دورة سوم پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار ( 1275 – 1313 ) دوران پنجاه ساله سلطنت ناصرالدین شاه علاوه بر طول مدت و جنبه های گوناگون سیاست خارجی که بیشتر متضمن زیانهای جبران ناپذیر برای ملت ایران بود از لحاظ اجتماعی و تغییر افکار سیاسی مردم نیز قابل توجه است. ناصرالدین شاه پس از قتل امیر کبیر هر چند که ظاهراً اعتماد الدوله نوری را به صدارت برگزید، لیکن از آنجا که طبعاً استبداد طلب و مغرور و پایبند افکار و عقاید خود بود و نیز برای آنکه مبادا اعتماد الدوله مانند امیرکبیر زمام کلیه امور را از دست او خارج کند، و همچنین براثر بی کفایتیها و چاپلوسیهای اعتمادالدوله، او را برکنار کرد و خود استبداد رای پیشه کرد و نفوذ خود را در میان درباریان از هر حیث بسط داد. بر اثر استبداد مطلقه شاه حکمرانان ولایت نیز که نماینده مشخص شاه بودند، بر استبداد رأی و نفوذ خود افزودند. از طرف دیگر از زمان فتحعلیشاه به بعد بر اثر افتتاح روابط با دول اروپائی و انتشار اخبار انقلاب فرانسه و انقلابات سال 1848 اروپا در ایران متدرجاً افکار و عقاید جدید سیاسی ظهور کرد و محیط اجتماعی تا حدی برای رشد و نمو افکار تازه آماده شد .
در این عصر مردان بزرگی ظهور کردند که آراء و عقاید سیاسی و اجتماعی آنان در روشن کردن افکار عمومی و آماده ساختن مردم برای یک جنبش و نهضت سیاسی کاملاً مؤثر بود. که دو تن از آنان از همه مشهورتر بودند. |
|
1. امیرکبیر : o در بیداری ایرانیان و متوجه ساختن طبقات با سواد و ممتاز ایران به معایب و مفاسد اجتماعی و انحرافات سیاسی آن عصر به سهم خود خدمت بزرگی انجام داد. o او اساس اقتباس از فرهنگ اروپائی را به وسیلة تشویق ناصرالدین شاه به اعزام محصل به اروپا طرح و پی ریزی کرد و با تأسیس دارالفنون، کانون جدیدی برای تبادل افکار و آشنایی طبقه جوان به مزایای تمدن اروپائی ایجاد نمود. 2. سید جمال الدین اسدآبادی : o نخستین کسی بود که افکار و آراء سیاسی و اجتماعی خود را بی پروا برای خدمت به میهن خود و کلیه کشورهای اسلامی ابراز می کرد و ملل مسلمان را از مطامع و اغراض پلید دول استعمارطلب اروپا آگاه می نمود. o تأثیر افکار سید جمال الدین اسد آبادی
وجود این اشخاص موجب نهضت فکری جدیدی در افکار ایرانیان آن عصر گردید و متعاقب آن ناصرالدین شاه را وادار به انجام اصلاحات داخلی در امور کشور می نمود. |
|