نهضت ملی به نوعی تکرار تجربه مشروطه بود. در هر دو ائتلاف گروههای مختلف به خصوص روحانیان و روشنفکران به پیروزی انجامید و با بروز اختلاف و تفرقه زمینه شکست آنها فراهم شد و در هر دو مورد مداخلة خارجی به عنوان عامل مکمل به شکست کمک کرد. در واقع تفرقه میان نیروهای مذهبی و دولت مردان ملی، بزرگترین ضربه را به نهضت وارد کرد. ائتلاف ملیگرایان باآیتا… کاشانی که مهمترین حامی دولت ملی محسوب میشد بعد از 30 تیر 1331 هـ . ش و در اوج پیروزی نهضت از هم گسست. مصدق با از دست دادن حمایت نیروهای مذهبی، حامیان اصلی خود را از دست داد و در مقابل سیل دشمنان بیدفاع ماند.
پافشاری مصدق در کسب اختیارات ویژه آزادی حزب توده و به کارگیری سیاستمداران بدنام از دلایل اصلی جدایی نیروهای مذهبی از مصدق به شمار میآیند. در تنگنا قرار گرفتن مردم به دلیل بحران اقتصادی و ضربة اقتصادی شورویها به نهضت از طریق ملی ذکر شده است.
دکتر مصدق
با شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت آخرین امیدها برای حفظ سلطنت در قالب نظام مشروطه به یأس مبدل شد و حذف سیستم فاسد سلطنتی در رأس اهداف مبارزات بعدی قرار گرفت. در جریان این نهضت، ملی گرایان لیبرال ناتوانی خود را در عرصه سیاست ایران نشان دادند و موقعیت خود را در جریانات بعدی متزلزل کردند.
هم چنین کودتا، شکست آخرین ائتلاف مقطعی روحانیان و روشنفکران ملی گرا را رقم زد در جنبش مشروطه و نهضت ملی شدن نفت این دو قشر با هم ائتلاف کرده و نهضت را به پیروزی رساندند. در هر دو جنبش یاد شده تودههای وسیع مردم و حمایت آنها از این حرکتها غیر ممکن بود. اما در هر دو مورد پس از پیروزی، روشنفکران لیبرال سعی کردند علما را به هر طریق از صحنه خارج کنند. در انقلاب مشروطه با اعدام شیخ فضلا… و ترور بهبهانی و سرانجام به قدرت رساندن رضا خان و اعمال سیاستهای ضد مذهبی روحانیان را منزوی ساختند و در نهضت ملی شدن نفت آیتا… کاشانی را که سهم عمدهای در پیروزی جنبش داشت کنار زده و با تهمتهایی که به او نسبت دادند در عمل نیروهای مذهبی را از خود دور ساختند.
این تجربیات تلخ برای نیروهای مذهبی کافی بود تا به نیروهای لیبرال و ملیگرا با دیده بدبینی نظر کنند و از آن به بعد خود به طور مستقل هدایت تحولات را به دست گیرند. در حقیقت شکستهای متوالی جنبشهای اصلاحی در ایران راه را برای اندیشه ملی-مذهبی و حاکمیت نیروهای مذهبی هموار کرد.