| نواختر | ستارهای که ناگهان چندین قدر نورانی میشود و سپس به آرامی نخست بر میگردد. | nova
|
| واحد نجومی | فاصله میانگین زمین و خورشید که به عنوان واحدی در منظومه شمسی بکار میرود و معادل 1.495.985 × 108 کیلومتر است. | astronomical
|
| هاله | در کهکشان ما یا کهکشانهای دیگر به مؤلفه کروی بیرونیتر که عمدتا از ستارگان پیر تشکیل یافته است، گفته میشود. | halo
|